سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
مرعشی راه حل گرانی ارز را پیدا کرد؛ «حصر» برداشته شود!
«حسین مرعشی»، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه سال 88 به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با روزنامه دولتی ایران ضمن بحراننمایی از اوضاع کشور، گفته است:
آقای روحانی باید اعمال مسئولیتهای خود بهعنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران را جدیتر بگیرد. آقای روحانی باید بپذیرد که کشور دیگر در یک شرایط عادی نیست. آقای روحانی باید با مردم حرف بزند، باید با قشرهای مختلف مردم، با سیاسیون نشستهایی را برگزار و مشورت کند، آقای روحانی باید به رهبری نزدیکتر شود. زیرا امروز روز وحدت برای مقابله با ترامپ است.
او همچنین در پاسخ به این سؤال که «شما چه پیشنهادی هم به دولت و هم به ارکان کشور دارید؟» اظهار میکند:
«پیشنهاد ما این است که ما همه اختلافات داخلی، اعم از مسأله حصر تا مسائل باقیمانده از سال 88، همه این مسائل را حل و فصل کنیم، به یک وحدت بسیار تعیینکننده و باشکوه برگردیم و با وحدت تمام با سیاستهای خصمانه ترامپ مقابله کنیم. در این مسیر هم با همه کشورهای دنیا، منهای ترامپ و حامیان منطقهای او، حتی با مخالفان داخلی ترامپ در امریکا گفتوگو و صحبت کنیم و کنفرانسهای مختلفی برگزار و رفتوآمد کنیم، حقانیت خود را اثبات و از حقوق خود دفاع کنیم و حتی اگر لازم شد، بخشی از ریاضتها را تحمل کنیم تا از این بحران عبور کنیم.»[1]
*اصلاحطلبان طی چند سال گذشته و در ادامه تأکیدی که بر وجود بحران در ایران دارند؛ راهکار حل این بحران را نیز آشکارا «رفع حصر» اعلام کردهاند.
پیش از این «آذر منصوری» فعال اصلاحطلب نیز در مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا ضمن تأکید بر ناامید بودن جامعه، اظهار کرده بود: در این شرایط! رفع حصر میتواند بارقه های امید را به جامعه القا کند.[2]
احمد نقیبزاده، از استادان اصلاحطلب نیز تأکیدی دارد مبنی بر اینکه «برای نشان دادن حسن نیت به غرب باید حصر برداشته شود».
این اظهارات به جای ارائه فرمولهای عقلانی حل مسئله، به روشنی نشان میدهد که مسئله اصلاحطلبان، پیشرفت بیشتر کشور و رفاه بهتر مردم نیست بلکه مطالباتی سیاسی است که در صدر آنها مقولهای ساختارشکنانه به اسم «رفع حصر» آنهم بدون توبه رسمی قرار دارد.
جالبتر آنست که این صحبتها با این سر و شکل، در دولت قبلی از جانب اصلاحطلبان طرح نمیشدند بلکه به جای آن شاهد تأکیدات اصلاحطلبان بودیم مبنی بر اینکه ما «فدائیان روحانی» هستیم.
حتی حسین مرعشی نیز که اکنون در مقام خیرخواهی از دولت برآمده، روزگاری از این میگفت که تمام کارهای رئیسجمهور روحانی قانونیست.[3]
***
رونالدو آری، پورعلیگنجی نه! سلبریتیهایی برای غریبهپرستی
در حالی که صحبتهای «مرتضی پورعلیگنجی» بازیکن تیم ملی فوتبال کشورمان درباره فحاشی دیگو کاستا به او در دیدار با اسپانیا واکنش خاصی را در میان سلبریتیهای ایرانی ایجاد نکرد[4]؛ اما به جای آن کمخواب شدن رونالدو، بازیکن تیم ملی پرتغال، توانست تعدادی از سلبریتیها را شاکی کند.
کمخواب شدنی از این قرار که تشویق تیم ملی ایران توسط تعدادی از ایرانیان حاضر در روسیه در مقابل هتل تیم ملی پرتغال و در آستانه بازی با ایران، موجب شد که رونالدو به کنار پنجره هتل بیاید و با ایما و اشاره اظهار کند که میخواهد، بخوابد.
پرویز پرستویی، از بازیگران سینما در همین باره نوشته است: «اگر واقعا این فیلم واقعی و صدای منعکس در صحنه درست باشد، برای اون دسته از ایرانیانی که شآن و شخصیت و فرهنگ ایران زمین رابا این رفتارشان زیر سوال میبرند تاسف خورد...»[5]
هستی مهدوی، بازیگر تلویزیونی هم در این باره در اینستاگرام خود نوشت: حقتون بود رونالدو پنجره باز میکرد و گلدون مینداخت رو کلهی خالی از مغزتون. ای بیشرمانِ آبروبر!
برخی دیگر از سلبریتیها نیز انتقاداتی را در این زمینه مطرح کردهاند.
*ما قضاوت درباره این قبیل تناقضات عجیب برخی سلبریتیهای ایران را به عهده مخاطبان محترم وا میگذاریم.
قابل تأمل آنه سر و صدا و نشاط چند ایرانی در مقابل هتل تیم ملی پرتغال صرفا یک رفتار مسبوق به سابقه در سایر نقاط جهان و البته رفتاری خوشمزه از جانب تماشاگرانی پرنشاط و باانرژی است که لزوما نمیتوان آنرا یک جنایت تاریخی! بهشمار آورد.
چه اینکه رفتار کریستیانو رونالدو در واکنش به سر و صداها نیز یک رفتار جالب و حرفهای بود.
مسئله رفتارهای عجیب و تناقضات سلبریتیها در جامعه ایران در حال تبدیل شدن به یک معضل بزرگ است.
***
داریوش قنبری: روحانی اختیار چندانی ندارد!
«داریوش قنبری»، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان ادوار مجلس در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا با بیان اینکه به نظر میرسد روحانی در بسیاری از امور اختیارات چندانی ندارد، اظهار کرد:
گروههایی هستند که رییسجمهوری را محدود میکنند و به او اجازه کار نمیدهند، این گروهها محدودیتهایی را ایجاد کردهاند که روحانی باید علاوه بر حل مشکلات کشور با این محدودیتها نیز مبارزه کند.
او همچنین گفته است: هیچ کشوری در شرایط تحریم نه قدرتمند شده و نه توانسته مشکلات مردم خود را برطرف کند![6]
*متأسفانه پس از آشکار شدن شکست راهبرد رئیسجمهور روحانی و یارانش در مصالحه با غرب و گره زدن تمام ناصیه کشور به برجام؛ زمزمههایی از جانب ستاد حامیان رئیسجمهور روحانی به گوش میرسد مبنی بر اینکه روحانی اختیار ندارد و این «دولت پنهان» است که نمیگذارد دولت کار کند!
برای مثال، محمدرضا خباز هم چندی قبل در یک یادداشت نوشت: دولت پنهان سعی دارد تا با کمک برخی نهادها، شرایط را بر دولت سخت کند تا آقای روحانی خودش استعفا دهد! اما معلوم میشود که روحانی را نشناختهاند.[7]
آذر منصوری، دیگر فعال اصلاحطلب نیز در این باره به جماران گفته است: دستورکار دولت موازی، القای یأس و ناامیدی و ناکارآمد نشان دادن دولت است.[8]
جالب آنکه اصلاحطلبان بر اساس همین انگاره مندرآوردی از این میگویند که بهتر است روحانی استعفا کند چون نمیتواند کار کند...
این سخنان اما مصداق بهم ریختن کافه است.
آقای روحانی اگر اختیار نداشت پس چرا برای دو دوره کاندیدای ریاست جمهوری شد و چرا اصلاحطلبان از این میگفتند که ما «فدائیان روحانی» هستیم؟
از طرفی آقای روحانی چگونه اختیار نداشت اما بر خلاف نظر مقامات ارشد کشور و منتقدان دولت، برجام خود را در کمال خوشبینی به پیش برد و منصوبین او در این راه به صراحت مقام معظم رهبری حتی از برخی خطوط قرمز نظام هم عبور کردند؟
آیا کسی که اختیاری ندارد، میتواند از خطوط قرمز یک کشور عبور کند و همچنان نیز به کار خود ادامه دهد؟!
مثال جالبتر آنکه این تقصیر کسی نیست که دفتر رئیسجمهور برنامه سفر به توچال را در بحبوحه یک جنگ روانی اقتصادی طرحریزی میکند و بیخیالی نسبت به مشکلات را به رخ میکشد!
آیا کسی هست که ادعا کند روحانی به این کار وادار شده است؟
این حرفها همچنین در حالیست که برخی تحلیلگران از چند سال قبل تأکید داشتند که نه تنها برجام روحانی شکست خواهد خورد بلکه طرفداران ستادی روحانی هم این شکست را به گردن نظام اسلامی خواهند انداخت!
در اشاره به صحبتهای قنبری مبنی بر اینکه هیچ کشوری در شرایط تحریم نه قدرتمند شده و نه توانسته مشکلات مردم خود را برطرف کند!» نیز گفتنیست که این حرف از سر بیمطالعگی است و اگر آقای قنبری کتاب «نگاهی به تاریخ جهان» اثر جواهر لعل نهرو را بخواند (که مطالعه این کتاب، سفارش مقام معظم رهبری هم هست) در آنجا خواهد خواند که مقاومت مردم ایرلند در مقابل تحریمهای چند ده ساله بریتانیا چگونه نتیجه داد و ایرلندیها چطور توانستند به اقتصادی شکوفا در عین تحریمهای بریتانیای کبیر برسند.
مثال دیگر این قضیه «ایران اسلامی» است که طی 40 سال گذشته با شدیدترین تحریمها مواجه بوده اما در عین همین تحریمها توانسته از خطرات بزرگ معیشتی برهد و جایگاه خود را به هجدهمین اقتصاد جهان ارتقا دهد.
اینکه چرا اصلاحطلبان به این پیشرفتها اشارهای ندارند و صرفا مشغول بحراننمایی از اوضاع کشور هستند، سوالیست که باید در آن تأمل کرد...
***
1_ http://www.iran-newspaper.com/newspaper/item/471630
3_https://www.farsnews.com/printable.php?nn=13940903001665