به گزارش مشرق، از پنجشنبه گذشته شماری از مردم در برخی نقاط کشور با هدف مطالبات اقتصادی که عمدتا ناشی از نارضایتی از عملکرد موسسات مالی و اعتباری بود، اقدام به تجمعات اعتراضی کردند. در ادامه و به سرعت، این تجمعات از مسیر اصلی خود که با انگیزه اقتصادی و مسالمتآمیز بود، منحرف و به سمت رادیکالسیم و در نهایت به سمت آشوبهای خیابانی کشیده شد.
در این بین، اما رویکرد و عملکرد جریان اصلاحطلب در قبال این مساله متناقض و فرصتطلبانه بود. در فاز اول نخستین موضعگیریهای فعالان شاخص اصلاحطلب در قبال اعتراضاتی که حالا به سمت رادیکالسیم رفته بود، "متهمکردن رقبای خود و دولت موتلفشان" بود و از این فرصت برای جریان متبوع خود استفاده کردند این در حالی است که تا پیش از این و با گذشت ماههای از مشکلات مردم در ماجرای موسسات مالی و اعتباری که زیربنای تجمعات اولیه اعتراضی به صورت آرام بود، جریان اصلاحطلب و رسانههای آن در موارد معدودی به این موضوعات پرداختند اما به محض اینکه این تجمعات منحرف و به مسائل ساختارشکنانه علیه نظام تبدیل شد، سکوت این جریان شکست.
در همین راستا حمیدرضا جلاییپور عضو سابق حزب اتحاد ملت بلافاصله در کانال شخصی خود سازماندهی اعتراضات که مبدا آن در مشهد بود را به جریان رقیب دولت در انتخابات، نسبت داد. یا علی شکوریراد دبیرکل حزب اتحاد ملت در توییتی ضمن تکرار ادعای هم حزبی خود مبنی بر طراحی آشوبها توسط رقیب روحانی، ادعای جدیدی را هم به آن اضافه و اعلام کرد که این اعتراضات نتیجه ائتلاف جریان ضدنظام با رقیبان دولت است تا اوضاع را علیه اصلاح طلبی بهم بریزند.
در این برهه ادعای طراحی اعتراضات توسط رقیب دولت روحانی، مرتباً از سوی اصلاحطلبان و بعد از مدتی توسط مسئولان دولتی همچون جهانگیری تکرار شد و منطقهای مختلفی برای آن خلق کردند. در این ارتباط عباس عبدی تحلیلگر اصلاحطلب در یادداشتی با مفروض گرفتن این مساله که وضعیت اقتصادی در دولت احمدینژاد به نسبت دولت روحانی بدتر بوده و با طرح این پرسش که چرا اعتراضات در آن دوره به صورت خودجوش اتفاق نیافته، تلویحاً همان سناریو دست داشتن رقیب را در این ماجرا تقویت کرد.
در ادامه این فاز که به نظر میرسد بهترین زمان برای تسویه حساب اصلاحطلبان با رقیب سیاسی است، غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی هم به میدان آمد و با انتشار یک خبر در کانال تلگرامیاش، رسماً طراحی اعتراضات را به آیت الله علم الهدی نسبت داد، هرچند این خبر بالافاصله از سوی دفتر آیت الله علم الهدی و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تکذیب شد اما این پایان ماجرا نبود و با خاتمه فاز اول این پروژه -که باید رقبای سیاسی اصلاحطلبان متهم به طراحی اعتراضات میشدند-، حالا با گستردهترشدن آشوبها در چندین نقطه کشور و نشانه رفتن به اصل نظام، فاز دوم آغاز شد.
در فاز دوم از "فرصتطلبی اصلاحطلبانه"، نوبت به "موج سواری ریاکارانه" میرسد و اینبار چهرههای شاخص اصلاحطلب فرصت را مناسب یافته و بر به "رسمیت شناختن حق اعتراض"، "مخالفت با فلیترینگ تلگرام" تاکید میکنند.
در فاز دوم از "فرصتطلبی اصلاحطلبانه"، نوبت به "موج سواری ریاکارانه" میرسد و اینبار چهرههای شاخص اصلاحطلب فرصت را مناسب یافته و بر به "رسمیت شناختن حق اعتراض"، "مخالفت با فلیترینگ تلگرام" تاکید میکنند. به طور مثال محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق حزب منحله مشارکت در گفتوگویی ریشه اعتراضات را به مدیریت چند دهه گذشته حواله میدهد و خواستار به رسمیت شناختن عصبانیت و مطالبه مردم میشود. وی در بخشی از این گفتوگو، راه حل کنترل اقدامات رادیکالی را بازتر کردن فضای مجازی عنوان میکند.
از سویی علیرضا علویتبار دیگر چهره شاخص اصلاحطلب در گفتوگویی با روزنامه اعتماد با اعلام این مطلب که از حقوق قانونی مردم در اعتراض و انتقاد از طریق راهپیمایی و تظاهرات دفاع میکند، ادعای جدیدی را مطرح میکند و مدعی میشود که زمینه اعتراضات به دلیل این است که مردم تحقیر و مایوس شدهاند چون کاندیدای رقیب روحانی پس از شکست در انتخابات پستهای مهم و تاثیرگذاری گرفتهاند.
به نظر میرسد در جمعبندی رفتار اصلاحطلبان در قبال اعتراضات و اغتشاشات اخیر نوعی "فرصتطلبی ریاکارانه" دیده میشود، یعنی در پدیدههایی اینچنینی تا مادامی که به صورت مستقیم ارتباطی با این جریان و دولت موتلفانشان پیدا نمیکند از کنار آن عبور یا اصل آن را مشکوک و به جریان رقیب نسبت میدهند اما زمانی که به سمت نظام میرود، این جریان مطالبهگر و حامی آن میشود.