به گزارش مشرق، «محمد اسماعیلی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
خروج ایالات متحده امریکا از توافق هستهای را میتوان از ابعاد مختلفی نظیر ، ۱- چرایی نقض قواعد آمره حقوق بینالملل توسط دولت امریکا، ۲-هزینههای اجرای «برجام منهای امریکا» و ۳- اهداف اصلی ایالات متحده ذیل خروج از برجام، مورد بررسی قرار داد. پاسخ به این سه گزاره را در سه بند به صورت اجمالی بیان میکنیم.
۱- بر اساس قواعد حقوق بینالملل و مفاد مندرج در متن برجام رویکردهای دولت امریکا( چه در زمان باراک اوباما و چه در زمان دونالد ترامپ) خلاف بسیاری از قوانین آمره حقوق بینالملل از جمله «اصل حسن نیت» و با «متن و روح برجام» در تناقض است.
مطابق «عهدنامه وین ۱۹۶۹» حسن نیت یکی از قواعد اساسی در اجرای معاهدات بینالمللی به شمار میآید و بر اساس آن هیچ کشور یا سازمان بینالمللی متعاهدی نباید اقدامی را صورت دهد که «موضوع» و «هدف» معاهده را با خطر مواجه سازد.
«اصل حسن نیت» در بخشهای مهمی از برجام نیز مورد تأکید قرار گرفته است و در ماده۲۶ بخش تحریمها از ایالات متحده امریکا درخواست میکند: «ایالات متحده، با حسن نیت، نهایت تلاش خود را برای دوام این برجام و پیشگیری از ایجاد تداخل در تحقق متمتع شدن ایران از لغو تحریمهای مشخص شده ... ». خروج ایالات متحده امریکا از برجام همانند وضع قانون محدودیت ورود شهروندان ۳۸ کشور به ایران یا قانون آیسا در زمان باراک اوباما مغایر با مواد ۲۶، ۳۱، ۶۰و۶۶حقوق معاهدات وین۱۹۶۹ است چرا که بر اساس این کنوانسیون دو طرف یک توافق بینالمللی پس از انعقاد توافق نباید با رفتار خود «اهداف و موضوع» آن توافق را نقض کنند.
۲-کشورهای اروپایی طی پنج سال اخیر در سه محور اقدامات ضد ایرانی خود را توسعه دادهاند:
الف-اروپاییها هیچکدام از تعهدات دهگانه خود در برجام را اجرایی نکردهاند.
ب- همگام با امریکا ایران را متهم به نقض روح برجام –قطعنامه ۲۲۳۱کردهاند.
پ- برای وضع تحریمهای «حقوق بشر»و«موشکی»و «منطقهای» علیه ایران مستندسازی کردهاند.
۱-۲- اروپا در پیوست ۲ برجام موظف بود «تحریمهای ضد ایرانی را لغو» و « موانع بانکی ـ اقتصادی جهت سرمایهگذاری اشخاص حقیقی و حقوقی اروپایی در ایران»را هموار کند که بخشی از این تعهدات در سرفصلهای «تدابیر مربوط به امور مالی، بانکی و بیمه»، «بخشهای نفت، گاز و پتروشیمی»، «طلا، سایر فلزات گرانبها، اسکناس و سکه»، «بخشهای کشتیرانی، کشتیسازی و حمل و نقل» و «تدابیر مرتبط با اشاعه هستهای» مورد توجه قرار گرفته است.
اگر اروپا طی ۳۰ ماه گذشته برجام را با حسن نیت اجرایی میکرد و تعهدات دهگانه خود را اجرایی میکند بیش از ۵۰ درصد از مشکلات بانکی-تجاری ایران مرتفع میشد.
از سوی دیگر اروپاییها در «رفع حل و فصل اختلافات در نظام حقوقی برجام» نیز گام حداقلی را برنداشتهاند و حتی یکبار در بیانیههای یازدهگانه کمیسیون مشترک برجام حتی به تلویح اشارهای به نقض و عدم اجرای تعهدات امریکا نداشتهاند.
۲-۲-اروپاییها به کرات ایران را متهم به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ کردهاند و نزدیک به پنج بار به صورت مشترک با امریکا ، پرونده ایران را (به بهانههایی مانند آزمایش موشکی و حضور سردار سلیمانی در حلب سوریه )به شورای امنیت سازمان ملل کشاندهاند.
در حمله موشکی انصارالله یمن به فرودگاه عربستان کشورهای اروپایی به متهم کردن ایران به نقض صلح و ثبات منطقهای ، پرونده ایران را به شورای امنیت بردند.
۳-۲- اروپاییها همچنین در مسیر وضع تحریمهای حقوق بشری (موازی با اقدامات بند قبل) از پاییز۹۲ تا پاییز۹۶ با اقدامات فشرده و هدفمند و اتخاذ روشهای نظیر «دیدار رسمی هیئتهای دیپلماتیک این کشورها با فعالان حقوق بشر در داخل کشور»، «متهم کردن ایران به نقض حقوق بشر در تریبونهای رسمی»، «گزارشنویسی به گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل»جهت سندسازی حقوق بشری علیه کشورمان گام برداشتهاند. با مرور اجمالی رویکرد و رویههای کشورهای اروپایی قبل و بعد از برجام این پرسش مطرح میشود که بر اساس کدام منطق بینالمللی، باید برجام را با حضور اروپاییها ادامه داد در حالی که اروپا قبل از تجدید تحریمهای اولیه و ثانویه توسط ترامپ و در شرایطی که میتوانستند حداقل ۲۰درصد از تعهدات خود را اجرایی کنند، اقدام به چنین کاری نکردند حال چگونه ممکن است با وضع تحریمهای ۹۰ و ۱۸۰ روزه ترامپ ، اروپاییها خواهند توانست که به تعهدات خود پایبند بمانند. بهتر است برای ادامه برجام بدون امریکا، «نقض برجام» توسط اروپا را به استناد آنچه عنوان شد نیز مورد توجه قرار دهیم.
۳-ایالات متحده رفتارسنجی مناسبی از فضای حاکم بر دستگاه دیپلماسی کشورمان را برآورد کرده که بر اساس «نقض مکرر»برجام توسط امریکا قطعاً هیچ پاسخ چشمگیری را از سوی مقامات دارای صلاحیت در کشورمان به همراه نخواهد داشت و چنانچه خروج امروز امریکا با پاسخهای مناسبی نظیر « از سرگیری فعالیتهای هستهای گذشته»همراه نشود بدون تردید اروپاییها هم همانند گذشته از اجرای تعهدات سرباز زده و آن را مجدداً نقض خواهند کرد و از سوی دیگر فشارهای ایالات متحده علیه کشورمان افزایش خواهد یافت. در حالی تمایزانگاری میان دولت ترامپ و هیئت حاکمه امریکا یکی از اشتباهات فاحش در داخل کشور است که برجام با «فقدان ضمانت اجرا» و«عدم تضمینهای لازم حقوقی-سیاسی» به اینجا رسید و چنانچه رویههای اشتباه گذشته تکرار شود هزینههای توافق هستهای به میزان قابلتوجهی افزایش خواهد یافت.