کد خبر 863052
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۲
کشف مشروبات الکلی در مازندران

آن ها طوری من و دوستم را ترسانده بودند که مجبور بودیم هر کاری از ما می خواهند برایشان انجام بدهیم، در میان همه تهدیدها می دانستم آن دو جوان، خلافکاران خطرناکی هستند ولی کاری از دستم ساخته نبود.

به گزارش مشرق، نوجوان 12 ساله در حالی که از ترس به آغوش عمه اش پناه برده بود، ملتمسانه از ماموران انتظامی می خواست او را ببخشند چرا که دو جوان خلافکار او را مجبور به انجام کارهای خلاف کرده بودند. این نوجوان که تصمیم گرفته بود همه ماجرا را برای پلیس تعریف کند در میان هق هق گریه به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: 10 ساله بودم که پدر و مادرم مسیر دادگاه و پاسگاه را در پیش گرفتند تا این که بالاخره از یکدیگر جدا شدند. در این میان من و خواهر سه ساله ام نیز آواره شدیم. پدر و مادرم به خاطر لجبازی با یکدیگر اهمیتی به من نمی دادند، با آن که سعی می کردم درس هایم را بخوانم اما همیشه با چهره ای غم آلود و چشمانی اشکبار راهی مدرسه می شدم.

هنگامی که زنگ آخر کلاس به صدا در می آمد گویی همه غصه های عالم بر سرم می ریخت چرا که در تردید بودم نزد پدرم بروم یا آن روز را در کنار مادرم سپری کنم. با آن که خواهر کوچکم نزد مادرم زندگی می کرد، من برای رهایی از این سرگردانی به منزل عمه ام رفتم.

او از حدود یک سال پیش سرپرستی مرا به عهده گرفت تا این که مدتی قبل وقتی با یکی از دوستانم عازم مدرسه بودیم، دو جوان بزرگ سال که یکی از آن ها خودش را دایی معرفی می کرد و دیگری خودش را فرمانده می دانست، جلوی ما را گرفتند و از ما خواستند تا بسته های مواد مخدر و شیشه های مشروب را داخل کیفمان بگذاریم و به افراد دیگری در همان نزدیکی تحویل بدهیم. اگرچه من خیلی ترسیده بودم و می دانستم این یک کار خلاف است اما آن جوان (دایی) مرا تهدید کرد که از وضعیت خانواده ام خبر دارد و اگر شیشه های مشروب را به فرد مد نظر او ندهم به خانواده ام آسیب می رساند.

دستگیری فروشنده مواد مخدر در فضای مجازی

او حتی دوستم را تهدید کرد که او را نیز آزار می دهد. من در یک لحظه به یاد خواهر کوچکم افتادم که با مادرم زندگی می کرد، با خودم گفتم اگر او آدرس مادرم را پیدا کند و بلایی سر خواهرم بیاورد نمی توانم کاری برای آن ها انجام بدهم به همین خاطر از تهدیدهای «دایی» ترسیدم و موضوع را از همه پنهان کردم. چند روز بعد معلم مدرسه متوجه موضوع شد و شیشه مشروب را از کیفم بیرون آورد و موضوع را به ماموران انتظامی اطلاع داد. شایان ذکر است این نوجوان مشخصاتی را که از خلافکاران داشت به پلیس ارائه داد و دقایقی بعد ماموران انتظامی با دستور سرهنگ توفیق حاجی زاده (رئیس کلانتری الهیه) وارد عمل شدند و با دستور قضایی مرد معروف به «دایی» را در حالی دستگیر کردند که مقداری مشروبات الکلی و مواد مخدر نیز از منزل وی کشف شد .

منبع: روزنامه خراسان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس