به گزارش مشرق، شهر دور از یک وضعیت بحرانی نیست و قدم به قدم به بروز یک بحران اجتماعی نزدیک می شود. اینها را یک عضو شورای شهر تهران می گوید که به گردهمایی سالیانه جمعیت طلوع بی نشانها برای حمایت از آسیب دیدگان اجتماعی از کارتن خوابی و اعتیاد آمده است.
گردهمایی با سرود و نمایش گروه دختران رها یافته از آسیب که امروز تحت پوشش جمعیت طلوع بی نشانها هستند، آغاز می شود. سحر، دنیا، فاطمه، ملیکا، آتنا، زینب و باران دختران آسیب دیده ای که امروز زیر یک سقف در سرای مهر زندگی می کنند و ۲ هفته ای هست روی این اجرا کار کرده اند. ایده کار متعلق به سحر است. دختری ۱۳-۱۴ ساله که می گوید: از وقتی مطلع شدیم قرار است گردهمایی سالیانه در ماه رمضان اجرا شود، فکر کردیم شاید بتوانیم با اجرای این نمایش و آهنگ، نظرات مردم را به موضوع کودکان کار جلب کنیم. سحر از حدود ۱.۵ سال پیش در سرای مهر محلاتی زندگی می کند و امروز خوشحال است که امنیت دارد، درسش را می خواند و حرفه آموزی را هم آغاز کرده است.
حامد علیزاد فعال عرصه هنری. که مسئولیت تمرین با بچه های گروه را هم بر عهده داشته است می گوید: بچه ها خودشان طرح آماده ای داشتند. ما کمی روی آن کار کردیم و چیدمان کردیم. به مدت ۱۰ روز کار کردیم با آنها و امروز دیدیم که همه حاضران لذت بردند.
دنیا کار گروهی را خیلی دوست دارد و می گوید: اگر هماهنگی انجام شود، دوست داریم در جاهای دیگر هم اجرا کنیم و به صورت یک گروه حرفه ای کار کنیم و حتی درآمدزایی داشته باشیم.
طراحی لباسها توسط خود بچه ها و خیاطهای سرای مهر انجام شده است. فاطمه در این مورد می گوید: پارچه ها را آوردند ما برش زدیم با زیگزال دوزی به همراه خانمهای سرای مهر آنها را طرحهای زیبایی رنگی دادیم. دخترها خودشان خیاطی بلدند و در یک تولیدی کار میکنند. همین دخترها تا یکسال پیش هر کدام در گوشه ای از این شهر بی سر و ته در گیر آسیبهایی چون اعتیاد و ... بودند.
ملیکا کمی از دختران دیگر بزرگتر است اما درس خواندن را چند سالی هست رها کرده است. حالا می گوید: از وقتی وارد مجموعه شدم و دیدم دوستان سر کلاس می روند و درس هم می خوانند کاملا دگرگون شدم و من هم وارد کارگاه شدم و سعی میکنم از کارهای خوب آنها الگو بگیرم.
زینب ۱۱ ساله کوچکترین عضو گروه سرود است و می خواهد خیاطی را ادامه دهد. او معتقد است: انرژی مثبت زیادی در موسسه هست که برای همه ما عامل پیشرفت است.
آتنا حدود یکسال است با طلوع آشنا شده است. او می گوید: قبل از ورود به مجموعه فکر میکردم اینجا فقط مخصوص معتادان است. هنگام ورود کمی مصرف داشتم اما پدرم مرا به مجموعه معرفی کرد. فکر نمیکردم بتوانم کار کنم و ادامه تحصیل بدهم اما امروز خودم را شناختم. با اجرای این سرود و نمایش می خواستیم برنامه ای اجرا کنیم و بگوییم این ماییم که قبلا معتاد بودیم و امروز پاک شدیم.
باران هم دیگر عضو گروه سرود و نمایش است که در کارگاه خیاطی سرای هر هم کار می کند. او هم مثل دیگر دختران پیش از ورود به مجموعه درگیر آسیبهای اجتماعی شده بود اما امروز به آینده خود امیدوار است و می داند که می شود با دست خیر همشریانش روزهای بهتری را بریا خود تصور کند.
گردهمایی سالانه جمعیت شلوع بی نشانها پر است از شهروندان عاشقی که خود را مسئول آینده کودکان و افراد آسیب دیده از کارتن خوابی و اعتیاد می دانند. از مسئولان سازمان بهزیستی گرفته تا شورای شهر تهران شهر، از خیران شناخته شده تا افرادی که در گمنامی دستی در خیر دارند.
محمدجواد حق شناس عضو شورای شهر تهران که در این مراسم حاضر شده است می گوید: شهر ما دور از یک وضعیت بحرانی نیست. در آستانه یک بحران بزرگ اجتماعی هستیم و خبرهای نگران کننده ای ذهن شهروندان را با خود درگیر می کند. ماهانه ۱۰۰ کودک بدون هویت در تهران متولد می شوند. در مدارس ما اتفاقاتی رخ می دهد که یک مورد آن را اخیرا مشاهده کردیم که دانش آموزان توسط ناظم مدرسه مورد اذیت آزار واقع شدند. حدود ۲۰ هزار نفر در شهر تهران سرپناه ندارند.
وی می افزاید: به طور قطع غیر از نهادهایی که مسئولیت ساماندهی وضعیت اجتماعی را برعهده دارند، باید بتوانیم فرصت و فضایی را آماده کنیم تا سازمانهای مردم نهاد داوطلبانه با گرایشهای متفاوت وارد کار شوند. زیرا دستگاههای دولتی به تنهایی قادر به اصلاح امور نیستند.
حق شناس در مورد علت حضور خود در این مراسم در شب بارانی پایتخت می گوید: در این مراسم حاضر شدم تا این اطمینان را به سازمانهای مردم نهاد بدهم که شهر ما نیاز دارد به چنین یاورانی. یکی از وظایف اصلی شورای شهر تهران مباحث اجتماعی است. کمیته اجتماعی و کمیته مشارکتها ذیل کمیسیون فرهننگی و ستاد سمنها تلاش می کنند تا بتوانی برای سازمانهای مردم نهاد فرصت و فضای بهتری فراهم کند.
مسئولان جمعیت طلوع بی نشانها می گویند چند ساختمان از دوره قبل شهرداری در اختیار این موسسه قرار گرفته است اما حالا در دوره جدید مدیریت شهری هر روز درخواست تخلیه ساختمانها را شهرداری اعلام می کند. این ساختمانها حالا مامن و پناهگاه دختران و پسران و زنان و مردانی است که روزگاری آواره خیابانهای شهر بودند و حالا سرپناهی یافته اند. حق شناس عضو شورای شهر تهران در این مورد می گوید: اگر شهرداری چنین تصمیم گرفته باشد به طور قطع آن را منتفی بدانید. وی به کودکان آسیب دیده اطمینان می دهد و می افزاید: نه تنها چنین اقدامی رخ نخواهد داد بلکه حمایت از نهادهایی چون طلوع بی نشانها وظیفه ماست.
شهرام گیل آبادی مدیر سابق روابط عمومی و امور بین الملل شهرداری تهران دیگر شرکت کننده در این مراسم است که حالا زیر باران بهاری تهران روی سن رفته است تا در حراج محصولات و کالاهای افراد نجات یافته از اعتیاد و کارتن خوابی کمک کند. بلکه درآمد حاصله بتواند زنان و مردان بیشتری را از چرخه آسیب و فقر و خیابان نجات دهد.
گیل آبادی در مورد حضور خود می گوید: طلوع بی نشانها خانه بچه هاست و خانه ما هم هست. در حوزه آسیبهای اجتماعی طلوع بی نشانها اقدامات خوبی انجام داده است و این اقدامات اثر خود را در شهر تهران گذاشته است. اینکه ما میبینیم کودکانی که درگیر آسیبهای اجتماعی شده بودند، به زندگی برگشته اند و در کنار درس و تحصیل در حال کارآموزی هم هستند در درجه اول لطف خدا و در درجه دوم تلاشهای مجموعه طلوع است.
مجتبی عباسی مسئول خیریه «سپاس لحظه حال» و از یاوران جمیعت طلوع بی نشانها هم با تاکید بر اینکه همه شهروندان برای حمایت از کودکان کار و اسیب دیده از خیابان مسئولیت دارند، می گوید: باید ذهنیت جامعه را نسبت به کودکان کار و خیابان عوض کنیم. امروز بخش زیادی از شهروندان تحت تاثیر تبلیغات نادرست تصور میکنند که کودکان سر چهارراهها همگی متعلق به بنادهای هلافکار هستند اما این درست نیست. براساس مطالعات تجربی که انجام دادیم حدود ۹۰ درصد این کودکان عضو هیچ باندی نیستند و صرفا در اثر فقر مالی و فرهنگی و نداری و مشکلات خانوادگی و اقتصادی به این کار رو آورده اند.
از هر نهادی که به هر نحوی قدمی در رفع مشکلات کودکان کار بردارند باید تشکر کرد. ۱۱ دستگاه در خصوص کودکان کار مسئولیت دارند اما بیشتر این سازمانها ورود موثری در این فعالیتها نداشته اند. نهادهای دولتی در امر کودکان کار دچار تنبلی هستند. ما نباید منتظر کسی باشیم؛ مردم ایران باید خودشان مستقیم اقدام کنند برای کاهش آلام این کودکان. وقتی کودک کار اسم یک مسئول مثل پلیس، شهرداری و بهزیستی را می شود باید احساس امنیت کند نه اینکه بترسد. امروز شرایط به گونه ای است که اسم این سازمانها دافعه دارد و کودکان سر چهارراه از دست آنها فرار می کنند. هیچ آمار دقیقی وجود ندارد نسبت بیشتری ازاین بچه ها یا پدر و مادرشان ایرانی است و یا از یک طرف پدر یا مادر ایرانی هستند. تعداد کمی وجود دارند که افغان مهاجر هستند هرچند برای ما هیچ تفاوتی ندارد و بچه مادامی که در مرزهای کشور ماست مسئولیت او با ماست.