سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
طرح سیاسی نزدیکان روحانی برای سال 1400
«علی تاجرنیا»، فعال اصلاحطلب و از نمایندگانی که در جریانات مجلس ششم استعفا کرد؛ به تازگی طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشته است:
«تغییرات باید از دفتر رئیسجمهور آغاز گردد تا دولتی کارآمد و جدی ادامه کار دهد. رفتن به سمت نیروهای میانسال و کسانی که دارای تجربه اجرایی بوده و به شعارهای رئیسجمهور باور دارند لزوم این مساله را نشان میدهد. آنچه که در نزدیکان رئیسجمهور مشاهده میشود این است که آنها به دنبال استمرار دادن دولتی هستند که بعد از آقای روحانی نیز در آن حضور داشته باشند. در حالی که این نگاه برای کار جدی و تحولخواهانه آفت محسوب میشود.»[1]
*بر اساس قرائن و شواهد حرف تاجرنیا صحیح است و کسانی از نزدیکان دولت آقای روحانی در تلاش هستند تا رئیسجمهور آینده نیز دستپخت اعتدالیون باشد.
این در حالی است که هم علی تاجرنیا و هم آن نزدیکان! پیش از هرگونه طراحی برای آینده در مقابل سؤال بزرگی با محتوای «ارزیابی کارنامه دولت در نزد مردم» قرار دارند.
به سخن دیگر اینکه اصلاحطلبان و جریان دولت، امروز با مقولاتی مثل شکست برجام بعنوان شاهبیت کاری و سرفصل برنامههای دولت آقای روحانی مواجهاند و مشخص نیست چرا در این تنگنا؛ از سیاستورزی در افق 1400 نیز سخن میگویند؟!
تقلّا برای مادامالعمری، بلیّهایست که نه تنها در دولت مرحوم هاشمی نیز وجود داشت بلکه در عملکرد احمدینژاد هم دیده شد و امروز رگههای آن در دولت اعتدال هم دیده میشود.
***
خبّاز: اختلافات ما درباره شهرداری «عبادت و رحمت» است!
«محمدرضا خبّاز»، فعال اصلاحطلب و از اعضای حزب اعتماد ملی، پیرامون اختلافات اصلاحطلبان درباره انتخاب شهردار تهران به خبرآنلاین گفته است:
پیغمبر اسلام می فرمایند «اختلاف امتی رحمت» به این معنا که « اختلاف در امت من رحمت است» بر این اساس اگر اختلاف مبتنی بر کار کارشناسی باشد نه تنها بد نیست بلکه بسیار هم خوب است در همین راستا باید گفت اختلافی مشکل ساز است که هر کسی بر اساس حرف خود و هوای نفس خود تلاش کند خواسته اش را به کرسی بنشاند.
او همچنین با بیان اینکه مباحثه پیرامون مسائل امری عبادی است، میافزاید: این روزها که مباحث حول محور شهرداری تهران زیاد شده است به نظرم تا حدود زیادی از جنس اختلاف نظر و مباحثه است نه از جنس مجادله.
خبّاز تصریح کرده است: بنابراین آنچه در مورد شهرداری تهران و شورای شهر در میان اصلاحطلبان جریان دارد از جنس مباحثه است و نه مجادله و این کار پسندیده ای است که البته امیدواریم منتج به یک تصمیم قابل قبول شود تا در اثر یک انتخاب اصلح مردم از آسایش نسبی بیشتری برخوردار شوند.[2]
*اگرچه اصلاحطلبان شورای شهر و هرآنچه طی یکسال گذشته از بیشهرداری و استعفا و رقص و کمکاری و بیکاری در شهر تهران گذشته، ماحصل یک انتخابات و رأیی است که به صندوق انداخته شد اما پر واضح است که هم خواسته مردم تهران و هم خواسته منتقدین از اصلاحطلبان اینست که لطفا تهران بزرگ را از عبادات خود و رحمتی که در کیسه دارند محروم کنند!
درباره سفیدنمایی خبّاز و اینکه نزاعی که در میان اصلاحطلبان بر سر شهردار تهران میگذرد؛ مباحثه است نه مجادله! یک نگاه سطحی به بگومگوهای این روزهای اصلاحطلبان پیرامون این مسئله به روشنی نشان خواهد داد که واقعیت قضیه چیست...
گفتنیست، شهرداری تهران طی حدود یکسال گذشته، شاهد حضور 3 مسئول در ساختمان بهشت بوده است و هماکنون نیز میرود تا پذیرای مسئول چهارمی باشد.
برخی محافل سیاسی میگویند از آنجا که گزینههای جدید اصلاحطلبان شورای شهر برای شهرداری، هیچیک جزو «رجال» نیستند؛ سایه استعفا بر سر شهردار جدید اصلاحطلبان هم سنگینی میکند.
***
احمدینژاد اینگونه تله اصلاحطلبان شد
روزنامه شرق، در سرمقاله امروز (شنبه) خود که به قلم سردبیر این نشریه اصلاحطلب نوشته شده، درباره احمدینژاد میگوید:
بیچاره احمدینژاد، ذهن تحلیلگری ندارد و تلاش میکند با طرحوتوطئههای سیاسی جسد پروژه سیاسیاش را احیا کند. او بیش از هرکس در پاسخ به این پرسش مبهوت مانده است که چرا صدایش فراتر از محله نارمک نمیرود.[3]
این در حالیست که همین روزنامه، چند هفته قبل با انتشار یادداشتی مطوّل از «سعید حجاریان» تأکید کرد که احمدینژاد و گفتمان او به این زودی ما را رها نخواهد کرد!
حجاریان در آن یادداشت همچنین نوشته بود: پس از دولت روحانی نیز همچنان با گزاره «دوره احمدینژاد» مواجه هستیم. چه سکان دولت در دست اصلاحطلبان باشد، چه در دست اصولگرایان.[4]
*طنز و پاردوکس این قضیه مثل ماجرای وضعیت رفاه و «قشر متوسط» در ایران است که اصلاحطلبان به هنگام اجرای پروژه شکلدهی به «اعتراض ظالمانه» از این میگویند که قشر متوسط لاغر شده و اوضاع رفاهی مناسب نیست اما به هنگام صحبت از گفتمان سیاسی خود و تقلا برای جذب رأی به یکباره اینطور میگویند که قشر متوسط در ایران فربه شده، پیشرفت اقتصادی موجب ارتقای مطالبات مردم شده و اساساً حتی انقلاب سال 57 نیز کار قشر متوسط بود نه پابرهنگان!
درباره رفتارهای متناقض روزنامه شرق و نویسندگانش درباره احمدینژاد نیز همانگونه که در تناقض اشاره شده محرز است؛ صرفاً پای یک تلهسازی در میان است نه چیز دیگر.
در واقع اصلاحطلبان از یکسو با واقعیتی محض و مورد اشاره اصولگرایان به نام بیتأثیری احمدینژاد مواجهاند و از سوی دیگر تمایل دارند که برای شکلدادن به اعتراض ظالمانه و سیاهنمایی بیشتر از او و برخی عملکردهایش بعنوان طعمه استفاده کنند.
اما آنها باید صادق باشند و به مردم بگویند که احمدینژاد از همان زمانی که خود را مرتبط با منبع فیض و صاحب رأی 40 میلیونی انگاشت، از حیّز قدرت و تأثیرگذاری ساقط شده بود. کما اینکه نزدیکان او ساقط شدند و این حلقه بمیرد یا بماند، گرسنگی بکشد یا حکم آتش بزند اما در نظر مردم صرفا در حال اجرای یک تئاتر مضحک به کارگردانی اصلاحطلبان است.
نگفتنیها و تئاتری در کنار دهها اشتراک دیگر که هماکنون چپها و احمدینژاد را بر سر یک سفره نشانده است و قاتقی که در آن تناول میشود، هرگز به سیری منجر نخواهد شد.
***
1_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/219808
2_ https://www.khabaronline.ir/detail/773946/Politics/parliament