گروه جهاد و مقاومت مشرق - نگارش خاطرات کسانی که در دوران دفاع مقدس نقش آفرین بودهاند، دست مایه نویسندگان متعهد قرار گرفته است. در این راستا گروهی با توجه به دنیای نوجوانان و علایق آنان اقدام به تولید آثاری با همین مضمون برای این رده سنی پرداختهاند شاهد مثال کتاب «خواهرم جوشن، خاطرات دریادار دوم عرشه علیاکبر اخگر» نوشته مهدی زارع است.
زارع در این کتاب با بازآفرینی خاطرات به شکل داستان جالب و سرگرمکننده سعی دارد خواننده نوجوان را با خود به سالهای دوران دفاع مقدس ببرد. او به خوبی توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند؛ گرچه خاطرات را با دنیای تخیل خویش تلفیق کرده اما آنچه مسلم است اینکه محتوای خاطرات واقعی و سندیت دارد. این خاطرات که از زبان راوی علیاکبر اخگر- نقل میشود مدام در طول زمان به جلو و عقب سیر میکند. به عبارتی راوی در جاهایی روایت را قطع کرده گویی چیزی در ذهن و فکرش گذشته را تداعی میکند؛ لذا به شرح گذشته میپردازد.
این گونه است که کتاب از خاطرهگویی صرف خارج شده و به داستان نزدیکتر میشود. مهدی زارع با انتخاب عنوانی انتزاعی و متفاوت برای کتاب- خواهرم جوشن خواننده را مجاب کرده که خاطرات را بخواند.
از طرفی تمام قدرت و احساس و درک خود در به تصویرکشیدن وابستگی عاطفی راوی نسبت به ناو موشک انداز جوشن به کار گرفته و دیگر مسائل را به حاشیه برده است.
در این خاطرات داستان گونه، راوی به شرح عملیات جسورانه خود پرداخته و سایر کاراکترها نیز مجاهدات خود را به نمایش میگذارند. از شاخصترین این شخصیتها عباسیپور است که همراه راوی در عرصه عملیات دریایی پیش میرود اما متاسفانه بعد از عملیات پری مانتیس فقط یکی از دستهای او پیدا میشود. روایت خاطرات سراسر حادثه است و از این رهگذر خواننده جوان با واقعیت جنگ آشنا میشود.
در لابلای دفتر خاطرات چند مورد جلب نظر میکند که در بصیرتافزایی گروه مخاطب حائز اهمیت است. این موارد عبارتند از:
* اشاره به وقایع شهریور 1320 تاریخ نیروی دریایی کشور
* سی و نه روز بعد از شروع جنگ تحمیلی اقتصاد نفتی عراق از 9 آبان 1359 فلج شد و در آتش سوخت
* جنگ تحمیلی برای برخی از کشورهای فرصتطلب، موقعیت اقتصادی خوبی فراهم آورد.
حکایت خاطرات بدین شرح است:
دریادار علیاکبر اخگر پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه افسری نیروی دریایی برای تکمیل دورههای آموزشی به انگلستان و سپس به آمریکا اعزام میشود. با شروع بمبارانها در بوشهر برای مراقبت از دهانه خورموسی، مسئولیت فرماندهی عملیات با ناوموشکانداز جوشن را عهدهدار میشود. به علت اجرای موفق چند عملیات، به عنوان مسئول اطلاعات رزمی و عملیات ویژه انتخاب میشود و پس از موشک خوردن نفتکش اسکیپ مانت دست به عملیات جسورانهای میزند از این رو مفتخر به مسئولیت عملیات منطقه دوم دریایی میگردد. با حمله آمریکا به سکوهای میدان سلمان، ناوموشکانداز جوشن مورد اصابت قرار میگیرد؛ جوشنی که برای او یادگار تمام سالهایی بود که پشتسر گذاشته بود.
از امتیازات این کتاب صراحت و جرات راوی در بیان مواردی است که عادتا در بیان خاطرهها ناگفته میماند.
در دفترچه خاطرات از زبان راوی نقل شده: «تمام خاطراتم پشت ابر است زیر آسمان ابری؛ در باران؛ درمه. در سال آخر دوره انگار هیچکس یادش نبود که من را برگرداند و خودم هم فراموش کرده بودم. در آخرین مراحل دوره باید روی دو ناوی کار میکردیم که بعد از اتمام آموزش به ایران تحویل داده شوند و من نمیدانستم قرار است خدمه سام باشم یا زال.
کتاب «خواهرم جوشن، خاطرات دریادار دوم عرشه علیاکبر اخگر» نوشته مهدی زارع در سال 1396 توسط شرکت انتشارات سوره مهر در 116 صفحه به بازار کتاب راه پیدا کرد. این اثر خواندنی از سری کتابهای قصههای دریاست که به پرورش پندار قشر نوجوان کمک میکند. روایت خاطرات دریادار بازنشسته علیاکبر اخگر با حمایت معنوی امیردریادار حبیباله سیاری فرمانده سابق نیروی دریایی کشور تهیه شده است.
دفترچه خاطرات در چهار فصل مرتب شده و دارای مقدمهای به قلم رسای مهدی زارع است. نویسنده در آن شرح داده: «.... نه کتابی درباره جنگ روی دریا خوانده بودم و نه اطلاعاتی درباره اصطلاحات دریانوردی داشتم و نه حتی یکبار روی ناو جنگی رفته بودم. و درهمان نشست اول وقتی دریادار اخگر صراحتا گفت که کارهایش هیچ اهمیتی برای خودش ندارد و آمده تا تلاش و اهمیت نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران مشخص شود فهمیدم کار دشواری پیشرو دارم. وقتی در پایان جلسه دوم چند جلد کتاب به من داد تا بخوانم و بعد از خواندن زمان مصاحبه بعدی را مشخص کنم، برایم مسجل شد که تنها راه رسیدن به اطلاعات مدنظرم شاگردی کردن است.... حالا که بعد از چند ماه نوشتن این روایت به انجام رسیده، دریادار دوم بازنشسته علیاکبر اخگر یکی از نزدیکانم شده؛ مردی که دیگر کامل است، مردی که به همنشینی با او افتخار میکنم.
شیرازه کتاب با این عبارت بسته میشود:
«نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران، به یاد و احترام ناو موشکانداز جوشن، ناو موشکاندازی با طرح و ساخت نیروهای بومی را جوشن نامگذاری کرد. جوشن هماکنون در بندرانزلی در منطقه چهارم دریایی امام رضا (ع) مشغول به خدمت است.»
مهدی زارع با نگارش خاطرات دریادار دوم عرشه علیاکبر اخگر دین خود را به جبهه و جنگ برای نسل جوان ایفا کرده و در کتابش به مخاطب پیام داده: «مبارزه کردن هم شهامت میخواهد و هم مهارت و هم ابزار.»
دفتر خاطرات، خواندنی و سرگرمکننده و به دور از پیچیدگیهای زبانی است. پیش از این نمیخواهم از این خاطرات پردهبرداری کنم، لذا خوانندگان را به خوانش آن دعوت میکنم.