گروه فرهنگ و هنر مشرق - امروز 22خرداد دومین سالگرد درگذشت زندهیاد حمید سبزواری، شاعر سرشناس انقلابی است. شاعری که به جرات میتوان گفت اکثر سرودهای خاطرهانگیز دوران انقلاب را سروده است. سرودهایی چون خمینیایامام، برخیزید، این پیروزی خجستهباد، ای مجاهد و دریغا. سرودهایی که در آغاز خیلیها سراینده آن را نمیشناختند ولی بهسرعت جای خود را در جامعه باز کرد و تبدیل به یکی از خاطرههای شنیداری انقلاب شد.
زمانی که حضرت امام در بهمن57 قصد عزیمت به ایران را کردند، گروهی از جمله آقایان حمید سبزواری و حمید شاهنگیان و حسین شمسیان تصمیم گرفتند سرودی در استقبال از ایشان تدارک ببینند. سراینده این سرود حمید سبزواری بود ولی آن موقع شرایط ایجاب میکرد نام سراینده مخفی بماند تا بعد از پیروزی انقلاب: «سرود «خمینی ای امام» را من قبل از پیروزی انقلاب سرودم؛ یعنی وقتی که حضرت امام از نجف به پاریس رفتند. در آن موقع اعلامیههای حضرت امام به ایران میآمد، اگر خاطر دوستان باشد، اعلامیهها وقتی میآمد مثل شبنامه تکثیر میشد و بچهها شبها آنها را در خانههای اطراف میانداختند و سخنرانیها در نوار کاست ضبط میشد و کاست دستبهدست میچرخید. بههرصورت این اعلامیهها و سخنرانیها که کاست میشد یک روی نوار، خالی بود و عزیزانی که این نوارها را تکثیر میکردند، میآمدند و میگفتند یک شعری برای آن روی نوار بگو تا ضبط کنیم که فرمایشات حضرت امام که در یک روی نوار بود پوشش داده شود. من هم یکی دو تا شعر دادم یکی با یاد عاشورا به پاخیزید، یکی هم خمینی ای امام بود.»
دیگر سرود مشهوری که حمید سبزواری در آن دخیل بوده است، سرود «الله اکبر خمینی رهبر» بود که بازهم حمید شاهنگیان آهنگسازی آن را برعهده داشت و بهصورت کر اجرا شد. البته بعد از پیروزی انقلاب هم این سرود توسط محمد گلریز اجرا شد و تبدیل به یکی از آهنگهای ماندگار انقلاب شد. حضرت امام بعد از عزیمت به ایران مستقیم به بهشت زهرا رفتند تا در جمع مردم سخنرانی کنند. آنجا نیز یک گروه سرود به اجرا پرداخت با مطلع برخیزید که خطاب به شهدای انقلاب بود. سراینده این اثر نیز حمید سبزواری بود: «این شعر را عدهای از بچههای مطمئن در خفا روی نوار ضبط میکردند و پخش میکردند. این تا موقعی ادامه داشت که تقریباً نزدیک تشریففرمایی امام بود. من احساس کردم اگر امام تشریف بیاورد به اولین جایی که خواهد رفت بهشت زهرا؟سها؟ است. چون در جریانهایی که قبل از انقلاب پیش آمده بود و کشتاری که از مردم کرده بودند و کلی شهید داشتیم... من در آن موقع سرود «خمینی ای امام» را خیلی جلوتر از تشریففرمایی حضرت امام سرودم و چون پیشبینی میکردم که ایشان بعد از تشریففرمایی به بهشت زهرا خواهند رفت، سرود «برخیزید ای شهیدان راه خدا» را سرودم.»
در سال 58 استاد شهید مرتضی مطهری بهدست گروهک فرقان به شهادت رسید. حمید سبزواری در سالگرد آن واقعه شعری سرود که باز هم با صدای محمد گلریز در خاطره جمعی ایرانیان ثبت شد: «در سال 59 برای سالگرد شهید مطهری شعری سرودم. جریان بدینگونه بود که وقتی سالگرد شهادت ایشان نزدیک میشد در صداوسیمای جمهوری اسلامی واقع در میدان ارگ بودیم، صحبت از سرودی شد که ساخته شود و به مناسبت شهادت ایشان پخش شود. مدیر آن قسمت آقای مجید حداد عادل بود. او گفت که آقای راغب یک سرودی لازم است. من گفتم که آقای راغب یک آهنگی بده من یک سرود بسازم. او با دهانش یک چیزی زمزمه کرد و من هم گفتم فردا شعرش را میآورم، در خانه دارم و رفتم. شب یک چیزهایی به آن اضافه کردم و یک قسمتهایی به آن افزودم... بعد از این سرود به محضر مقدس حضرت امام دعوت شدم و از حضور ایشان بهرهمند شدم، دست بزرگوار را بوسیدم، آن موقع که من نسبتاً جوان بودم و این هیبت حضرت امام مرا گنگ کرد، فقط نگاه کردم، دستشان را بوسیدم، امام متوجه شدند و خندیدند.»خاطرهسازیهای حمید سبزواری به همینجا ختم نمیشود. در سال 1361 سرودی از شبکههای رادیویی و تلویزیونی پخش شد تا نوید آزادسازی خرمشهر را بدهد. از قضا حمید سبزواری باز هم سراینده این شعر است. او خود میگوید وقتی به مناطق جنگی نزدیک خرمشهر رفتم این شعر به من الهام شد: «خرمشهر که با جنایات بعثیها و جانفشانی رزمندگان، «خونین شهر» خوانده میشد در تصرف بود، دلم میخواست از نزدیک، دلاوریهای رزمندگان را شاهد باشم. رفتم به جبهه، به من گفتند رفتن به آنجا امکان ندارد و من شاعر که احساساتم خارج از اختیارم بود اصرار داشتم، لذا پذیرفتند تا مرا نزدیک خرمشهر ببرند و به آبادان رفتم، با بسیجیان و رزمندگان بودم.
با خلق و خوی دلاورانه آنها آشنا شدم. عزم و اراده محکم آنها را دیدم که در پرتو عنایات حق، هر انسانی را به پیروزی میرساند و این امر در مناجاتها و نوحهها و سینهزنیها دیده میشد. اینطور بود که فهمیدم دیر یا زود خونینشهر، از دست دشمن بعثی خارج میشود و بار دیگر میشود خرمشهر. تحتتأثیر حالات شاعرانهام که از بچههای جبهه ناشی میشد، به الهام مورد نظر دست یافتم و همانجا در جبهه، سرود خجستهباد را ساختم. به تهران که رسیدم با آقای راغب صحبت کردم و او اجرای آن را عهدهدار شد و به اصرار من این کار در صداوسیما ضبط شد، درحالیکه هنوز شهر در دست بعثیها بود، لذا آن را بایگانی کردند. بعد من در اصفهان و در مسجد امام اصفهان بودم که از بلندگوها سرودم را شنیدم که از رادیو پخش میشد؛ خون در رگم به جوش آمد و فهمیدم فتح قریبالوقوعی را که حدس میزدم، تحقق یافته است. تمام ایران در خروش و وجد بود و در واقع این سرود را میتوانم بگویم کار خدا بود نه من!» حمید سبزواری آثار ماندگار زیادی دارد که در این گزارش نیامده است. سرود ماندگار دریغا نیز در سوگ رحلت امام خمینی؟ره؟ توسط حمید سبزواری سروده شد و غم و اندوه ملت در فراق پیرشان را دوچندان کرد. هر چند حمید سبزواری در آخرین سالهای عمرش کمتر در محافل ادبی حضور پیدا میکرد اما همچنان شعرهایش متأثر از احوالات روز کشور و درآن موضعگیریهای مهم را مشاهده میشود. او در آخرین حضورش در دیدارهای سالیانه رهبر انقلاب در نیمه رمضان شعری خواند که با تحسین رهبر انقلاب مواجه شد.
شعر حمید سبزواری با این مطلع شروع میشد:
خوشنشینان ساحل بدانند
موج این بحر را رامشی نیست
دل به امید رامش نبندند
بحر را ذوق آسایشی نیست
نقل قولهای استفادهشده در این گزارش برگرفته از کتاب «حال اهل درد» انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی است.
موسوی گرمارودی: سبزواری شیخالطایفه بود
آقای سیدعلی موسوی گرمارودی، شاعر پیشکسوت کشور با بیان اینکه مرحوم حمید سبزواری بیشتر با سرودهای انقلابیاش شناخته میشود؛ اظهار کرد: ایشان تنها در سرود استاد نبودند؛ بلکه همه قالبها و حوزههای شعری را با استادی تمام و با زبان فخیم که همان زبان خراسانی است؛ آزمود. از مرحوم سبزواری دفاتر متعدد شعری در قالبهای متفاوت بهجا مانده است و ایشان را میتوان به نوعی شیخالطایفه دانست.موسوی گرمارودی همچنین اظهار داشت: مرحوم سبزواری در حوزه مضمون نیز تجربههای بسیاری را پشت سر گذاشت و در دوران حیات خود در زمینههای جنگ تحمیلی، شهادت، انقلاب اسلامی، عاشقانه و شعر اعتراض و اجتماعی و... به سرایش شعر پرداخت. این شاعر پیشکسوت در توصیف زندگی و درگذشت مرحوم حمید سبزواری گفت: تنها میتوانم به این مصرع از شعر حافظ اشاره کنم که میفرماید: «نظیر خویش بنگذاشتند و بگذشتند».
*صبح نو