به گزارش مشرق، محمدباقر قالیباف شهردار سابق و عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام، عصر امروز( دوشنبه 29 آبان) با حضور در دانشگاه علم و صنعت، به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی با تسلیت درگذشت تعدادی از هموطنان در زلزله کرمانشاه، با بیان اینکه امروز میخواهیم آسیب شناسی از جریانهای سیایی در کشور کنیم، گفت: واقعیت این است که ما 2 جریان اصلی و تاثیرگذار داریم. چه بخواهیم و چه نخواهیم واقعیت این است که یک دوقطبی وجود دارد که بر همه ابعاد جامعه ما چه در سیاست داخلی و خارجی و در عملکرد نظام تاثیرگذار است.
قالیباف گفت: اگر این دو جریان درست عمل میکردند بهترین مدل سیاست ورزی بود. در ابتدای انقلاب سه جریان سیاسی داشتیم؛ خط یک، دو و سه. خط2 جریان بنی صدر بود که از مسیر خارج شد و توان ادامه نداشت.
وی افزود: زمان گذشت و این 2 خط،شدند جریان چپ و راست و در ادامه در دهه هفتاد جریان اصولگرا و اصلاح طلب شدند. در اوج جریان اصلاحات در سال 79، رهبری فرمودند این 2 جریان سیاسی 2 بال هستند که اگر درست حرکت کنند می توانند کشور را بسازند.اصلاح طلبی یک نیاز امروز جامعه است اما باید توجه داشت بخشی از این جریان به مبانی و اصول و مکتب امام و موضع مبانی امام تجدیدنظر کردند و به دنبال تغییر در این مبانی حرکت کردند.
قالیباف ادامه داد: این بخش اصلاحطلبی به جای اینکه بالی برای مردم باشند وبال مردم شدند، مردم را به سمت بیگانه سوق داد و مبارزه با ظلم و توجه به مستضعفین و به این آرمانها توجهی نکرد اما بخشی از این جریان به این مبانی اعتقاد دارند اما برخی شان هم در قلم اعتقاد دارند اما در حوزه عملکردی یا نخواستند و یا نتوانستند به این مبانی عمل کنند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: جریان اصولگرایی در حرف و عمل معتقد به مکتب امام است اما وقتی از این اصول فاصله میگیریم، می بینیم این جریان هم در ارائه کارنامه، کارنامه قابل قبول و قابل دفاعی ندارد.حتی در هدفگذاری و روش و ابزار هم بد سلیقگی داشته است هرچند برخی بزرگان اصولگرا شاید نپذیرند.
وی ادامه داد: امروز هم وقتی به مردم مراجعه میکنیم برداشت آنها این است. اصولگرایی میتوانست خواستهای انقلاب اسلامی را محقق کند اما نتوانست. بعد جنگ مسیر برای حرکت فراهم بود. اگر 2 رکن مهم داشته باشیم یکی مردم است و اصولگرایی. این جریان شعار مردم باوری را داد اما در عمل به آن باور نداشت و اعتقاد قلبی به مردم باوری در این جریان سیاسی نبود.
قالیباف با اشاره برخی اقدامات مثبت اصولگرایان خاطرنشان کرد: البته از حق نگذریم که در کنار 4 عرصه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، در عرصه نظامی و اقتدار منطقهای جریان اصولگرایی موفق بوده است.
وی با اشاره به نواصولگرایی، گفت: در نواصولگرایی مبانی انقلاب و مکتب امام باید توجه شود و حرف ما این است که ما باید برمبنای اصول انقلاب و مباتی سیاست حضرت امام بنای کاملا جدیدی ایجاد کنیم. اصولگرایی باید بداند ارزشها را تحت هر شرایط باید حفظ کرد اما باید یک تحول اساسی در گفتمان ایجاد کند. ضمن آنکه این جریان در هدف گزاری و در روش هم باید تغییر اساسی ایجاد کند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: جریان اصلاحات هم نیازمند بازخوانی اصول و رجعت به مکتب امام است. همچنین، اصولگرایی هم باید یک بازخوانی و بازتولید در مکتب امام کند و در شیوههای خودش تحول اساسی ایجاد کند. منتها برای این کار ملاحظاتی هست که باید مورد توجه باشد. این حرکت کار چند نفر از بالا نیست بلکه در گفتوگوهای جمعی باید انجام شود. یک پروژه نیست بلکه یک پروسه است.
قالیباف با بیان اینکه محوریت این جریان باید در اختیار نیروهای جوان و خوشفکر باشد، تصریح کرد: من هرگز خودم را محور این حرکت نمی دانم اما می توانم صدای این تغییر باشم و سعی میکنم مطالبه کننده این تغییر از افرادی باشم که باید به این تغییر دهند. نو اصولگرایی نباید به دنبال این باشد که طیفی در این جریان ایجاد کند، بلکه همه طیفهای این جریان را برای خدمت به مکتب امام منسجم کند.
وی گفت: وقتی من نامه نواصولگرایی را نوشتم نقدهایی مطرح شد ازجمله اینکه چرا نامه را عمومی مطرح کردم. این افراد درک درستی از این موضوع ندارند و این کار و این حرکت جز در سطح علنی امکان بروز ندارد و وقتی معتقدیم میخواهیم تحول ایجاد کنیم، پشت درهای بسته این کار انجام نمیگیرد. بیشتر کسانی که خواهان تغییر هستند،اعتمادی به رؤسای این جریان ندارند لذا در محفل خصوصی نمیشود تحول ایجاد کرد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه ما باید در این شیوه به جوانها اعتماد کنیم، تصریح کرد: نواصولگرایی نیازمند چهرههای جدید است. ضعف انتقال مسئولان از یک مسئولیت به جای دیگر باید رفع شود. ما باید در این شیوه به جوانها اعتماد کنیم. نواصولگرایی نیازمند چهرههای جدید است. ضعف انتقال مسئولان از یک مسئولیت به جای دیگر باید رفع شود. امیدوارم جوانان عزیز بتوانند با روحیه جهادی به رسالت خودتان در تحقق آرمانهای انقلاب پیش بروید.
شهردار سابق تهران در ادامه درباره موضوع املاک نجومی گفت: یکی از ریشههای فساد همین است که مردم باور نیستیم. وقتی اقتصاد مردمی نیست مقاومتی هم نمیشود. در اقتصاد رانتی و دولتی باز فساد وجود دارد. من درباره کارنامه خودم باید پاسخگو باشم. شعار املاک نجومی یک دروغ و کذب بیشتر نیست. من حرفی اینجا نمیزنم ولی بروید تاریخچه سایتهای مربوط به جریان مقابل را ببینید که بزرگانتان درباره مسئولیتم در نیروی انتظامی چه گفتند و در دوره شهرداری جور دیگری حرف زدند. یا آن زمان دروغ گفتند یا الان؟
وی افزود: من و همکارانم در شهرداری آمادگی داریم توضیح بدهیم. نفس بحث املاک نجومی سیاسی بود. اولین نفری که از طرف قوه قضاییه درخواست رسیدگی کرد خود من بود و مثل برخی خط قرمز نداشتم و نگفتم فلانی برادر یا فامیل من یا هم حزبی من است. گفتند در املاک شهرداری2400 میلیارد فساد مالی وجود دارد، اما بعد از تحقیقات قوه قضاییه رقمی که درآمده در حسابرسی کارشناسانه 6 میلیارد شده است. این افراد با شعار برای مردم و در عمل برای جیب خود این کار را کردند.
قالیباف در پاسخ به پرسش یکی از نمایندگان تشکل غیرقانونی اصلاح طلب این دانشگاه درباره استخدام افراد بالای 40 سال و زیر دیپلم در شهرداری و ضرب و شتم دانشجویان در دوره مسئولیت وی در نیروی انتظامی، اظهار داشت: برادر عزیز، خواهش میکنم به سایت شهرداری مراجعه کنید و ببینید ابتدای حضور ما چند درصد نیروها دیپلم و الان چند درصد لیسانس و فوق لیسانس هستند. در اوج زمانی که در حوزه مسئولیت بودم 4،5 معاون من اصلاح طلب بودند اما اصلاح طلبان امروز همان اصلاحطلبهایی که با من کار کردند را بیرون ریختند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: 25 سال، 65 کیلومتر مترو ساخته شد، اما این میزان در دوره من به 200 کیلومتر رسید. تعطیلی خط 7 مترو کار سیاسی است و جایزه جهانی تونل و مترو چندی پیش به خط 6 مترو تهران تعلق گرفت.
وی در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان، درباره برجام که اصولگرایان در مجلس سابق به آن رای دادند و ارتباط پشت پرده دو جریان سیاسی کشور، گفت: من در ابتدای صحبت اشاره کردم که واقعیت این است که به هرحال 2 جریان سیاسی داریم. در رابطه با بحث برجام چند نوبت یادداشت و صحبت کردم که نباید با مذاکره مخالفت کرد منتها، جناحی که برای مذاکره اقدام کرد بداند طرف مقابل دشمن است و با لبخند طرفش نرود و مذاکره را یک مبارزه بداند.