به گزارش مشرق، محمد علی نجفی شهردار منتخب جریان اصلاح طلب و اعتدالیون اخیرا گزارشی علیه محمد باقر قالیباف، شهردار سابق تهران، منتشر کرده که با واکنش های متعددی روبه رو شده است.
البته سیاه نمایی علیه خدمات شهردار سابق از مدت ها قبل آغاز شده بود و گزارش اخیر نجفی، ظاهرا قرار بوده نقطه اوج این موضوع باشد. در همین راستا نیز روزنامه های زنجیره ای گزارش های متعددی برای تقویت این گزارش در افکار عمومی آغاز کرده و حتی فشار به نمایندگان مجلس برای ورود به این پرونده را نیز با شتاب زیادی جلو می برند.
با این وجود گزارش های روزنامه ها و یادداشت های فعالین اصلاح طلب بخشی از پشت پرده گزارش نجفی را در حال نمایان کردن است. گزارش های رسانه های اصلاح نشان می دهد که گزارش نجفی بیش از همه تخریب وجهه سیاسی، از بین بردن خوشنامی در مدیریت اجرایی و کارآمدی، حذف از صحنه انتخابات های آتی، ناامیدسازی اصولگرایان از قالیباف را هدف قرار داده است.
در همین راستا روزنامه اصلاح طلب آرمان و نزدیک به خانواده هاشمی می نویسد: " اگر این موضوع را بپذیریم که محمدباقر قالیباف مرد کنارهگیری از عرصه سیاسی نیست و سکوت او را به منظور سازماندهی نیروهای نزدیک به خود برای فتح سنگر مجلس بدانیم، باید افشاگری محمدعلی نجفی را تیر خلاص اصلاحطلبان به نقشههای قالیباف برای ورد به مجلس یازدهم بدانیم!"
روزنامه آرمان در ابتدا نگرانی خود از حضور قالیباف در انتخابات و فعالیت های سیاسی کشور چنینن بیان می کند :" بعد از انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی اصلاحطلبان در این انتخابات و انتخابات شورای شهر تهران، محمدباقر قالیباف جز یک بار آن هم به صورت کوتاه هیچگونه اظهار نظر مهمی در عرصه سیاسی نداشته است. در همان یک بار هم او اعلام کرد اگر انصراف نمیداد به طور یقین نتیجه انتخابات ریاست جمهوری تغییر میکرد. اگر این اظهار نظر را تنها اظهار نظر مهم قالیباف بعد از پذیرش شکست از روحانی و انصراف به نفع حجتالاسلام رئیسی بدانیم، از فحوای سخن وی میتوان اینگونه برداشت کرد که قالیباف این سردار شکست خورده عرصه سیاست، قصد کنارهگیری از عرصه سیاسی را ندارد. هرچند او این روزها سکوتی سنگین را سرلوحه کار خود قرار داده است اما برخی اعتقاد دارند قالیباف درصدد تجدید قوا و احتمالا اقدامات تشکیلاتی بر محور جمنا و اصولگرایان در انتخابات مجلس آینده است. او به شدت در حال رصد تحرکات اصلاحطلبان و برخی از جدا شدگان از مکتب اصولگرایی برای برنامهریزی در جهت حضور خود و مدیران نزدیکش به همراه برخی اصولگرایان در مجلس یازدهم به منظور بازگشت به چرخه سیاست است."
این در حالیست که زیبا کلام از تئورسینهای جریان اصلاحات، افشاگریهای اصلاحطلبان را زمینه تخریب موفقیت ها و سوابق اجرایی قالیباف – به عنوان یکی از مهم ترین امتیازت وی- می داند و می نویسد: " شاید تنها نقطه قابل اتکای قالیباف برای بقا در صحنه سیاسی کارکرد وی به عنوان یک نیروی اجرایی موفق اصولگرا باشد که پر واضح است از این بابت هم عملکرد دوازدهساله آقای قالیباف و حقایق و افشاگریهایی که در رابطه با دوره مدیریت وی هر روزه در حال مطرح شدن است، نشاندهنده عدم کامیابی او به عنوان یک نیروی اجرابی کارآمد است. حتی اگر این فرض را در نظر گرفته که تنها بخش کمی از اتهامات وارد شده توسط اشخاصی همچون دکتر حافظی و شورای شهر فعلی تهران در رابطه با عملکرد آقای قالیباف من جمله عقد قراردادهایی غیر شفاف در زمان تصدی وی، حجم بالای استخدامهای بیضابطه و بدهی هنگفت شهرداری به دولت و بخش خصوصی صادق باشد، دراین صورت نمیتوان نمره قابل قبولی به عملکرد او به عنوان شهردار تهران داد."
در حالیکه ناامید سازی اصولگرایان از باقر قالیباف در نوشته های جریان اصلاحات بوضوح دیده می شود؛ صادق زیبا کلام همچنین درباره اثر افشاگری های اصلاح طلبان درباره قالیباف و تاثیر آن در آینده سیاسی وی نوشته است: " شهردار سابق تهران، امروز چه در اذهان عمومی مردم و چه در طیفهای مختلف سیاسی به ویژه اصولگرایان به عنوان یک نیروی سیاسی تمام شده به حساب میآید و هیچگونه آینده و جایگاه سیاسی را در چه در میان اصولگرایان چه خارج از محدوده این طیف نمیتوان برای او متصور شد. آنچه مشخص است اینکه آقای قالیباف امروز چه در میان اذهان عمومی جامعه و چه درمیان اصولگرایان و دیگر طیفهای سیاسی به عنوان یک نیروی سیاسی و اجرایی پایان یافته است و نمیتوان برای او آیندهای مشخص متصور بود."
مصطفی درایتی از فعالین اصلاح طلب نیز در راستای ناامید سازی جریان اصولگرا از آینده سیاسی قالیباف نوشته است: " از منظر دیگر گزارش نجفی آینده سیاسی قالیباف را مجهول کرده است. او که سابقه طولانی در شهرداری تهران داشته، اکنون باید براساس گزارش شهردارتهران به افکار عمومی پاسخگو باشد. قالیباف همواره سعی میکرد از سکوی شهرداری برای پریدن به پاستور استفاده کند که البته هر بار ناکام ماند. واقعیت آن است که با توجه به شکستهای پیاپی آقای قالیباف از نمایندگان جریان اصلاحات و عملکرد نه چندان شفاف وی در شهرداری تهران او دیگر فاقد آینده سیاسی روشن است. قالیباف را باید تمام شده پنداشت و جریان اصولگرا نیز اگر بخواهد آینده سیاسی خود را به قالیباف گره بزند، نمیتواند دستاورد موفقی در ورود به عرصه سیاسی داشته باشد. زمانی که یک شخص چندین بار خود را در معرض رای مردم قرار میدهد، دیگر نمیتواند به عاملی برای ایجاد کنش سیاسی درکشور و یا پویایی یک جریان سیاسی از منظر داخلی تبدیل شود. هرچند این فرد دارای سابقه فراوانی باشد. بسیاری از اصولگرایان نیز به این نتیجه خواهند رسید که دوران قدرتمندی سیاسی قالیباف به سرآمده است. در نتیجه اگر جریان اصولگرا آینده خود را با قالیباف پیوند بزند، دچار خطای استراتژیکی شده است. بازی کردن با یک مهره ناموفق میتواند یک جریان سیاسی ناموفق را در معرض نابودی قراردهد. گذشته از اینکه قالیباف در آینده در میان اصولگرایان چه وزنی خواهد داشت و آیا اصولگرایان تمایل دارند رای خود را در سبد قالیباف بریزند یا نه، واقعیت آن است که قالیباف اکنون باید در مقابل عملکرد خود در شورای شهر تهران پاسخگو باشد. بدهکارکردن شهرداری تهران آنهم به میزان درآمد سه سال این نهاد چیزی نیست که از دید مردم مورد غفلت قرار بگیرد. از این گذشته نهادهای قضایی و نظارتی نیز به گزارشات شهرداری کنونی تهران در مورد عملکرد گذشته شهرداری ورود کنند تا سره از ناسره جدا شود."
همچنانکه مشاهده می شود تخریب کارنامه اجرایی قالیباف و همچنین تخریب آینده سیاسی وی برای حذف از صحنه انتخابات های آینده از مهم ترین کارکردهای گزارش اخیر نجفی برای رسانه های اصلاح طلب است.