به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، هادی خورشاهیان، شاعر و نویسنده حوزه دفاع مقدس با اشاره به کمیت و کیفیت آثار حوزه دفاع مقدس در نمایشگاه کتاب تهران، بیان کرد: هر سال نسبت به سال قبل، بر کمیت آثار در نمایشگاه کتاب افزوده میشود و اگر این قاعده را قبول داشته باشیم که در کتابهایی که اضافه میشود چیزهای ارزشمندی وجود دارد، پس شاید بتوان گفت که نمایشگاه در هر دوره از لحاظ کیفی هم پیشرفت دارد.
وی ادامه داد: انگار هرچه از سالهای دفاع مقدس میگذرد، به نوعی پختگی در این زمینه رسیدهایم. بهتر و دقیقتر و شاید هم منصفانهتر میبینیم. چون از ماجرای جنگ فاصله گرفتهایم، هیجان آن دوران در وجود ما کاسته شده که
توقع من از ادبیات این است که وقتی مثلا کتاب «همسایه» احمد محمود را میخوانید، خالد همیشه در ذهن شما هست یا با خواندن «تام سایر» این شخصیت و ماجراهای او همیشه در ذهنتان میماند. باید کتابی درباره جنگ بنویسیم که شخصیت ماندگار در آن پرورش یافته باشد و حوادث داستان همیشه به یادمان بماند؛ در عرصه ادبیات دفاع مقدس، کمتر اثری با این مشخصات داشتهایم
باعث دید بهتر به این حوزه میشود. بهطور کلی به حوزه دفاع مقدس در عرصه ادبیات از دیگر عرصهها خوشبینتر هستم. البته در بخش سینما هم روزبهروز آثار ما پختهتر و بهتر میشوند، ولی در ادبیات و ادبیات داستانی و بهویژه حیطه رمان که فرصت بیشتری داریم، در وضعیت بهتری قرار داریم.
خورشاهیان در معرفی چند اثر شایسته خواندن به علاقهمندان، گفت: در حوزه ادبیات دینی، کتاب «برکت» اثر ابراهیم اکبری دیزگاه که دو سال پیش چاپ و کاندید جایزه جلال نیز شده را بهطور ویژهای دوست دارم؛ به این دلیل که ما در موضوعات دینی کم کار میکنیم و این کتاب از سوی یک نفر از اهالی فضل و فن در حوزه ادبیات دینی نوشته است.
این نویسنده درباره موضوع این کتاب، توضیح داد: شخصیت اصلی داستان طلبهای تحصیلکرده است که با هنر هم بیگانه نبوده و پس از سالها دوری از دنیای طلبگی، برای گذراندن ماه رمضان به یک روستا میرود. اکبری، آن اقلیم و تردیدهای این انسان را خیلی خوب به تصویر کشیده است. نشان داده که یک روحانی هم میتواند با خانواده خود اختلاف داشته باشد، در ماه رمضان گرسنه شود و دچار تردیدهایی در زندگی رومزه خود شود. ما از یک روحانی توقع داریم نسبت به انسانهای عادی صبوری، تحمل و مهربانی بیشتری داشته باشد. این داستان میگوید که یک روحانی تمامی این خصلتهای خوب را دارد، ولی در نهایت او هم انسانی بوده که ممکن است گاهی خسته و دلگیر و دلخور شود.
وی در معرفی یک اثر دیگر در این حوزه، افزود: در حوزه ادبیات نوجوان نیز کتاب «بچههای کارون» نوشته احمد دهقان بهتازگی منتشر شده که کار خوبی است و داستان آن در خرمشهر میگذرد. البته نمیگویم این آثار ایدهآل من هستند چون اگر ایدهآلم را پیدا میکردم، خودم آنرا مینوشتم. وقتی میگویم این کتابها ایدهآل من نیستند، به این معنی نیست که خودم بهتر یا همسطح این کارها مینویسم، ولی توقع من از ادبیات این است که وقتی مثلا کتاب «همسایه» احمد محمود را میخوانید، خالد همیشه در ذهن شما هست یا با خواندن «تام سایر» این شخصیت و ماجراهای او همیشه در ذهنتان میماند. باید کتابی درباره جنگ بنویسیم که شخصیت ماندگار در آن پرورش یافته باشد و حوادث داستان همیشه به یادمان بماند؛ در عرصه ادبیات
ما بهطور کلی در عرصه نویسندگی، کمحوصله هستیم و قبل از چاپ کتابمان را به چند نفر نمیدهیم که بخوانند و نظر کارشناسانه خود را اعلام کنند که کار بهتر شود. اگر کتابها را از قبل چاپ به چند کارشناس این حوزه، دوستانمان یا حتی خواننده عادی بدهیم که بخوانند و نکاتی اصلاح یا کم و زیاد شود، در کارمان موفقتر خواهیم بود
دفاع مقدس، کمتر اثری با این مشخصات داشتهایم. امیدوارم نویسندههای ما در این سطح بنویسند و خودم از جمله کسانی باشم که بتوانم در این عرصه کتابی ماندگار بنویسم.
خورشاهیان تصریح کرد: اینکه در حوزه دین یا دفاع مقدس، کار داستانی درجه یک نداریم، به این معنی نیست که رمانهای اجتماعی درجه یک هستند. در آن عرصهها هم تعداد رمانهای خوب بسیار محدود است و بیشتر افراد از چند کار شاخص مانند «سمفونی مردگان»، «جای خالی سلوچ» و «سووشون» نام میبرند. باورم این است که نوشتن چنین اثری از یک نویسنده توانا که در حوزه ادبیات دینی هم اطلاعات خوبی داشته باشد، برمیآید. البته نه اینکه تاکنون چنین کارهایی صورت نگرفته باشد و حی تعداد قابلتوجهی از طلبهها نیز قلم خوبی در زمینه تالیف رمان دارند.
این نویسنده ادامه داد: ما بهطور کلی در عرصه نویسندگی، کمحوصله هستیم و قبل از چاپ کتابمان را به چند نفر نمیدهیم که بخوانند و نظر کارشناسانه خود را اعلام کنند که کار بهتر شود. اگر کتابها را از قبل چاپ به چند کارشناس این حوزه، دوستانمان یا حتی خواننده عادی بدهیم که بخوانند و نکاتی اصلاح یا کم و زیاد شود، در کارمان موفقتر خواهیم بود. در عرصه ادبیات دینی و دفاع مقدس هم صرفا نویسنده بودن و آگاه بودن کافی نیست، بلکه باید تعلق خاطری هم به این حوزه داشته باشیم. اگر نویسنده دفاع مقدس با آن دوران خاطرهای نداشته باشد، بهنظر من غیرممکن است بتواند کار شاخص و تاثیرگذاری بنویسد.
وی گفت: مثلا «نخلهای بیسر» را قاسمعی فراست زمانی نوشته که 23 سال داشته، ولی با گریه کتاب را کنار میگذاریم و آدمهای کتاب نیز در ذهن باقی میماند. پس قلم زدن در این عرصه، به سن و سال هم چندان ربطی ندارد و تا حدی دلی است. فراست در 23 سالگی آن پختگی حد اعلا را نیز در نویسندگی نداشته، ولی حس خوبی داشته که توانسته آن حس تاثیرگذار را به رمان منتقل کند. همه این عوامل مکمل هم هستند، ولی ظاهرا در آثار ما همه اینها با هم جور نمیشوند و هنوز نمیتوانیم آثار زیادی را در این حوزه معرفی کنیم که قابلیت ترجمه برای عرضه در کشورهای دیگر را داشته باشد، ولی امیدوارم که به آنجا برسیم.