به گزارش مشرق، روابط ایران و انگلستان در طول تاریخ فراز و نشیبهای زیادی به ویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹ میلادی) داشته است. حمله تروریستی سال ۱۹۸۰ به سفارت ایران در لندن، تعلیق همه روابط دیپلماتیک دو کشور در همان سال، حمایت انگلیس از «صدام حسین» دیکتاتور سابق عراق در طول جنگ تحمیلی، عدم پذیرش «دیوید رادوی» سفیر انگلیس از سوی ایران به جرم جاسوسی، تنزل رابطه دوجانبه به دلیل تحریمهای جدید انگلیس علیه ایران که در نوامبر ۲۰۱۱ اعمال شد، ورود دانشجویان خشمگین ایرانی به ساختمان سفارت انگلستان در تهران و تعطیلی این سفارت از سوی لندن که در همان سال اتفاق افتاد از جمله حوادثی هستند که رابطه ایران و انگلستان را دستخوش فراز و نشیب کرده است.
با وجود همه چالشها، رابطه دیپلماتیک میان دو کشور در سالهای اخیر بهبود یافت تا جایی که سفارت انگلستان در سال ۲۰۱۵ بازگشایی شد.
در ادامه، متن کامل مصاحبه با «نیکلاس هاپتون» سفیر انگلیس در ایران، به طور کامل ارائه میشود:
*سطح همکاریهای اقتصادی بین ایران و انگلستان در دوره پسابرجام را چگونه ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم رابطه ایران و انگلستان در طول دو سال و نیم گذشتهای که از بازگشایی سفارت انگلستان میگذرد، پیشرفت مثبتی داشته است. بخشی از آن به آغاز و افزایش تدریجی تجارت میان دو کشور بستگی دارد. واضح است تماس تجاری نقش مهمی در راستای تاثیرگذاری برجام بر زندگی مردم ایران دارد. خوشحالم از اینکه میتوانم بگویم نهتنها شاهد افزایش چشمگیر سطح تجارت همه اروپا با ایران بوده ایم، بلکه تجارت میان انگلستان و ایران هم به گونهای متقابل افزایش داشته و فکر میکنم این مسئله برای هر دو کشور خوب است. تازهترین آماری که دیدهام گویای آن است که در بازه زمانی تابستان ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷، سطح تجارت حدود ۶۰ درصد افزایش داشته است.
این رقم بزرگی است و نشانه آن است که تیم تجاری سفارت من تلاش زیادی به خرج داده و میدانم که سفارت ایران در لندن هم تلاش زیادی در این زمینه انجام میدهد. این بخشی از یک تصویر به مراتب بزرگتر از پیشرفت همکاریها با وجود همه چالشهای موجود است. من حتی مشتاق هستم که شاهد تجارت به مراتب بیشتری میان دو کشور باشم.
*در مقایسه با رقبای اروپایی مانند فرانسه و آلمان، حجم همکاری میان ایران و انگلستان هنوز رضایتبخش تلقی نمیشود. موانع اصلی در این راه چیست؟
اینکه در مقایسه با شرکای ایتالیایی، فرانسوی و آلمانی، حجم تجارت انگلستان با ایران کمتر است، حق با شما است. چند دلیل برای آن وجود دارد. یکی از دلایل آن است که بعد از رفع تحریمها در سال ۲۰۱۶ میلادی، تجارت را از سطوح مختلفی آغاز کردند حال آنکه در مقایسه با شرکای اروپایی، انگلستان به دلیل شکست رابطه دیپلماتیک با ایران، تجارت را از سطح پایینتری آغاز کرد. اما فکر میکنم نرخ رشد تجاری انگلیس و ایران بیشتر بوده است. علاوه براین، وقتی صحبت از دادوستد با ایران میشود، عدم قطعیت زیادی وجود دارد. موضوع این است که انگلستان میخواهد شاهد قطعیت بیشتری باشد چراکه دولت لندن از شرکتهای بریتانیایی طرف معامله با ایران، حمایت کامل میکند. دوستدار این هستیم که شاهد استقبال بیشتر بانکهای انگلیسی و اروپایی از تجارت با ایران باشیم. درعینحال، خوشحالم که میتوانم بگویم باوجود همه عدم قطعیت موجود، باز هم شاهد رشد ثابت تجارت و تماس میان بانکهای ایرانی و انگلیسی هستیم و انتظار پیشرفت بیشتر هم وجود دارد.
*در نتیجه رویکرد دونالد ترامپ به برجام، شاید در آینده شاهد مشکلات بیشتر میان آمریکا و ایران باشیم. با در نظر گرفتن این حقیقت، چشمانداز همکاریهای اقتصادی میان ایران و اتحادیه اروپا به ویژه انگلستان را چگونه میبینید؟ آیا این مشکلات احتمالی بر همکاریهای اقتصادی نیز تاثیرگذار خواهد بود؟
انگلستان به تلاش برای موفقیت برجام تعهد کامل دارد و این موضع تغییری نکرده است. به باور انگلستان، برجام توافقی حیاتی برای امنیت منطقه است. این توافق حکم یک تضمین امنیتی بسیار مثبت را برای منطقه دارد چراکه امکان دستیابی ایران به تسلیحات هستهای را که پیشتر مایه نگرانی ما بود، محدود میکند. همزمان، اهمیت پیداکردن راهی برای بازگرداندن جمهوری اسلامی ایران به جامعه جهانی و اقتصاد بینالمللی را درک میکنیم. برجام این فرصت را بهواسطه رفع تحریمها تامین میکند که در ژانویه ۲۰۱۶ اتفاق افتاد و تجارت به مراتب آزادانهتر را به دنبال داشت. همانگونه که گفتم هنوز برخی محدودیتها، عدم قطعیتها و مسائلی وجود دارد که باید با آنها دستوپنجه نرم کنیم.
اما برای مردم ایران این افزایش تعامل اقتصادی با جهان و همچنین تجارت با اتحادیه اروپا و دیگر شرکا، امر مثبتی است. برخی میگویند تاکنون هیچ سودی از برجام عاید ایران نشده است؛ من با این قضیه مخالف هستم. بیش از ۲ سال است که اینجا هستم و شاهد آمدن شرکتهای خارجی مانند خودروسازی «لوتوس» بودهام که در ایران فعالیت میکند. چنین امری قبلاً ممکن نبود. امیدوارم بقیه شرکتهای انگلیسی هم با ایران تعامل داشته باشند. میدانم شرکتهایی چون جیآرال، دبنهامز، مورفی ریچاردز، جیاسکی، هکت و سوپر درای در حال حاضر این تعامل را دارند یا خواهان برقراری آن هستند.
*ارزیابی شما از رویکرد دونالد ترامپ در قبال برجام چیست؟ آیا این رفتار به منزله نقض توافق یا حداقل عدم کفایت در میزان پایبندی به آن نیست؟
باید به این موضوع اشاره کنم که ترامپ اخیراً قانون تمدید تعلیق تحریمها را امضا کرد که اقدام مثبتی است و (نشان میدهد که) آمریکا هنوز بخشی از برجام است. من نمیتوانم از جانب آمریکا صحبت کنم. در تلاش برای کارآمدی برجام و اطمینان از احترام همه طرفین به تعهدات ذکر شده در توافق هستهای، دولت انگلستان به همکاری با همه شرکا از جمله ایران کاملا پایبند است.
*با وجود تاکید مقامات اتحادیه اروپا از جمله انگلستان مبنی بر پایبندی کامل به برجام، چندی پیش «رکس تیلرسون» وزیرخارجه آمریکا بعد از دیدار با «بوریس جانسون» همتای انگلیسی، از اجماع نظر انگلیس، آلمان و فرانسه مبنی بر لزوم اعمال تغییرات در توافق هستهای و برخی مسائل دیگر مانند برنامه موشکی ایران سخن گفت تا به این ترتیب، واشنگتن از برجام خارج نشود. اتحادیه اروپا چه تضمینهایی به آمریکا داده است؟ به نظر میآید اتحادیه اروپا رویکرد دوگانهای را نسبت به ایران اتخاذ کرده است. در این باره چه فکر میکنید؟
دولت انگلیس میداند برجام توافقی است که در جولای ۲۰۱۵ طبق موازین بینالمللی نهایی شد و انگلیس هم به قوانین بینالمللی احترام میگذارد. همزمان، انگلستان مواضع بسیار مشخصی دارد که من، وزیر خارجه و نخستوزیر بر آن تاکید میکنیم و آن این است که (با ایران) در برخی حوزهها توافق نداریم. خوشحالم از اینکه میتوانم بگویم در حوزههایی که توافق نداریم از دیپلماسی استفاده میکنیم.
در رابطه با برخی فعالیتهای ایران در منطقه نگرانیهای مشخصی داریم و برنامه موشکهای بالستیک ایران را هم در تعارض با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت تلقی میکنیم. اینها حوزههایی هستند که حس میکنیم مهم است درباره آنها با ایران تعامل داشته باشیم تا ببینیم چه پیشرفتهایی حاصل میشود و اینکه در نهایت اختلافها کم شده و امنیت و ثبات بیشتری نصیب منطقه شود.
*تاجایی که متوجه شدم، منظور شما این است که باید در کنار برجام، توافق دیگری هم در دیگر حوزهها حاصل شود، درست است؟
آنچه من گفتم این است که موارد دیگری از نگرانی برای دولت انگلیس وجود دارد. ما فکر میکنیم آزمایشهای موشکی ایران در تعارض با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است. در همان حال، درک میکنیم که هر کشوری حق دفاع از خود را دارد و ایران هم از چنین حقی برخوردار است.
*با توجه به اینکه آمریکا به تعهدات برجامی خود عمل نکرده و هر روز تهدید به خروج از توافق هستهای میکند، بیایید فرض کنیم علیرغم همه دغدغههای امنیتی که ایران دارد، این کشور زیر بار توافق جدیدی در رابطه با برنامه موشکی خود برود. حالا چه کسی تضمین خواهد کرد که کشورهای غربی بهویژه آمریکا به الزامات خود تحت توافق جدید پایبند خواهد ماند؟
همانطور که گفتم ما حرفی از توافق جدید نمیزنیم و کاملا به برجام پایبند هستیم. فکر میکنیم که برجام مسئلهای جدا و مجزا از مواردی مثل حملات موشکی حوثیهای یمن است که در حال حاضر آمریکا در حال بررسی آن است. به عقیده ما تنها راه حل موجود برای یمن سیاسی است. این مسائل از برجام مجزا هستند حالآنکه قابل چشمپوشی هم نیستند. ما در حال گفتگو با شرکای ایرانی هستیم و به اظهار دغدغههای خود درباره برنامه موشکی ایران، یمن و سوریه ادامه میدهیم.
*برای نیروهای امنیتی-اطلاعاتی و همچنین سیستم قضایی ایران محرز شده که «نازنین زاغری راتکلیف» از ایران برای دولت انگلستان جاسوسی میکرده و وزیر خارجه انگلیس هم در سفری که به تهران داشت، جویای وضعیت وی شد. اصرار دولت شما برای آزادی خانم زاغری که بر روابط ۲ کشور سایه انداخته است، یادآور تاریخ سیاه مداخلات بریتانیا در مسائل داخلی ایران است حالآنکه شما در آغاز ماموریت خود در تهران به عنوان سفیر انگلستان، وعده آغاز دوره جدیدی از روابط میان دو کشور را دادید. مایلم بدانم اگر چنین موردی به جای ایران در انگلستان اتفاق میافتاد، دولت لندن چه برخوردی داشت؟
به عقیده من وزرای خارجه انگلستان و ایران در راستای پیشبرد روابط دوجانبه بسیار عالی عمل کردند. ما سفارت را در ۲۰۱۵ بازگشایی کرده و در سپتامبر ۲۰۱۶ روابط را به طور کامل احیا کردیم. بخش صدور روادید را هم بازگشایی کردیم. پیشرفتهای زیادی در حوزههای مختلف داشتهایم و با مسائل کهنهای که مانع از توسعه روابط شدهاند، مبارزه کردهایم. من درباره رابطه انگلستان و ایران بسیار خوشبین هستم. این رابطه در جهت درستی حرکت میکند و ما با هم کار میکنیم حال آنکه این همکاری گاهی پیچیده بوده است. ما صدها سال است که با یکدیگر کار میکنیم و پستیها و بلندیهایی وجود داشته است.
درباره آن موضوع دیگر باید بگویم کاملاً این فرضیه که انگلستان در مسائل داخلی ایران دخالت میکند را رد میکنم. ما در مسائل داخلی کشور شما مداخله نمیکنیم. انگلیس به جمهوری اسلامی ایران همانگونه احترام میگذارد که به دیگر کشورهای مستقل. در خصوص خانم نازنین زاغری راتکلیف هم دولت انگلستان دائماً از مقامات ایران خواسته است که با وی بر پایه اصول انسانی رفتار کنند. نوروز ۲۰۱۶ وی با دخترش برای گذراندن تعطیلات و دیدار والدینش به ایران آمده بود که بازداشت شد. من و وزیرخارجه انگلیس به وضوح از احترام خود به سیستم قضایی ایران سخن گفتهایم با این وجود، خواهان آزادی وی بر طبق موازین انسانی هستیم تا به خانوادهاش ملحق شود. وی مشکل سلامتی دارد و از دختر ۳ سالهاش دور افتاده است.
*شما پاسخ سوال من را در رابطه با برخورد دولت شما با مورد مشابه احتمالی ندادید. از سویی، قطعا رد دخالت انگلیس در مسائل داخلی ایران از سوی شما بیشتر به یک شوخی شبیه است، چنانچه تاریخ روابط دو کشور پر است از دخالت های مستکبرانه دولت شما در امور ایران. به هر حال؛ به عنوان یک روزنامهنگار ایرانی، حس میکنم درباره مسئله حقوق بشر، شما استانداردهای دوگانهای دارید. برای مثال، در رابطه با نقض حقوق بشری که در بحرین و یمن جریان دارد؛ دولت انگلیس سکوت اختیار کرده حالآنکه بهانه شما برای پیگیری مسئله خانم زاغری از زاویه حقوق بشر است. ما هر روزه شاهد گزارشهایی درباره فروش سلاح از جانب انگلیس به ائتلاف سعودی ـ اماراتی هستیم حالآنکه بهتر از ما میدانید این تسلیحات برای کشتار کودکان و زنان یمنی استفاده میشود. همه اینها مرا به این نتیجه می رساند که شما استانداردهای دوگانهای در رابطه با حقوق بشر دارید و جسارتا «حقوق بشر» تنها لقلقه زبان شماست.
خوب؛ البته شما عقیده خود را بیان کردید اما متاسفانه من با آن موافق نیستم. دولت انگلیس کاملا از قوانین و هنجارهای بینالمللی و توافقهایی که در آنها شریک است، حمایت میکند. ما به بیانیه حقوق بشر کاملا التزام داریم و از شرکای خود از جمله ایران هم انتظار حمایت از آن را داریم. یمن مسئلهای است که دولت من با تلاش برای حل آن بر آن متمرکز شده است. آنچه که در یمن اتفاق میافتد یک تراژدی است و مردم یمن قربانی هستند. مردم از وبا رنج میبرند و این یک فاجعه است. انگلستان به شدت در این رابزه تلاش میکند. ما با همه طرفین از جمله ائتلاف گفتگو میکنیم. ما قطعا با کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) روابط خیلی نزدیکی داریم و همکاری نزدیکی درباره طیفی از مسائل از جمله امنیتی که حق کامل ایشان است، انجام میدهیم.
بر این باوریم که مردم یمن حق برخورداری از امنیت دارند. حالا دوست داریم شاهد پیشرفت سیاسی باشیم و به ویژه فکر میکنیم مهم است حوثیها اقدامات تحریکآمیزی نظیر شلیک موشک به اهداف غیرنظامی عربستان سعودی انجام ندهند. ما با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج (فارس) همکاری امنیتی داریم. درست است که به دلیل روابط دفاعی به آنها تجهیزات نظامی میفروشیم اما در همان حال دقت نظر زیادی به خرج میدهیم تا ببینیم تجهیزاتی که در سراسر جهان میفروشیم، کجا مورد استفاده قرار میگیرد. هر اقدامی را هم در راستای اطمینان از اینکه از آنها استفاده مشروع میشود، به کار میگیریم. تطابق با قانون برای مردم و دولت انگلیس بسیار مهم است.
*قبل از آنکه سراغ سوال بعدی برویم باید دو نکته را عرض کنم؛ اول اینکه آنچه شما شورای همکاری خلیج مینامید در واقع شورای همکاری خلیج فارس است چون خلیج مدنظر شما اسم دارد و نام همیشگی آن «خلیج فارس» است. دوم آنکه حمله موشکی حوثی ها نه تنها به اهداف غیرنظامی نبوده بلکه برای دفاع از ملت یمن در برابر تجاوز و کودک کشی ائتلاف سعودی ـ اماراتی بوده است. حال از اینها که بگذریم؛ سوال من این است که آیا کشور شما به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت که در قبال صلح و امنیت جهانی مسئول است، هیچ اقدام جدی در راستای توقف تراژدی انسانی و جنایاتی که در یمن با اسلحه های شما در جریان است، انجام داده یا حداقل جنایات آل سعود و امارات علیه شهروندان یمنی را محکوم کرده است؟
در چارچوب شورای امنیت، انگلستان در قبال یمن و دیگر کشورها مسئول است. من شخصاً به عنوان کسی که آن موقع سفیر انگلستان در یمن بودم بعد از ۲۰۱۱ که علی عبدالله صالح از قدرت کنار رفت، نقش زیادی در این کشور داشتم. من و کشورم تلاش زیادی برای برقراری ثبات و سپس یافتن راه حل سیاسی در یمن زیر چتر حمایتی سازمان ملل انجام دادیم. حتی به واسطه گروه دوستان یمن از کمکهای انسانی به این کشور حمایت کردیم. از آن پس، انگلستان همواره صدایی برای دعوت به صلح بوده است و نه درگیری. ما با همه کشورهای دخیل از جمله ایران صحبت میکنیم. راهحل نظامی برای یمن وجود ندارد. هیچ قدرت خارجی هرگز قادر به اعمال حاکمیت بر یمن از طریق ابزارهای نظامی نبوده است. راهحل در گرو دیپلماسی، گفتگوی سیاسی، تعامل و حمایت انسانی زیر چتر سازمان ملل است.
*متاسفانه باز هم از پاسخ صریح طفره رفتید. راهحل مسالمتآمیز دقیقا همان چیزی است که ایران برای یمن میخواهد. ما میدانیم که سیاست عمومی انگلیس در قبال خاورمیانه حفظ توازن قوا میان جناحها، قدرتها و گروههای مذهبی منطقه است تا به این ترتیب به توازن منطقهای دلخواه خود برسد. با توجه به این سیاست کلی، بر این باوریم که انگلستان تا جایی به حقوق و ارزشهای انسانی پایبند است که با سیاستهای منطقهای انگلیس همخوانی داشته باشد. بنابراین، فکر میکنیم انگلستان بحران یمن را جدی نگرفته تا بخواهد از راه مسالمتآمیز آن را حل کند. از این هم بگذریم. اما آقای سفیر، شما در پاسخ قبل تر گفتید، دولت لندن ایران را محترم شمرده و هرگز در مسائل داخلی آن مداخله نمیکند حالآنکه برخی رسانههای انگلیسی وابسته به دولت و دربار ملکه بریتانیا نظیر «بی بی سی فارسی» رویکردی خصمانه در قبال ایران دارند که نه تنها بویی از احترام ندارند بلکه میتواند به منزله دخالت در مسائل داخلی ایران تلقی شود. از آن میان میتوان دست کم به رویکرد این شبکه در قبال آشوب های سال ۸۸ و ناآرامیهای چند هفته پیش در برخی از شهرهای ایران اشاره کرد.
از بابت اینکه میگویم سوال شما منعکسکننده سوءتفاهم عمیق درباره رابطه بی بی سی و دولت انگلستان است، متاسفم. آنها به هم وابسته نیستند. بی بی سی سیاست ویرایشی و سردبیری کاملا مستقلی دارد و بودجه آن هم عمدتا از محل مالیات پرداختی مردم عادی تامین میشود که اشتراک تماشای شبکههای تلویزیونی را خریداری میکنند. تا جایی که احترام به قوانین و عدم عبور از هنجارهای مورد پذیرش اجازه دهد؛ این شبکه یک ماهیت مستقل و روزنامهنگارها و سیاست ویرایشی خاص خود را دارد. سوال شما ناشی از سوء تفاهمی است که پیشتر هم در ایران شنیدهام. بسیار خرسندم که فرصتی دست داد تا این موضوع را که بی بی سی و اصولا رسانهها در انگلستان مستقل هستند؛ تصریح کنم. ما به آزادی بیان و مطبوعات التزام زیادی داریم.
*تا جایی که من اطلاع دارم بی بی سی بودجه مصوب از دربار انگلیس دارد، لذا ادعای استقلال این شبکه واقعی به نظر نمی رسد. به هر حال؛ رابطه میان ایران و انگلستان فراز و نشیبهای زیادی در طول تاریخ داشته است. ما خوب میدانیم که از زمان تاسیس بریتانیا، انگلستان همواره مشتاق حفظ و بقای هژمونی و تاثیر جهانی خود بوده است و همچنان هم به دنبال تاثیرگذاری بر مسائل جهانی است و سیاست خارجی آن نیز بر همین حقیقت استوار است. با این پیش زمینه، سوال مشخص من این است که چرا در تمام طول تاریخ، سیاستمداران انگلیسی نپذیرفته و هنوز هم قصدی برای پذیرش این موضوع ندارند که ملت ایران هم به ویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ بر مبنای تمدن و داشته های تاریخی، مذهبی و فرهنگی خود، خواهان ایفای نقش موثر در جامعه بینالملل، آن هم بدون هیچ مانعی است؟ خوشحال خواهم شد اگر صادقانه پاسخگوی این باشید که چرا سیاستمداران انگلیسی همواره در مسیر خواستهها و پیشرفت ایرانیها مانعتراشی کردهاند. ما در مکتب اسلام بر این باوریم که سیاست و دروغ در تضاد با یکدیگر هستند حال آنکه در مکتب غرب و بر اساس آنچه امثال ماکیاولی، توماس هابز، جان لاک و جرمی بنتام برای شما نسخه پیچی کرده اند، این دو مکمل یکدیگر در راه کسب قدرت هستند. مثلا ما بر مبنای ارزشهایمان همیشه گفتهایم که هرگز دنبال بمب هستهای نیستیم حالآنکه شما بر مبنای مکتب فکری و شاکله ذهنیتان همیشه ما را به تلاش برای دستیابی به تسلیحات هستهای متهم میکنید. چرا ما را بر مبنای ارزشها و آموزههای خودتان قضاوت میکنید؟
پیش از همه، دوست دارم بگویم انگلستان شرکایش و دیگر کشورها را بر مبنای اقداماتشان قضاوت میکند. ما خیلی پراگماتیک (عملگرا) هستیم. تا آنجایی که من میدانم مردم ایران هم پراگماتیک هستند. آنچه که کشورها انجام میدهند و نه آنچه که میگویند؛ مهم است. همانگونه که به درستی اشاره کردید، رابطه ایران و انگلیس در گذشته فراز و نشیبهای زیادی داشته است اما تمرکز من بر روی آینده است. خوشحالم از اینکه میگویم حالا درباره آینده است که با شرکای ایرانیمان گفتگو میکنیم. ما برای ایران فرصت بازگشت به جامعه بینالمللی را به شیوهای که تا مدتها میسر نبوده است پیش رو داریم تا به این ترتیب نقش صلحآمیز و سازندهای را ایفا کند. میخواهیم شاهد تغییر بعضی از رفتارهای ایران باشیم. انگلستان باور دارد که ایران به عنوان کشوری مهم در منطقه، از جایگاه بهحقی برخوردار است و ما به این مسئله احترام میگذاریم. شما بالغ بر ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارید و دومین اقتصاد بزرگ منطقه هستید و پتانسیل زیادی دارید. انگلستان به تشویق ایران برای ایجاد منطقهای بهتر و صلحآمیزتر ادامه میدهد.