گروه جهاد و مقاومت مشرق - شهادت در راه خدا با عزت ترین مرگها است و این توفیق و بزرگی، نصیب هر کسی نخواهد شد بلکه فقط برگزیدگان شایستهای به این حد و درجه از دوستی با پروردگار میرسند و در نزدیکی حضرتش سکنی میگزینند که صالحترین بندگان خداوند روی زمین باشند که هریک منشا نیکی، خیر و صلاح دیگر بندگان پروردگار میشوند.
درآغازین روزهای زمستان سال 1363 بود که دست تقدیر خداوند سه دوست را به سوی خود دعوت کرد و این سه نفر را از خاک به افلاک رساند و محله پل حاجی شهر پیشوا را با این سفر خود، داغدار و محزون کرد.
شهید موسی مقاری، شهید حسن خراسانی و شهید علی ناسوتی که در راه تحکیم دیانت، استقرار حکومت اسلامی، تثبیت جمهوریت در ایران اسلامی از هیچ تلاش و کوششی مضایقه نکرده و در این راه پرافتخار، به اتفاق، جان شیرین خود را فدا کردند.
این سه دوست که هر یک در عنفوان جوانی قرار داشتند به قدری تجربه اندوخته و مجرب شده بودند که سن و سالشان، بیمعنا جلوه میکرد و گرنه موسی 19 ساله، حسن 19 ساله و علی 18 ساله، افزون بر دو برابر سن خود در راه اعتلای کلمه حق، همت گماشته و از هیچ تلاشی فرو گذار نکرده بودند.
18، 19 سال شاید سن کمی باشد، اما برای رسیدن به مقام قرب خداوند مقطعی مطلوب و بسیار عالی است و چه بسیارند کسانی که بیش از این اعداد، سن و سال دارند و هنوز ماندهاند که یار را کجا یابند، گو اینکه اینان به خداوند رسیده و در نزد پروردگارشان ارتزاق کرده و در زندگی برزخی خود، بهشت را با دوستان پاکشان به نظاره و استقبال نشسته اند.
مسجد جامع امام خمینی (ره) در پیشوا که هم اینک سنگری بزرگ و کم نظیر در سطح منطقه به شمار میرود، با این سه دوست آشنا است. آن هنگام که مسجد، سقفی بر سر نداشت و دیوارههایش نیز چادری بیش نبود؛ برخی از جوانان، نگهبانان شب مسجد امام خمینی (ره) بودند و اینان نیز از آن زمره بودند که از اموال آن روز مسجد که بزرگترین پایگاه سیاسی دین مبین است، حراست و صیانت می کردند.
کوچه و پس کوچههای شهر پیشوا نیز این سه دوست را می شناسند. چه شبها که پیش و بعد از انقلاب اسلامی در راه استقرار و استحکام نظام اسلامی، وظیفه خطیر پاسداری از انقلاب را در این شهر برعهده داشته و با چشمانی باز و تیزبین حتی در شب هنگام، راه را بر معاندین کوردل و طاغوتیان باطل میبستند.
حضور موثر این سه دوست در بسیج و نقش بی بدیلشان در راه اندازی بسیج در شهر پیشوا و مسجد جامع امام خمینی (ره) شد که آن روزها به نام سلمان فارسی (ع) شناخته میشد و به همراه شهید محمد جنیدی از فرزندان مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ احمد جنیدی (ره) و شهید محمد انصاری که بعدها پایگاه سلمان فارسی (ع) به نام این شهید لقب گرفت که هم اینک از مراکز موثر بسیج شهرستان پیشوا به حساب می آید و در معادلات سپاه از جایگاهی رفیع برخوردار است.
زمین های خاکی و چمن فوتبال منطقه نیز با این سه دوست آشناست، این سه شهید عضو تیم فوتبال شهید مهاجر پیشوا بودند که در رقابت های فوتبال سطح شهرستان ورامین در آن زمان، همیشه حرفهای بسیاری برای گفتن داشتند و این تیم بیشترین شهید فوتبالیست و ورزشکار را در میان تیمهای فوتبال منطقه ورامین دارد، اما برخی کج سلیقگیها و بیتدبیریها، این تیم مردمی و با اصل و نسب را به تعطیلی کشاند و امروز فقط نام و خاطرهای از آن باقی مانده است.
شهید موسی مقاری که در سال 63 و فقط چند ماهی قبل از شهادتش به عضویت تیم فوتبال امید استان تهران درآمده بود در چندین بازی در نقش هافبک وسط برای این تیم به میدان رفت و حتی برای تست به تمرینات تیم فوتبال پرسپولیس رفت، اما بازی در نقش مدافع وطن و حفاظت از میهن را از بازی برای تیم فوتبال امید استان تهران و پرسپولیس لذت بخشتر دید و راهی بسیار نزدیک برای رسیدن به شهرت اخروی و رسیدن به خداوند یافت که الحق به دیدار معبود و معشوق شتافتن از هر چیز دیگری خوشایندتر است که وی آن را برگزید و راهی دیدار معبودش شد.
اینک پدران این سه دوست و مادر شهید علی ناسوتی هم آسمانی شدهاند و به اتفاق فرزندانشان نزد خداوند تبارک و تعالی متنعم هستند.
زندگینامه:
شهید حسن خراسانی، متولد 12 اردیبهشت 1344
شهید موسی مقاری، متولد اول تیر 1344
شهید علی ناسوتی، متولد 27 خرداد 1345
شهادت: سحرگاه یازدهم دی ماه 1363 مصادف با سالروز میلاد امام حسن عسکری (ع) در بوکان آذربایجان غربی، کمین منافقین