به گزارش مشرق، «سید عباس حسینی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
افغانستان و به خصوص کابل در روزهای گذشته، روزهای خونین و متفاوتتری را نسبت به گذشته، پشت سر گذاشته و گروههای مختلف تروریستی دست به حملات بیسابقهای زدهاند. سرآغاز این حملات ۷دیماه گذشته با حمله تروریستی به یک مرکز فرهنگی و خبرگزاری در کابل شروع شد که ۵۲ کشته و بیش از ۹۰ زخمی برجای گذاشت و با سه حمله بزرگ در روزهای گذشته ادامه یافت؛ حمله به یک هتل بینالمللی(با ۲۴ کشته) که ۱۶ ساعت طول کشید، حمله با آمبولانس بمبگذاری شده در جوار یک بیمارستان(با ۱۰۳ کشته و ۲۳۵ زخمی) و در نهایت حمله بامداد روز دوشنبه(۹بهمن) به یک دانشگاه نظامی ارتش در کابل که ۱۱ کشته و ۱۶ زخمی برجای گذاشت.
در کنار کابل، حملات تروریستی و انتحاری دیگری در استانهای ننگرهار، هلمند و قندهار نیز اتفاق افتاد. مسئولیت برخی از این حملات را گروه داعش و مسئولیت تعدادی دیگر را طالبان به عهده گرفتهاند اما هیچ تفاوتی در ماهیت این رویدادها دیده نمیشود.
چه عواملی در پشت پرده این حمله وجود دارد؟ چرا افغانستان بیش از هر زمانی شاهد حملات بزرگ تروریستی در شهرهای بزرگ خود به خصوص در کابل است؟ در یک نگاه عمیق به این تحولات، شرایط کنونی و وخیمتر شدن وضعیت افغانستان، پس از اعلام استراتژی جدید دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا در افغانستان و منطقه است. در یک ارزیابی، پس از اعلام استراتژی جدید امریکا در افغانستان، حداقل شاهد دو تغییر عمده و بزرگ منفی در افغانستان هستیم:
۱ـ تشدید بحران و نزاع سیاسی در سطح رهبری
یکی از تحولات عمده و مخرب افغانستان پس از اعلام استراتژی دونالد ترامپ در افغانستان، تشدید اختلافها در سطح رهبری حکومت افغانستان و تبدیل آن به یک بحران یا بنبست سیاسی است. این بحران با برکناری عطامحمد نور، استاندار مقتدر بلخ و از شرکای حاضر در قدرت سیاسی در حکومت افغانستان از سوی رئیسجمهور شروع شد.
نکته جالب درباره این بنبست سیاسی، مداخلات آشکار مقامهای مختلف امریکایی در این مسئله است. در طول دو هفته گذشته، سفیر امریکا در کابل، معاون رئیسجمهور امریکا و سخنگوی کاخ سفید، با پیامهای تهدیدآمیز، خواستار کنارهگیری مسالمتآمیز عطامحمد نور شدهاند.
زلمی خلیلزاد، سفیر سابق و افغانیالاصل امریکا در افغانستان، عراق و سازمان ملل گفته که در غیر این صورت، نیروهای نظامی خارجی به زور استاندار بلخ را کنار خواهند زد. قرار است یک هیئت امریکایی نیز تا روزهای آینده برای حل و فصل بنبست سیاسی موجود به کابل بیاید.
در پاسخ به این اقدامات، آقای نور از کشورهای خارجی خواسته دست از مداخله در مسائل سیاسی افغانستان بردارند و تلاشها برای کنار زدن خود را به پروژه داعشسازی در شمال افغانستان و به صورت غیرمستقیم با اهداف و برنامههایی که امریکا برای حمایت از داعش و جابهجایی نیروهای این گروه از عراق و سوریه، به مناطق شمالی این کشور مرتبط دانسته است.
۲ـ وخامت اوضاع امنیتی و ایجاد یک جبهه جدید جنگی
افزایش تنشهای داخلی و بنبست به وجود آمده سیاسی با مداخله امریکا در افغانستان، زمینهساز بحران رهبری سیاسی و امنیتی در این کشور شده و زمینههای لازم را برای تاخت و تاز گروههای مخالف و تروریستی فراهم کرده است. در یک ماه گذشته حداقل شاهد ۱۰ حمله بزرگ تروریستی و انتحاری در شهرهای بزرگ افغانستان بودهایم و پیش از آن نیز حملات مختلف دیگری صورت گرفته است.
این تحولات نشان میدهد استراتژی جدید امریکا در افغانستان که بر پایه افزایش حضور نظامی و فشارهای نظامی استوار است، با پاسخهای شدید نظامی طرفهای مقابل همراه شده است.
به دنبال این استراتژی ترامپ که از همان ابتدا ناکامی و ناکارآمدی آن مشخص بود و بر اساس یک درک نادرست از شرایط افغانستان تنظیم شده بود، گروههای مخالف مسلح و تروریستی نشان دادند که برخلاف تصور امریکا، از قدرت کافی برای ادامه جنگ و حتی تشدید وضعیت امنیتی موجود برخوردارند.
آنچه در این میان جالب است، باز شدن یک جبهه جنگی دیگر در افغانستان و اینبار میان امریکا و پاکستان است. دونالد ترامپ با اعلام استراتژی جدید، فشارها را بر بزرگترین متحد استراتژیک خویش در منطقه افزایش داد و یک دیپلماسی تند را نسبت به این کشور روی دست گرفت.
پاکستان حداقل در طول پنج دهه گذشته، به خصوص در دوران جنگ سرد علیه حضور اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان و همچنین افغانستان پس از طالبان، عمدهترین و بزرگترین همپیمان و پیشبرنده اهداف این کشور در منطقه بوده است.
این در حالی است که حکومت افغانستان و همچنین مقامهای ارشد امریکایی میفهمند دروازه صلح افغانستان از پاکستان باز میشود و این کشور نقش کلیدی در تحولات امنیتی افغانستان دارد. در این میان، امریکا و ترامپ به جای اینکه زمینهساز گفتوگوهای سازنده و صلحآمیز بینالمللی میان افغانستان و پاکستان باشند، از در تندخویی و فشار وارد شدند و این کشور همانند طالبان و داعش، نشان داد که از ظرفیتهای قدرتمندی برای مقاومت در برابر امریکا برخوردار بوده و راهی که ترامپ، سیاستگذاران و مشاوران ترامپ در پیش گرفتهاند، با بنبست همراه است.