به گزارش مشرق، «امیر استکی» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
از سال ۹۲ و متعاقب انتخاب دولت اعتدال، در دهها یادداشت و تحلیلی که به مناسبتهای مختلف در این نشریه چاپ شد به استراتژی و چارچوب سادهای که «نخبگان نومحافظهکار» برای اداره کشور در ذهن خود پرورانده بودند اشاره شد. چارچوب سادهلوحانه و خوشبینانهای که مانند همه راهحلهای کلی و شبهعلمی، راه را بر دیگر آلترناتیوها و راههای موازی ممکن بسته بود.
هنوز ذهن دولتمردان با واقعیتهایی که به آن حملهور شدهاند هم حتی تغییر نکرده است و کماکان چشم به این دارند که همان فرمول ساده با اندکی گسترش در ورودیهایش، به خروجی مطلوب برسد. خروجی، چیزی شبیه وضعیتی است که قاجارها برای سالها در ایران ایجاد کردند و از مزایای حکمرانی بهره بردند ولی ملت از مزایای داشتن حکومت جز اولیات ناچیز، بهرهای نداشتند. برداشت عمده ایرانیان از دولت قاجار، ناکارآمدی و ناشایستگی و بر باد دادن بخشهایی از کشور است.
اما سیاق مملکتداری نومحافظهکاران بسیار شبیه همان راهی است که قاجارها رفتند و در نهایت با از دست رفتن عرصههای وسیعی از کشور و ظهور یک سیاستمدار مستبد و خونریز به پایان رسید. سبک قاجارها در اداره کشور بر مبنای کنترل تعارضات و هدایت آنها در راستای خنثی کردن یکدیگر و ایجاد یک فضای میانی امن برای بهرهمندی بدون دردسر خاندان سلطنتی از مواهب قدرت بود.
بروکراسی بسیار کوچک و کمخرج که عمده مواجب خود را به طور مستقیم از مردم وصول میکرد اما تفاوت اصلی دولت کنونی با قاجارها در همین خرج و مخارج حکومتداری است. هر چقدر خرج مملکتداری برای قاجار کم و منابع باقیمانده برای پرداخت مواجب مادامالعمر حلقه محدود حاکمان فراوان بود اما در ایران امروز، بودجه جاری تقریبا تمام منابع دولت را میبلعد و نخبگان کنونی به جد دنبال کوچکسازی و کمهزینه کردن اداره بروکراسی کشورند و این را نه بر اساس میل وافر به تجهیز منابع در راستای هدایت پروژه توسعه اقتصادی، بلکه برای ایجاد یک محیط بیمعارض برای ادامه حکومت بیدردسر خود میخواهند. برجام از چنین میلی نشأت گرفت و با منهدم کردن همه امکانهای پیش روی کشور برای گفتوگو درباره دیگر راههای مواجهه با وضعیت تحریمها، به سرانجام رسید و با تهی کردن دستهای ایران از بسیاری استعدادهای قابل عرضه در چانهزنی با قدرتهای جهانی پایان یافت.
۱۱ مرداد ۹۴ جناب روحانی اینگونه اظهار نظر کردند: «به روزی میرسیم که رسماً لغو همه تحریمها اعلام میشود و همه مراحل قانونی را پشت سر گذارده و اقداماتی را که باید انجام دهیم، آغاز میکنیم و انشاءالله ظرف حدود یک ماه اقدامات خود را انجام میدهیم و آژانس هم آن اقدامات را تأیید میکند و عملاً لغو تحریمها به اجرا در میآید.
با لغو این تحریمها فضا عوض میشود، سرمایه و تکنولوژی به کشور میآید و دست ما برای فروش نفت باز میشود». بهروشنی همان رؤیازدگی در این اظهار نظر به چشم میخورد. به شکل ساده، برنامه هستهای را تعطیل میکنیم، تحریمها برداشته میشود، براحتی نفت میفروشیم، بسادگی پول آن را وصول میکنیم، سرمایه خارجی به کشور سرازیر میشود و امکان حکومتداری بیدردسر را با گسترش دامنه تنشزدایی برای سالهای زیاد تضمین میکنیم.
این خلاصه برنامه دولت نومحافظهکاران برای اداره کشور بود. رؤیایی کودکانه که از بیجواب گذاشتن این سوال اساسی ایجاد شده بود که «چرا باید ابرقدرتها و قدرتهای جهانی که به روشنی کارآمدی سازوکار تحریمهای خود را با رفتار و کردار شما مشاهده کردهاند، راضی به تداوم حکومتداری و سیطره شما بر ایران باشند؟!»
وقتی آنها میبینند به این سادگی میتوانند رفتار دولت ایران را تغییر دهند، چرا به کم قانع باشند و چرا نباید با ادامه فشارهای خود تغییرات گستردهتر و ملموستری را شاهد باشند؟ نکته اساسی اینجاست که چرا دولتمردان نومحافظهکار و نخبگان همراستا با آنها چنین تصور میکردند که آمریکا ادامه حکومتشان را تضمین میکند؟ پاسخ شاید در اینجا باشد که این نخبگان برنامه بزرگی برای معرفی خود به عنوان بهترین آلترناتیو وضع موجود دارند و برای اثبات صداقت خود در این زمینه حاضرند هر تعداد برجام را که لازم باشد عملیاتی کنند و در فضایی که راههای بدیل، گفتوگو نشده و نااندیشیده باقی ماندهاند و آلترناتیوهای ممکن نیز در محاق قرار دارند و قرار نیست ظرفیتهای داخلی نیز فعال شوند تا موی دماغ این سیاست باشند؛ این به نظر راه محتومی است.
راه محتومی که به ظهور یک دولت قاجاروار دیگر در ایران کمک میکند و سود نهایی را همین نخبگان خواهند برد که تداوم حکمرانی خود را بر یک ایران ضعیف هموار میکنند.
اگر خاطرتان باشد چند روز پیش بیانیهای از سوی رئیس مجلس خبرگان صادر شد که در آن از دولت اعتدال خواسته شده بود به خاطر عملکردشان در برجام و حصول تقریبا هیچ با بهایی سنگین از ملت عذرخواهی کنند. البته این تنها خواسته خبرگان ملت نبود؛ چه آنکه بازتاب گسترده یک کلیپ در فضای مجازی که از مردم درباره برجام و عملکرد جناب روحانی سوال شده بود و پاسخ مردم عذرخواهی رئیسجمهور بود نیز موید همین مساله بود. اما اطلاعیه شدیداللحن دولت باز تاییدکننده همان تصور رؤیاگونه و سادهشدهای بود که از آن سخن گفتیم. تاکید بر اینکه ادامه حکمرانی صادرکنندگان بیانیه مذکور به واسطه برجام تضمین شده است، بیان بیلفافه همان چیزی است که درباره آن صحبت کردیم.
برای ملت اما در این میان جز تقریبا هیچ، آورده دیگری وجود ندارد و ضعف و بیبرنامگی و دولتداری اشتباه و عوضی حضرات صاحب دولت، تنها برای خود آنهاست که ماحصلی خواهد داشت و در این میان سر مردم همواره به همین بیکلاهی باقی خواهد ماند که هست.