به گزارش مشرق، «محمدرضا هداوند» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
کشته شدن، سوختگی شدید، نابینایی و قطع عضو تنها گوشههایی از پیشامدهای دل خراشی است که هرساله در آخرین چهارشنبه سوری رقم میخورد.
براساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور در چهارشنبه سوری سال گذشته۱۶نفر (۱۵مرد و یک زن) جانشان را از دست دادند.
چهارشنبه سوری آیینی است که تاچند سال قبل به شکل سنتی برگزار میشد. دود کردن اسپند، افشاندن گلاب و مواد خوشبو کننده و نیز سنتی چون فالگوشی، قاشقزنی، پخش آجیل مشکلگشا، خواندن شاهنامه فردوسی، آوازها و ترانههای شاد محلی در این شب انجام میشد که اکنون حتی نامی از آنها نیست؛ چراکه درحال حاضر انفجار انواع ترقه و بمبهای دستساز انفجاری که در برخی موارد صدایشان با انفجار انواع بمب و گلوله در میدانهای جنگی برابری میکند، جای این مراسم را گرفته است. این موضوع سبب شده تا هم اکنون این شب خاطرانگیز به دلشوره و ترس دلهره تبدیل شود.
همهساله نیرویانتظامی و رسانهها با هشدار از عواقب احتمالی با تهیه و پخش انواع گزارش وخبر فیلم سعی در کاهش حوادث ناشی از آن دارند و گاهی نیز با تهدید به دستگیری و بازداشت افرادی که سوانح چهارشنبه آخر سال را رقم میزنند سعی در کاستن از این مخاطرات دارند.
هرچند در سالهای اخیر برخی هشدارها و مسائلی همچون حرمت نگهداشتن جانباختن آتشنشانان در حادثه پلاسکو در سال گذشته سبب شد تا از تعداد این پیشامد کاسته شود، اما این داستان غم انگیز و دلهرهآور همچنان در حال تکرار شدن است و این ترفندها نتوانسته تأثیر قابل توجهی برکاهش این حوادث بگذارد. سؤالی که در این زمینه مطرح میشود این است که چرا با این همه اقدامات پیشگیرانه و هشدار و تهدید باز هم شاهد اینگونه حوادث تلخ هستیم. این مهم نشان میدهد که اقداماتی که تا این لحظه انجام گرفته مؤثر نبوده و جای دارد که به فکر چارهاندیشی جدید بود.
به گفته کارشناسان کمبود نشاط در جامعه و نبود محلی مناسب برای تخلیه هیجانهای درونی و شادی در بین جوانان که بیشتر قشر جامعه را تشکیل میدهند سبب شده تا برخی از افراد با سوءاستفاده از این نقصانها با پیدا کردن فرصتی همچون چهارشنبهسوری به طرز وحشتناکی درصدد تخلیه هیجانهای درونی خود باشند. از آنجا که بیشتر این حوادث بیشتر برای کودکان و نوجوانان اتفاق میافتد، لذا در بسیاری از موارد خانوادهها توانستهاند با کنترل فرزندان خود و تهیه لوازم کمخطر به خوبی برای فرزندان خود فرهنگسازی کنند.
با وجود تمامی این تفاسیر این مهم میطلبد تا با در اختیار قراردادن مکانهایی مناسب و در اختیار قرار دادن وسایل آتشبازی بیخطر هیجانهای اضافی جوانان را به صورت کنترل شده تخلیه کرد و از وقوع حوادث ناگوار که بعضاً میتواند به خسارتهای غیرقابل جبران تبدیل شود جلوگیری کرد و در آخر نیز بدون هرگونه شعار با کسانی که هدفشان نه تنها ایجاد شادی نبوده بلکه ایجاد رعب و وحشت در جامعه است به طورجدی برخورد کرد.