گروه جهاد و مقاومت مشرق - هشتم آذر سالروز عملیات افتخارآفرین «طریق‌القدس» است؛ این عملیات در منطقه عمومی بستان و غرب سوسنگرد آغاز شد و با عقب‌نشینی نیروهای متجاوز، 14 روز بعد با موفقیت رزمندگان پایان یافت. امام خمینی(ره) این عملیات را فتح‌الفتوح و پیروزی بزرگ نامید. اما یک سال قبل از انجام «طریق‌القدس» و در پاییز سال 1359 رزمندگان اسلام حصر سوسنگرد را شکستند تا این شهر مهم از محاصره دشمن آزاد شود. با شکست حصر سوسنگرد زمینه برای آزادسازی بستان طی عملیات طریق‌القدس مهیا شد. در ادامه نگاهی به زندگی و منش شهدای حماسه‌آفرین جبهه سوسنگرد و یاران صدیق شهید چمران می‌اندازیم که با دلاوری و ایثارشان در نخستین ماه‌های جنگ، شرایط را برای پیروزی در عملیات بعدی مهیا کردند.
شهید ایرج رستمی
ایرج رستمی که از نیروهای زبده ارتش بود، پس از پیروزی انقلاب از سوی ارتش به کردستان اعزام شد و با شهید چمران در منطقه پاوه و سردشت جانفشانی‌های بسیاری از خود نشان داد و در یک عملیات در منطقه گلو (کلو) سردشت از ناحیه پا مجروح شد. با شروع جنگ تحمیلی شهید رستمی برای تشکیل ستاد جنگ‌های نامنظم در اهواز به یاری دکتر چمران شتافت و با طرح‌ریزی چندین عملیات، به عنوان یکی از فرماندهان محوری ستاد، ضربات سختی به دشمن وارد آورد. رستمی در عملیات آزادسازی سوسنگرد جزو مدافعین این شهر بود. شهید رستمی به عنوان یک افسر لایق تیپ هوابرد 55 شیراز فرماندهی بسیاری از نیروهای جنگ‌های نامنظم را برعهده داشت. وی سرانجام در بامداد 30 خرداد 1360 در حالی که به اتفاق همرزمانش درگیری سختی با دشمن داشتند بر اثر اصابت گلوله توپ دشمن به درجه رفیع شهادت نائل آمد
شهید علی تجلایی
علی در سال 1358 به عضویت سپاه درآمد و برای مدتی به افغانستان رفت. هنگام شروع جنگ تحمیلی به کشور بازگشت و فرماندهی نیروهای اعزامی آذربایجان به سوسنگرد را به عهده گرفت و به همراه سایر نیروها، نقش مهمی را در دفاع از شهر سوسنگرد ایفا کرد. آن روزها در سوسنگرد شدت مبارزات بالا گرفته بود و نیروها، توانایی مقاومت و ایستادگی را از دست داده بودند. مشکلات فراوانی نیز از جمله نبودن تجهیزات و مهمات بر آنها فشار می‌آورد. تنها مقداری مهمات در خانه‌های سازمانی مانده بود که نیروهای پیاده دشمن آنجا سنگر داشتند. در چنین شرایطی، «علی» پشت فرمان وانت نیسان نشست. نیسان، لاستیک نداشت و با رینگ رانده می‌شد. چند دقیقه بعد، اثری از ماشین و تجلایی نبود. رزمندگان از بازگشتش ناامید شده بودند که ماشین با سرعت زیاد، داخل خیابان پیچید. در نیسان باز شد و او با جسمی غرق به خون، بر زمین غلتید، در حالی که با ماشین مهمات آمده بود. سرانجام این دلاوری‌ها منجر به عدم اشغال کامل سوسنگرد توسط دشمن و در نتیجه آزادسازی آن شد. شهید تجلایی همچنین در عملیات بدر در کنار سردار مهدی باکری حضور یافت و در رزمی شجاعانه مسئولیت خطیری را بر عهده گرفت و در همین عملیات نیز به شهادت رسید.
شهید علی غیوراصلی
علی غیوراصلی از نیروهای زبده هوابرد ارتش بود. پس از طی دوره‌های متعدد نظامی در داخل کشور برای تکمیل تجربیات نظامی به چند کشور اعزام شد. مدتی در برخی از کشورهای عربی علیه رژیم شاه دست به فعالیت زد اما در جریان جشن‌های 2500 ساله رژیم به همراه تشکیلات اسلامی که قصد ترور شاه را داشتند، لو رفته و موفق به فرار شد.
در سال 1357 بازداشت و به اعدام محکوم شد. شهید غیوراصلی با پیروزی انقلاب به همراه دیگر زندانیان سیاسی آزاد شد و پس از مدتی به سپاه پیوست. با تجاوز دشمن به کشورمان و پیشروی وی به سمت اهواز شهید غیوراصلی به همراه جمعی از یارانش، اولین شبیخون علیه دشمن را سازماندهی نمود و با هجوم به مواضع دشمن موفق به عقب راندن آن تا پشت شهر بستان گردید. این عملیات به پاس قدردانی از فداکاری بزرگ شهید غیوراصلی به نام آن شهید نامگذاری شد. شهید غیوراصلی روز پس از عملیات در 9 مهر ماه 1359 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید علیرضا نوری
شهید علیرضا نوری با آغاز جنگ تحمیلی با سازماندهی رزمندگان، نیروهایی را تحت عنوان گروه‌های 72 نفری به جبهه اعزام کرد که محاصره شهر سوسنگرد توسط همین نیروها شکسته شد. شهید نوری در یکی از این اعزام‌ها شرکت کرد و در عملیاتی در منطقه سوسنگرد 13 ترکش به بدنش اصابت کرد. سردار شهید علیرضا نوری در قالب نیروهای طرح لبیک به جبهه اعزام شد و به عنوان معاون فرمانده لشکر ابوذر منصوب شد. در اعزام دوم، همچون مولایش حضرت ابوالفضل‌العباس(ع) دست خود را در راه اسلام و انقلاب داد. بعدها مسئولیت قائم مقامی لشکر 27 محمد رسول الله(ص) به او واگذار شد و سرانجام در منطقه عملیاتی کربلای 5 به شهادت رسید.
طلبه شهید حسین حسین‌پور توانا
شهید حسین حسین‌پور با شروع جنگ تحمیلی، به‌رغم بر عهده داشتن مسئولیت بسیج، احساس تکلیف شرعی نمود که بایستی مسئولیت‌های پشت جبهه را به دیگران تحویل داده و به سوی جبهه‌ها عزیمت نماید. به همراه نیروهای آذربایجان در منطقه غرب سوسنگرد مستقر شد و پنج ماه به دفاع از اسلام و تمامیت ارضی کشور اسلامی پرداخت. حضور معنوی و پر شور او در جبهه‌ها باعث تقویت روحی رزمندگان اسلام بود. سرانجام در 31/2/1360 در عملیات الله‌اکبر در همین منطقه در اثر اصابت تیر دشمنان به شهادت رسید.
شهید احمد گلزاری
شهید احمد گلزاری در ابتدای جنگ به جبهه سوسنگرد رفت و با توجه به هوش و خلاقیت وی به مسئولیت جانشین فرماندهی گردان شهید علم‌الهدی منصوب شد. در عملیات‌های مختلف این منطقه مشارکت داشت و پس از تشکیل تیپ عاشورا در عملیات طریق‌القدس به عنوان جانشین ستاد مشغول به خدمت گردید. این شهید به علت حضور مداوم در جبهه تحصیلات دانشگاهی را ناتمام گذاشت و در عملیات‌های مختلف مشارکت داشت. شهید گلزاری مردی خودساخته، پارسا، هوشمند و در عین حال متواضع و فروتن بود. با قرآن و دعا انس دیرینه داشت و کلام نوربخش الهی همواره زینت‌بخش گفتارش بود. شهید احمد گلزاری سرانجام در عملیات والفجر8 آسمانی شد.
شهید حسین بهرامی
شهید بهرامی در 14 مهر 1359 وارد اهواز شد و در مسجد جزایری ضمن آشنایی با حسین علم‌الهدی به عضویت گروه ایشان درآمد. حسین در اواخر مهرماه به خرمشهر رفت تا روز چهارم آبان (اشغال خرمشهر) به دفاع از خرمشهر پرداخت. با سقوط خرمشهر به اهواز برگشت و در مسجد جزایری‌ها مجدداً به گروه شهید علم‌الهدی پیوست. حسین طی مدت حضور در جبهه سوسنگرد در عملیات‌های گوناگون ایذایی شرکت داشت. یکی از عملیات‌ها، عملیات شکست محاصره سوسنگرد بود. وی در این عملیات به سبب شایستگی‌هایی که از خود نشان داد مورد توجه فرماندهان قرار گرفت و به او پیشنهاد فرماندهی گردان‌های رزمی یا مدیریت در استانداری خوزستان شد که هر دوی آنها را رد کرد و به عنوان رزمنده باقی ماند. با شکست نیروهای ایرانی در عملیات نصر حسین در سوسنگرد باقی ماند. در عملیات امام مهدی(عج) جلوتر از همه حرکت می‌کرد و به عنوان اولین نفر به سمت نیروهای عراقی حمله کرد و سرانجام نیز در این عملیات به شهادت نائل آمد.
شهید نادر برپور
پس از پیروزی انقلاب نادر برپور از اولین نفرات تشکیل‌دهنده سپاه پاسداران شهر تبریز بود و در مبارزه با ضد انقلاب و ساواک و حزب خلق فداکاری‌های زیادی از خود نشان داد. اوایل سال 1359 بعد از گذراندن دوره چتربازی در شیراز برای حضور در جبهه‌های نبرد آماده شد. با شروع جنگ تحمیلی عاشقانه عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل گشت و در جبهه سوسنگرد به همراه عده دیگری از سپاهیان و همرزمانش اولین هسته پایگاه نظامی شهر سوسنگرد را بنا نهاد. سرانجام دشمن زبون که از دلاوری‌ها و رزم‌آفرینی‌های نادر و دوستانش به تنگ آمده بود با برنامه‌ریزی به همراه عوامل داخلی (نیروهای بنی‌صدر) توانست روز دوم آبان ماه سال 1359 در جبهه سوسنگرد این نیروی دلاور و شجاع سنگر حق را در حلقه محاصره خود اسیر کند و بعد از آن هیچ اثری از این سرباز راه حق به دست نیامد.
شهید محمدرضا سبحانی
محمدرضا سبحانی در دوران سربازی هنگ مرزی ژاندارمری سوسنگرد پیوست تا از مردم و مملکت اسلامی محافظت کند. رژیم بعث عراق با گلوله‌های آتشینش زنان و کودکان را نشانه گرفت؛ این فرزند غیرتمند انقلاب به سوسنگرد و بستان رفت و برای مقابله با متجاوزان بعثی در منطقه سوسنگرد بستگان را دور خود جمع کرد و در ششمین روز از حمله عراق، دست به نبردی جانانه علیه دشمن زد. یکی از تک‌تیراندازان دشمن، اسوه سرباز مقاومت را در منطقه خزعلیه شهرستان سوسنگرد با شلیک به دست و پایش زخمی کرد؛ محمدرضا گلوله‌ها را به جان خرید اما دشمن به این هم راضی نشد و فرمانده مزدور عراقی با دستور اکید خود اعلام کرد تا او را دستگیر کنند. محمدرضا حتی یک گلوله هم برای شلیک به خائنان نداشت، دست و پای زخمی شهید سبحانی را بستند. نیروهای متجاوز تا جایی که توانستند بر پیکر این سرباز تاختند، او را لگد زدند تا تمام تیرهای شلیک شده‌اش را تلافی کنند. شهید سبحانی همچنان مقاومت می‌کرد. دشمن متجاوز با ادعای حمایت از اعراب خوزستان، این سرباز دلاور اسلام را به نخل خرما بست، بنزین روی پیکر زخمی و خون‌آلود و زنده‌اش پاشید، شعله‌ای آورد و این سرباز اسلام را زنده زنده سوزاند. شهید سبحانی با پیکری سوخته روی نخل خدا را ملاقات کرد؛ باقیمانده پیکرسوخته‌اش پنج روز بعد به صورت مخفیانه و دور از چشم دشمن در نهمین روز مهر1359 توسط مردم تشییع و به خاک سپرده شد.
شهید عبدالله عیسی‌پورکاکرودی
با تجاوز دشمن بعثی به کشورمان و شدت گرفتن ماجرای حصر سوسنگرد و صدور فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر شکسته شدن حصر سوسنگرد، این سرباز ولایتمدار، گوش دل به فرمان ولی و فرمانده خود سپرده و همراه با 11 تن از دوستان انقلابی‌اش به سوسنگرد رفت. از آنجا که شهید عیسی‌پور فردی انقلابی و تیزهوش بود او را به عنوان مسئول عملیات انتخاب کردند. این شهید در عملیات آزادسازی سوسنگرد زحمت زیادی کشید تا اینکه سرانجام همزمان با شکست حصر سوسنگرد و مصادف با روز تاسوعای حسینی در آبان ماه 59 بر اثر ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پاداش مجاهدت بی‌دریغ‌اش را از خداوند کریم دریافت کرد.
سردار شهید محمدرضا پورکیان
شهید پورکیان با شروع جنگ تحمیلی به فرماندهی سپاه سوسنگرد منصوب شد و در دفاع از شهر سوسنگرد تداعی‌گر کربلای امام‌حسین(ع) بود. تا آخرین نفس و تا آخرین گلوله با دشمن متجاوز جنگید و سرانجام در جنگ تن با تانک در جاده سوسنگرد- حمیدیه طی یک نبرد نابرابر و بعد از محاصره ضمن نجات نیروهای تحت امرش و انهدام پنج تانک دشمن مورد اصابت تیر خصم قرار گرفت و پیشانی‌اش که سال‌ها محل سجده به درگاه پروردگار بود خونین شد و جاودانه به لقای الهی پیوست.
شهید حاج ابراهیم رجب‌بیگی
شهید رجب بیگی یکی از بنیانگذاران جهاد سازندگی در شهر خود بود. وی در روز ششم جنگ به عنوان فرمانده اولین گروه از برادران جهاد دامغان برای دفاع از میهن اسلامی‌مان راهی جبهه جنوب شد. شهید رجب‌بیگی به همراه افراد خود در مقابله با تجاوز دشمن در منطقه سوسنگرد و نیز خدمات‌رسانی به مردم محروم و آواره منطقه خدمات شایانی را نمود. تا اینکه در روز پنجم محرم (24 آبان 1359) در منطقه جلالیه سوسنگرد به هنگام امدادرسانی به مناطق محاصره شده، هدف آتش تانک دشمن متجاوز قرار گرفت و به شهادت رسید.
منبع: روزنامه جوان
