به گزارش مشرق، چهارمین دور انتخابات پارلمانی عراق روز 22 اردیبهشت ماه و با مشارکت 44 درصدی مردم این کشور برگزار شد.
نتایج این انتخابات تحلیلهای زیادی به همراه داشت و نوع چیدمان ائتلافها و آرای آنها نظر کارشناسان درباره خواست مردم را به خود جلب کرد.
در این خصوص میتوان گفت که پیش از انتخابات، همه تحلیلها بر این بود که به ترتیب نصر به رهبری حیدرالعبادی، فتح به رهبری هادی عامری، سائرون به رهبری مقتدی صدر، دولت القانون به رهبری نوری مالکی و جریان حکمت به رهبری سید عمار حکیم بیشترین آرای مردمی در سطح جریان شیعه را به خود جذب کنند، اما در هفته آخر شرایط تغییر کرد.
تصور غالب بر این بود که با امکاناتی که نخست وزیری در اختیار دارد، ائتلاف نصر اول شود اما اینگونه نشد.
همچنین از ویژگیهای دیگر چهارمین دوره انتخابات پارلمانی عراق این بود که رقابتهای بین طائفهای در گذشته، به رقابتهای درون طائفی و درون احزابی تبدیل شد.
در جریانات شیعه، سنی و کرد این رقابتها بوجود آمد و همه احزاب به دنبال وزن کشی رفتند، به طوریکه از ائتلافهای بزرگ شکل گرفته در سه دوره گذشته خبری نبود.
به طور مثال در بیت شیعی در دوره اول و دوم همه احزاب در یک مجموعه بودند و در انتخابات سوم ائتلافها شکل گرفت، اما بلافاصله در پارلمان فراکسیون اکثریت تشکیل شد، اما در این دوره شاهد حضور 5 جریان و ائتلاف بودیم.
در اقلیم کردستان نیز هیچگاه احزاب به طور جداگانه وارد نمیشدند و همواره در کنار هم در رقابتهای پارلمانی حضور مییافتند اما در این دوره بیش از 4 حزب و ائتلاف در رقابتها شرکت کردند که علاوه بر حزب دموکرات به رهبری مسعود بارزانی و اتحادیه میهنی، سه جریان «ائتلاف برای عدالت و دموکراسی»، «گوران» و «جماعت اسلامی» نیز حضور داشتند که این سه در زمان انتخابات یک ائتلاف بزرگ را تشکیل دادند.
در جریان سنی نیز این روند قابل مشاهده بود بطوریکه ائتلاف الوطنیه به ریاست ایاد علاوی و قرار العراقی به ریاست اسامه نجیفی شکل گرفت و در انتخابات به رقابت با یکدیگر پرداختند که علاوه بر این ائتلافها، احزاب و ائتلافهای دیگری در هر استان سنی نشین عراق نیز شکل گرفته بود.
ائتلاف سائرون به رهبری مقتدی صدر آرای خوبی در این دوره کسب کرد که در خصوص اقبال مردم به این جریان میتوان گفت که مواضع انتقادی صدر طی چند سال گذشته نسبت به وضعیت رسیدگی به مشکلات مردم، مواضع ضد آمریکایی و اشغالگری و مواضع فراطائفی وی بر اقبال عمومی نسبت به ائتلاف سائرون تاثیر گذار بوده است. علاوه بر این، صدر، ساختار سازماندهی خود را نیز تغییر داد که باعث شد از حدود 30 کرسی در دورههای گذشته به 54 کرسی فعلی برسد. اضافه شدن مجموعههای جدید نیز در این افزایش کرسیها تاثیر گذار بود که حضور برخی جریانات تکنوکرات و کمونیستی از جمله آنهاست.
یکی از شعارهایی که سید مقتدی همواره داشته موضوع فراطائفی بوده است؛ در جریان سائرون تعداد کمی اهل سنت هم هستند، اما باید گفت که در تاریخ معاصر عراق ائتلاف بین مذهبیها و چپها را سراغ داریم و بار اول نیست که چنین اتفاقی میافتد. همچنین باید گفت که کمونیستهای عراق با سایر کمونیستها متفاوت بوده و از نظر ایدئولوژی کمونیست نیستند بلکه از نظر سیاسی هستند، بطوریکه دبیر کل حزب کمونیست عراق به سفر حج میرفت یا روزه میگرفت.
جریان حکمت نیز در این دوره رای خوبی کسب کرد و با توجه به اینکه جریان جدید التاسیسی بود و از مجلس اعلی جدا شده بود، کمتر کسی توقع داشت کرسیهای این جریان به 12 برسد در حالیکه الان 20 کرسی کسب کرده و احتمالاً 3 کرسی نیز به آن اضافه شود.
موضع مرجعیت در این دوره از انتخابات نیز قابل توجه بود. مواضع مرجعیت که در خطبههای نماز جمعه شیخ مهدی کربلایی منعکس میشود، استفاده مردم از حق خود بود و آنان را مخیر کرد و اصراری برای حضور و التزام نداشت. در حالیکه در خطبه پیش از انتخابات، بسیاری به دنبال انتقاد مرجعیت از حشدالشعبی و ضرورت حضور مردمی بودند، اما مرجعت هیچیک از این مواضع را نداشته و موضوع را به خود مردم واگذار کرد. نه اینکه رها کرده باشد بلکه فتوای وجوب حضور در انتخابات را نداد و ترجیح داد در این موضوع مداخله مستقیم نداشته باشد.
عربستان، برخی کشورهای عربی و رسانههای غربی تلاش کردند به گونهای موضع بگیرند که فتح زیر سوال برود و اینکه مرجعیت با حضور مقامات حشد الشعبی در انتخابات مخالف است، اما این تلاشها بی تاثیر بود و فتح 47 کرسی کسب کرد که نشان داد مردم قدردان فرزندان جهادگر خود هستند.
بعد از انتخابات در مرحله چانه زنی هستیم و احتمالاً این موضوع کمی طولانی شود و بدست آوردن ائتلاف نسبتاً مطمئنی در پارلمان برای تشکل دولت، نیازمند چانه زنیها و گفتوگوهای بیشتر است. اگر فاصله ائتلافها بالا بود چه بسا فراکسیون اکثریت زودتر شکل میگرفت، اما در شرایط کنونی همه گروهها ناچار به تفاهم با هم هستند زیرا فاصله معنا داری با هم ندارند و یک یا دو مجموعه به تنهایی نمیتوانند به تنهایی فراکسیون اکثریت را شکل دهند.
با تحولات رخ داده در انتخابات و صدرنشینی جریان سائرون که برخی اظهارات درباره ایران را مطرح کرده است، این سوال پیش میآید که روابط ایران و عراق در دولت آتی به چه سمتی میرود.
نکته اول اینکه با قرار گرفتن ائتلافها از صدر تا ذیل میتوان به این نتیجه رسید که جریان مقاومت بسیار قویتر شده و تغییراتی در روابط ایران و عراق بوجود نیامده است. مثلاً در گذشته فتح که با نام بدر به صورت مستقل حضور داشت در دوره قبل 11 کرسی داشته که الان به 47 عدد رسیده و به همراه جریان حکمت جریاناتی یکدست هستند که با عقاید متفاوت از خود ائتلاف شکل ندادهاند.
حتی جریان سائرون که صدر نشین شده نیز نزدیکترین خط به مقاومت را دارد و مواضع ضد آمریکایی و سابقه مبارزه با داعش جریان مقتدی صدر روشن و واضح است.
نکته دوم اینکه روابط دولتهای ایران و عراق طی 15 سال گذشته و روابط ملتهای دو کشور طی صدها سال گذشته آنچنان عمیق و ریشه دار است که برخی تغییرات در دولتها نمیتواند تاثیری در آن بگذارد. بخصوص در دوره کنونی که جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با داعش کمکهای زیادی به عراق داشت و خون رزمندگان ایرانی و عراقی با یکدیگر در یک جبهه واحد علیه تروریسم به زمین ریخت و نیز حضور سالانه 5 میلیون گردشگر و زائر ایرانی و عراقی از کشورهای یکدیگر که این روابط را هر چه عمیقتر کرده است.
درباره آخرین وضعیت یارگیری برای کسب فراکسیون اکثریت نیز باید گفت که در حال حاضر دو محور در ائتلافهای شیعه برای تشکیل فراکسیون اکثریت شکل گرفته، که یکی از آنها سائرون به رهبری مقتدی صدر است و دیگری دولت القانون به ریاست نوری مالکی.
یکی از موانع موجود برای تشکیل فراکسیون اکثریت در حال حاضر این است که ائتلاف سائرون قصد ندارد با دولت القانون کار کند که این موضوع باعث طولانی شدن روند دولت سازی خواهد شد.
با این حال به نظر میرسد که همچنان بخت حیدرالعبادی برای کسب مجدد عنوان نخست وزیری بیش از سایرین باشد و طرفین الان در حال مذاکره و رایزنی هستند برای کسب امتیازات حداکثری هستند.
جریانات کردی و سنی نیز در این میان به بغداد آمده و با سایر جریانات شیعه مذاکره میکنند تا ببینند کدام جریان بهتر میتواند خواستههای آنها را محقق کند و بعد تصمیم به جمع بندی و انتخاب ائتلاف کنند.
با همه این تفاصیل باید گفت که دولت آینده عراق دولتی متفاوت از گذشته خواهد بود، زیرا دوره پساداعش را داریم و خواستههای مردم، رسیدگی به وضعیت اقتصادی و معیشتی است که بدون داشتن بهانه باید دنبال شود.
عراق حدود 4 دهه است که در حال جنگهای خارجی و داخلی است و زیرساختهای این کشور آسیب جدی دیده و نیازمند بازسازی، نوسازی و توسعه است و هر دولتی که بر سر کار آید باید به این موضوع توجه کند. بر همین اساس تشکیل یک دولت تکنوکرات مورد انتظار است.