به گزارش مشرق، «بهزاد گراوند» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
آهنگ جنگ در شامات هر لحظه با همپوشانی و تعارض منافع بازیگران متعدد دولتی و غیردولتی شکل و ریتم متفاوتی به خود میگیرد که فهم پویایی آن را حتی برای ناظران حرفهای نیز سخت میکند. کردها در شرق رود فرات ابزار زمینی امریکا برای آن چیزی شدهاند که مهار ایران میخوانند، اما در غرب فرات و در عفرین با نیروهای دولتی سوریه و مقاومت در مقابل تجاوزگری ترکیه همکاری میکنند. به عبارت ساده، کردها از یک طرف با اشغالگران امریکایی علیه دولت سوریه همکاری میکنند و از طرف دیگر در مقابل تجاوز متحد امریکا در ناتو، یعنی ترکیه دست یاری به سوی دولت سوریه دراز میکنند.
کردها از روسیه به خاطر اینکه به عملیات ترکیه در عفرین چراغ سبز نشان داده شاکی هستند و مسکو نیز از اینکه کردها با وعدههای امریکا، توهم تجزیه سوریه را دارند، نگران است و خشمگین از اینکه به ابزار سیاستهای مخرب امریکا تبدیل شدهاند. روسها همچنین از گسترش شکاف در لبه شرقی ناتو استقبال میکنند و حاضر هستند بیش از پیش اردوغان را به خود نزدیک کنند.
امریکاییها از یک طرف همکاری متحدان کردی خود با ایران را با نارضایتی نگاه میکنند کسانی که واشنگتن آنها را انتخاب کرده تا مانع از تکمیل پیروزیهای مقاومت شوند و از طرف دیگر شاهد جنگ بین دو متحد خود یعنی آنکارا و یگانهای مدافع خلق (نیروهای دموکراتیک سوریه) هستند. واشنگتن اگر کردها را انتخاب کند، باید شاهد نزدیکی بیش از پیش ترکیه به روسیه باشد و اگر ترکیه را انتخاب کند، کردها را از دست خواهد داد و در نتیجه اهدافش برای «مهار ایران» فرو میپاشد.
به عبارت دیگر، امریکا برای اینکه نگذارد پیروزیهای مقاومت به کام ایران شیرین شود نه تنها دشمنی ۴۰ ساله کردها و ترکها را نادیده گرفته بلکه خود را در شرایطی قرار داده که نتیجه آن محتوم به شکست است. نه سوریها، نه عراقیها، نه ترکها، نه ایرانیها و نه روسها هیچکدام نمیخواهند امریکا در سوریه بماند. مقامات امریکایی میدانند نیروهای آنها دیر یا زود هدف قرار خواهند گرفت بهویژه اینکه در محیطی نامطمئن و با دشمنی قسمخورده مواجه هستند.
کردهای سوریه آخرین کسانی هستند که در شمال شرقی سوریه به امریکاییها اعتماد میکنند. آنها باید بارها این سؤال را از خود بپرسند که چرا در زمانی که دیگر کسی به امریکاییها اعتماد نمیکند آنها باید به امریکا، آن هم به رهبری دونالد ترامپ اعتماد کنند؟ آنها باید بپرسند آیا در نهایت واشنگتن، آنکارا را که لبه شرقی ناتو محسوب میشود، به گروه کوچک ترجیح خواهد داد که حتی به دریا نیز راه ندارد؟
مقاومت نیز به نوبه خود زمانی که کردها با امریکاییها همدست میشوند تا سوریه را تضعیف کنند و زمینه حضور بلندمدت اشغالگران را فراهم آورند به آنها به چشم «خائن» نگاه میکند اما زمانی که در عفرین دست کمک به سوی مقاومت دراز میکنند تا از آنها در مقابل تجاوز ترکیه حمایت کنند، تردیدی به خود راه نمیدهند. از طرف دیگر، مقاومت با ترکیه زمینه مشترک بیشتری درباره فعالیتهای نگرانکننده امریکا در شمال شرقی سوریه پیدا و از رویکرد آنکارا برای بیرون راندن امریکاییها از شمال سوریه استقبال میکند اما با توجه به عملکرد شش سال گذشته رهبران ترکیه نمیتواند به نیت آنها در عفرین اعتماد کند.