به گزارش مشرق، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان اخیرا اعلام کرده است که اتحادیه اروپا دیگر نمی تواند برای حفاظت از خود، بر ایالات متحده آمریکا تکیه کند. این اظهارات در حالی صورت می گیرد که قبلا و در سال ۲۰۱۷ میلادی نیز صدر اعظم سرزمین ژرمنها سیاستهای واشنگتن در نظام بین الملل را به بوته نقد گرفته و اعلام کرده بود که زمان تکیه بر کاخ سفید (به عنوان یک پلیس جهانی) یه پایان رسیده است.
اما سوال اصلی اینجاست که چرا صدر اعظم آلمان اقدامی عملی برای گذار از ایالات متحده آمریکا صورت نمی دهد؟ به عبارت بهتر، باید این سوال مهم را از مرکل مطرح کرد که وی برای مواجهه با سیاستهای ایالات متحده و جلوگیری از تقویت توهم خود بزرگ پنداری واشنگتن در جهان امروز چه اقدامی صورت داده است؟ پاسخ این سوال کاملا مشخص است!
بیشتر بخوانید:
مقام آلمانی: نجات برجام بدون آمریکا ممکن نیست
واقعیت امر این است که صدر اعظم آلمان نه تنها اقدامی در مواجهه با سیاستهای سلبی واشنگتن در قبال موضوعاتی مانند برجام، مناسبات داخلی ناتو و... صورت نداده، که با رفتار و گفتار خود در صدد تقویت مواضع ترامپ بر آمده است.
در جریان رقابتهای انتخابات سراسری آلمان، که با کاهش اقبال شهروندان این کشور به دو حزب دموکرات مسیحی (حزب متبوع مرکل) و سوسیال دموکرات همراه بود، مارتین شولتز نامزد سوسیال دموکراتها مرکل را متهم به اهمال و مصالحه با ایالات متحده آمریکا در قبال خواسته های ترامپ در درون ناتو کرد.
در واقع ادعای مارتین شولتز با واقعیات جاری در ناتو کاملا همخوانی داشته است. صدر اعظم آلمان در مقابل اقدامات سلبی ترامپ در قبال ناتو و اعمال فشار کاخ سفید بر دیگر اعضای ناتو مبنی بر اختصاص دو درصد تولید ناخالص ملی این کشورها به بودجه های نظامی در درون پیمان آتلانتیک شمالی، عملا مصالحه کرده است. این در حالی است که یکی از حداقلی ترین انتظارات شهروندان آلمانی و اروپایی از آنگلا مرکل، «مهار ترامپ» و «گذار از آمریکا» است.
در جریان خروج ایالات متحده آمریکا از برجام نیز نمی توان سهم صدر اعظم کشور آلمان را نادیده انگاشت. مرکل در جریان سفر خود به آمریکا، ظاهرا سعی کرد مانع از خروج واشنگتن از توافق هسته ای با ایران شود اما وی قصد داشت این اقدام را به قیمت تغییر برجام و تبدیل آن به توافقی بدتر برای ایران صورت دهد.
صدر اعظم آلمان عملا موافقت خود را با ایده گنجاندن موضوع توان موشکی ایران در برجام، بازرسی های گسترده از اماکن نظامی ایران، اعمال کنترل بر سیاستهای منطقه ای ایران و استمرار محدودیتهای هسته ای ایران برای پس از سال ۲۰۲۵ میلادی اعلام کرده بود. بدیهی است که در چنین شرایطی مرکل نمی تواند مدعی ایستادگی در برابر خواسته های رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا شود.
واقعیت امر این است که بخش مهمی از آنچه امروز نظام بین الملل در قبال ایالات متحده آمریکا و رفتارهای یکجانبه گرایانه واشنگتن مشاهده می کند، معلول نرمش و کرنش کشورهای اروپایی در برابر کاخ سفید بوده است. این روند هم در دوران حضور دموکراتها و هم در دوران حضور جمهوریخواهان در قدرت وجود داشته است. در چنین شرایطی مرکل نمی تواند از یک سو داعیه دار گذار از آمریکا باشد و از سوی دیگر، با سیاستها و رفتارهای خود و دیگر شرکای اروپایی برلین، به توهمات افرادی مانند دونالد ترامپ دامن بزند.