به گزارش مشرق، نوسانات صعودی نرخ ارز که از نیمه دوم سال گذشته شروع شد و پس از تعطیلات نوروز به اوج خودش رسید، دلایل متفاوتی داشت که در این یادداشت به عوامل تحریکزا نپرداخته و بیشتر بحث بر سیاستگذاری ارزی روزهای اخیر تمرکز دارد.
در فرآیند چند ماهه، بانک مرکزی برای مدیریت این وضعیت چند اقدام مانند افزایش نرخ سود بانکی، سپردهگذاری ارزی و برخورد با اخلالگران و... را در دستور کار قرار داد که کمتر با استقبال مواجه شد و تجربه نشان داده است نمیتوان در برابر تقاضای سنگین ارزی بدون سامانه هوشمند چندان مقاومت کرد.
در این میان، مهمترین اقدام راهاندازی سامانه ارزی بود که سامانه ارزی جدید بانک مرکزی با عنوان نیما (نظام یکپارچه معاملات ارزی) با هدف تسهیل تأمین ارز، ایجاد فضای امن برای خریداران و فروشندگان ارز و تأمین ارز متقاضیان واقعی آغاز به کار کرد. این سامانه امکان مدیریت بازار ارز برای سیاستگذار و امکان فعالیت شفاف را برای متقاضیان ارز فراهم میکند. عملکرد چند روزه سامانه نشان میدهد، به چندین هزار فقره نیازهای ارزی با آرامش پاسخ داده و خریداران و فروشندگان ارز متناسب با نیازهای خود نسبت به انجام عملیات ارزی در محیط الکترونیک اقدام میکنند.
آنچه در این سیاستگذاری باید به آن توجه جدی داشت، این است که نباید پس از فروکش کردن تلاطم بازار ارز بار دیگر کار سامانه مورد بیمهری مسئولان قرار بگیرد و اعتمادی که حاصل شده، از بین برود که برخوردهای اینچنینی بارها در حوزه سیاستگذاری کلان در طول سالها دیده شده است. پس با این وضعیت باید کاری کرد که این سامانه قابل دفاع باشد و متقاضیان واقعی را شناسایی و مشکلات آنها را برطرف کنند که الحمدلله در این مدت کوتاه شاهد اقدامات خوبی بودیم و ضروری است بانک مرکزی با عملیات درست و منطقی تلاش کند تا اعتمادسازی کامل صورت بگیرد.
اگر این سامانه به سمتی برود که مردم برای تأمین ارز خود به آن مراجعه کنند و مانع حضور دلالان ارزی در بازار شود، آن وقت میتوان ارزیابی درستی از آن داشت. نکتهای که باید یادآور شویم، این است که اختصاص ارز برای کالاهای اساسی بدون وقفه تأمین شود تا بار تورمی جدیدی به مردم تحمیل نشود که اقدام به جای متولیان امر در خصوص تخصیص سه هزار میلیارد تومان یارانه مابهالتفاوت ناشی از نرخ ارز برای کالاهای اساسی ستودنی است که بلافاصله صورت گرفت. هر چند جا داشت سامانه نیما از قبل اجرا میشد تا جلوی نوسانات ارزی سنگین گرفته میشد و دچار بحران ارزی نمیشدیم. این روش در دیگر کشورهای پیشرفته هم مدیریت میشود و اجازه نمیدهند دلالان سر خیابان خرید و فروش کنند؛ بلکه معاملات در شبکه پولی ثبت میشود.
علاوه بر موارد مذکور، هوشیاری ملت از القای جنگ روانی سنگین علیه نهادهای انقلابی در این برهه تلاطم ارزی بسیار حایز اهمیت است. در این راستا، جریان ضد انقلاب و رسانههای همسو با آنها تلاش فراوانی کردند تا اینطور در جامعه القا کنند که بحران ارزی، ناشی از حضور نهادهای انقلابی در اقتصاد و فعالیتهای منطقهای ایران است. این جریان همه تلاش خودش را کرد تا بین مردم و نهادهای انقلابی واگرایی ایجاد کند و بذر ناامیدی را در دل مردم بپاشد و به نوعی وانمود کند که عوامل این نابسامانیها به دوش نیروهای مظلوم انقلابی است؛ در حالی که کارشکنی دشمنان منطقهای، افزایش سفتهبازی، چند صدایی در بین مسئولان و مشاوران اقتصادی دولت، سرکوب نرخ ارز در راستای تأمین مطامع سیاسی، نبود شفافیت در سیاستهای متولی بازار ارز، آثار روانی حاصل از خروج آمریکا از برجام و افزایش تقاضا برای حفظ دارایی از سوی مردم و... عوامل تأثیرگذار در افزایش نرخ ارز بودند.
منبع: صبخ صادق