به گزارش مشرق، فیلم سینمایی «به وقت شام» برخلاف کمتوجهی هیئت داوران سیوششمین جشنواره ملی فیلم فجر، توانست در گیشه اکران مردمی مقبول مخاطبان قرار بگیرد و فروش چشمگیری داشته باشد. اثری از ابراهیم حاتمیکیا که نسبت به دیگر آثارش متفاوت است و از همه مهمتر این که به موضوع روز منطقه میپردازد.
این فیلم تبلیغات گستردهای داشت و جمله مشهورترین داعشی آن به سرعت میان مردم جا باز کرد. «جوزف سلامه» که ایرانیها او را با «چطوری ایرانی؟» میشناسند، هفته گذشته به ایران سفر کرد و در رونمایی آلبوم موسیقی متن «به وقت شام» حضور یافت.
*از چند سالگی وارد عرصه بازیگر شدید؟
من از 18 سالگی وقتی وارد دانشگاه شدم کار خودم را آغاز کردم. پیش از آن تجربیات کوتاهی داشتم که بیشتر برای تفریح بود، نه کار حرفهای. حدوداً سال 2002 بود که کار حرفهای را آغاز کردم.
*میدانیم که شما در حال حاضر 33 سال دارید، تاکنون در چند فیلم و سریال ایفای نقش کردهاید؟
من معمولاً در لبنان تئاتر بازی میکنم و در سریالهای تلویزیونی نیز تجربه بسیاری دارم. همچنین تاکنون در 5 فیلم سینمایی ایفای نقش کردهام.
مشکل سینمای لبنان بودجه و تهیهکننده است
*فضای هنری لبنان چگونه است، آیا مردم لبنان، مردم سینمادوستی هستند؟
مردم لبنان بسیار مردم هنردوستی هستند، آنها بسیار علاقهمند هستند که فیلم، سریال و تئاتر تماشا کنند. متأسفانه مشکلی که لبنانیها در این عرصه با آن رو به رو هستند، کمبود تهیهکننده و سرمایه برای ساخت فیلم است.
*آقای سلامه شما در لبنان زندگی میکنید و اسم لبنان ناخودآگاه حزب الله لبنان را به ذهن متبادر میکند، چقدر از حزب الله لبنان شناخت دارید؟
هر چند در شمال لبنان زندگی میکنم اما حزبالله را به خوبی میشناسم. لبنان منطقهبندی است و حزبالله بیشتر در جنوب لبنان مستقر است. من آدم سیاسی نیستم و بیشتر علاقهمند هستم درباره هنر صحبت کنم تا سیاست.
حزبالله مانند سپر از لبنان دفاع میکند
* نظر شخصی جوزف سلامه درباره حزبالله لبنان چیست؟
برای من حزبالله تنها قدرتی است که در منطقه جلوی اسرائیل ایستاده است. برای من حزبالله مانند سپری میماند که از لبنان دفاع میکند.
هیچ نهادی در لبنان هنرمندان را حمایت نمیکند
*در ایران برخی از نهادهای نظامی برای ساخت فیلمهای سینمایی از هنرمندان حمایت میکنند، آیا در لبنان هم نهادهایی مانند حزبالله چنین رویکردی دارند؟
هیچ نهادی از جمله ارتش لبنان و حزبالله برنامه حمایتی از هنرمندان ندارند، چون هزینه اندکی هم که دارند صرف دفاع از لبنان میشود. ما در لبنان تنها سه ـ چهار تهیهکننده خصوصی داریم که آنها هم با کارگردانان مشخصی کار میکنند.
*سالانه چند فیلم در لبنان تولید میشود؟
سال گذشته 12 فیلم سینمایی در لبنان ساخته شد که عدد قابل توجهی برای لبنان به حساب میآید، چرا که معمولاً سالی پنج ـ شش فیلم سینمایی در لبنان ساخته میشود. لبنان کشور کوچکی است و به همین خاطر افراد اندکی وجود دارند که برای دیدن فیلم بلیت تهیه کنند.
*سینمای لبنان بیشتر متأثر از چه سینمایی است؛ کشورهای عربی مثل مصر یا کشورهای اروپایی مانند فرانسه؟
فیلمهای لبنانی اندکی شبیه به فیلمهای اروپایی و آمریکایی است. فیلمهای کمدی لبنان به هیچ عنوان مانند کمدیهای مصری، کمدیهای سخیفی نیستند. برای من سینمای لبنان، سینمای لبنان است و شبیه به هیچ جای دنیا نیست و تصور میکنم به خاطر همین ویژگی است که سینمای لبنان هر سال در کن نماینده دارد.
بعد از ماه عسلم به ایران آمدم
*کمی به سمت فیلم سینمایی «به وقت شام» برویم. چطور به این پروژه پیوستید؟
در لبنان بودم که تلفنی از سوی یک مدیر برنامه به من شد و او به من گفت که یک پروژه ایرانی به دنبال بازیگری میگردد که مشخصات آن شبیه به مشخصات تو است. من گفتم مشکلی نیست و بعد از آن با «امیر شهاب» ملاقات کردم، او چند عکس از من گرفت. بعد که با هم صحبت کردم، به من گفت که موضوع فیلم درباره داعش است و من از موضوع فیلم خوشم آمد. امیر شهاب به من گفت که مشکلی نداری که در ایران فیلم بازی کنی؟من هم گفتم که هیچ مشکلی ندارم. این پیشنهادها درست زمانی به من شد که 2 روز بعد از تاریخ ازدواجم بود، به همین دلیل اجازه گرفتم که بعد از ماه عسل به پروژه اضافه شوم. چند روز بعد از ماه عسل من به ایران آمدم و آنجا بود که برای اولین بار ابراهیم حاتمیکیا، هادی حجازیفر و بابک حمیدیان را دیدم.
برای ایفای نقش ابوعمر شیشانی کاملاً مطلع بودم
*وقتی شروع به ایفای نقش کردید، به چه میزان با فلسفه داعش و شخصیت ابوعمر شیشانی آشنا بودید؟
وقتی که نقش را قبول کردم، بسیار درباره داعش و شخصیت شیشانی تحقیق کردم؛ این که او چگونه نگاه میکرد، چگونه حرف میزد و چگونه رفتار میکرد. به نظرم یک بازیگر اگر میخواهد که نقش شخصیتی حقیقی را ایفا کند، باید در مرحله اول آن شخصیت را بشناسد. درباره داعش نیز فیلمهای بسیاری دیدم و مقالات بسیاری را مطالعه کردم. وقتی برای ایفای نقش وارد ایران شدم، اطلاعات بسیاری راجع به داعش و ابوعمر شیشانی داشتم و تنها کاری که انجام دادم این بود که حدود یک هفته آموزش سوارکاری و کار با شمشیر دیدم.
داعشیها انسان نیستند و خدا نمیپرستند
*شما مسیحی هستید، از نگاه مسیحیان گروه تروریستی داعش چگونه افرادی هستند؟
وقتی که داعش داخل سوریه بود، اول مسیحیان را مورد حمله قرار داد و آنها را به قتل رساند. وقتی ما در فهرست آنها نفرات اول هستیم، پس وجود آنها تهدید بزرگی برای ما است. به نظرم داعش موضوعی فراتر از مذهب است و همه مسیحیان، مسلمانان و پیروان سایر ادیان باید جلوی داعش بایستند؛ چون آنها انسان نیستند و خدا را نمیپرستند.
کار کاپیتان علی برایم به معنای شهادت است
*پایان فیلم سینمایی «به وقت شام» کاپیتان علی که نقش آن را بابک حمیدیان ایفا کرده است، با تمام علاقهای که به خانواده خود دارد، جان خود را برای حفاظت از دیگران فدا میکند. شما این موضوع را چگونه میبینید؟
وقتی که یک مرد ترجیح میدهد از کشور خود دفاع کند و در این راه جان خود را فدا کند، این مرد در کنار خداوند نشسته است. این مرد نه تنها از خانواده خود بلکه از خانواده همه مردم دفاع میکند. کاپیتان علی در فیلم سینمایی «به وقت شام» جانش را فدا کرد تا هزاران خانواده آسیب نبینند و این برای من شهادت است.
*آقای سلامه اگر خودتان هم جای کاپیتان علی بودید، چنین کاری انجام میدادید؟
قطعاً انجام میدادم. به نظرم همه همین کار را میکنند.
مردم ایران را به شدت دوست دارم
* نظرتان درباره مردم ایران چیست؟
من مردم ایران را به شدت دوست دارم. وقتی که برای اکرانهای مردمی به میان مردم ایران میرفتم، با اینکه نقشی که در فیلم داشتم، نقشی منفی بود، آنها من را دوست داشتند و با من عکس میگرفتند. وقتی آنها من را دوست دارند، طبیعی است که من هم به شدت آنها را دوست داشته باشم.
*شاید برخی از بازیگران برای ایفای نقش یک داعشی کمی ترس داشته باشند، شما ترسی از ایفای نقش ابوعمر شیشانی نداشتید؟
به هیچ عنوان؛ من تصمیم گرفتم نقشی را ایفا کنم که همه مردم از او بدشان بیاید و فکر میکنم این کار را هم به خوبی انجام دادم.
به جای اسمم به من «چطوری ایرانی» میگفتند
*اولین باری که شنیدید که دیالوگ «چطوری ایرانی؟» گل کرده است و مردم آن را دوست دارند، چه زمانی بود؟ آیا اصلاً فکر میکردید که این دیالوگ باعث محبوبیت شما بین مردم ایران شود؟
وقتی که تیزر فیلم پخش شد و آخر فیلم گفت «چطوری ایرانی؟»، درست یک ساعت بعد آغاز شد و همه در اینستاگرام میگفتند «چطوری ایرانی». خاطرم است که در همان روز فقط به خاطر «چطوری ایرانی» 2000 مخاطب به مخاطبان صفحه اینستاگرامم اضافه شد. بعد از آن در کاریکاتورها هم مینوشتند که چطوری ایرانی، حتی بسیاری از افراد اسم من را هم نمیدانستند و به اسم چطوری ایرانی من را صدا میکردند.
*چه تعداد از بازیگران ایرانی را میشناسید؟
تعداد بازیگرانی که میشناسم، بسیار کم است، بیشتر بازیگرانی که در آثار حاتمیکیا بودهاند و اصغر فرهادی را میشناسم.
*به کشورتان برگردیم، در کشور لبنان به چه میزان بازیگر وجود دارد و نظر شخصی شما درباره وضعیت حرفهای آنها چگونه است؟
در لبنان تعداد زیادی بازیگر وجود دارد که بسیار حرفهای ایفای نقش میکنند، به همین خاطر این بازیگران علاوه بر کشور خودشان در کشورهای دیگر مثل مصر و سوریه هم ایفای نقش میکنند.
حاتمیکیا با آثارش قلب مردم را تکان میدهد
*با ابراهیم حاتمیکیا کار کردید که یکی از برجستهترین کارگردانان ایران است؛ کار با او چگونه بود؟
من راجع به ابراهیم حاتمیکیا تحقیق کردم و فهمیدم که او یکی از کارگردانان مطرح ایران است و وقتی فیلمش در سینما بیاید، همه مردم میروند و فیلمش را تماشا میکنند، این موضوع هم بخاطر این است که تمام حساش فیلم میسازد. او قلب مردم را با فیلمهایش تکان میدهد.
*قبل از همکاریتان با آقای حاتمیکیا،چند فیلم از او دیده بودید؟
دو فیلم؛ «چ» و «بادیگارد».
جدا شدن از حاتمیکیا مثل مرگ، تلخ بود
*ابراهیم حاتمیکیا در بازی گرفتن از بازیگران کارگردان سختگیری است؟
قطعاً کارگردان سختگیری است و کار کردن با او آسان نیست؛ چرا که با دقت تمام سکانسها را ضبط میکند. او حتی یک خطا را هم از شما قبول نمیکند. وقتی که میدانید برای ابراهیم حاتمیکیا کار میکنید، موجی از انرژیهای مثبت به سمت شما میآید. وقتی که کار تمام میشود و باید از حاتمیکیا جدا شوید، احساس مرگ میکنید.