به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید «عبدالامیر شاکور» در تاریخ ششم مهر ۱۳۴۵ در اهواز چشم به جهان گشود. وی در تاریخ ۱۸ تیر ۱۳۶۸ در منطقه دارخوین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
با درود و سلام بی پایان خدمت حضرت، ولی عصر (عج) و نائب بر حقش، بتشکن زمانه رهبر عالی قدر انقلاب امام خمینی، فردی که حتی لحظهای اندک در برابر کفرهای شرق و غرب سر خم شود و همواره با اتکال به پروردگار خویش، اسلام را پس از مدتی که کفر سایه سیاه خود را بر سر امت اسلام انداخته بود، را زنده کرد؛ و نیز درود و سلام ما نثار خانواده شهداء این صابران راه خدا که هر چه از جان و مال و فرزند داشتند در کف گرفتند و به خدای خویش هدیه کردند.
خداوندا حال که دوباره به این حقیر توفیق مجدد حضور در دفاع از اسلام را عطا نمودی از تو بسیار سپاسگزارم.
خداوندا خودت شاهد بودی که از این حضور چقدر شادی در دل من موج میزد و من از ابراز آن در نزد خانواده و نزدیکان بنا بر مسائلی که خود میدانی خودداری مینمودم.
خدایا این توفیق را نیز به حقیر درگاهت این روسیاه گناهکار که چشم امید به رحمت و بخششت دوخته عطا کن تا جان ناقابل را در راه اهداف عالیه اسلام تقدیم کنم و قطرهای باشم از دریای بیکران انسانهایی که سرهای خود را به تو عاریه دادند و در راهت جان باختند.
ای برادران و خواهران دینی من سعی کنید تا این امانت الهی (اسلام محمدی) را که اکنون در دست شماست خوب حفظ کنید و در نشر و گسترش آن تا سرحد جان کوشا باشید.
و، اما کسانی که در پی دنیا و ناچیز و فانی آن برای چند روز بیشتر زنده مانند در زمین فساد و غارت و ظلم بر آمدهاند در آخرت جایگاهی در جهنم قرار دارند و در آتش که به دست خویش فراهم آوردهاند میسوزند و غذای گونه آنچه در این جهان باقی میماند همان عمل و آثار عمل نیست انسان است.
نتیجه اینکه جهان جایگاه کار وصل است و آن جهان جایگاه بسری است پس چه بهتر که برای اجرای احکام و دستورات الهی فعالیت کرده و کوشا باشیم و اکنون که میتوانیم در جبهههای حق بر علیه باطل حضور پیدا کرده باشیم و تا سرحد جانمان در راه اسلام با دشمنان دین و اسلام، این کافران که همانند اربابشان چیزی از انسانیت جز عاریت و تجاوز چیزی نمیداند به مقابله و ستیز برخیزیم.
ابرقدرتها وقتی که چهره اسلام را یکسال پس از انقلاب دیدند به نوکرشان در منطقه عراق دستور مقابله و حمله به ایران را دادند؛ زیرا که در عرض این یکسال و تجربههای قبل از این متوجه بودند که اسلام دینی نیست که با کفر مرز مشترک داشته باشد و بخواهد اسلام راستین در کنار کفر، ظلم، و ستم غارتگران سکوت کند و شاهد کشته شدن هزاران بیگناه در گوشه کنار جهان باشد از اینرو میخواست به این جنگ جلوی صدور انقلاب را بگیرد که این توطئه به یاری خدا با شکست مواجه خواهد شد.
امروز که اسلام به یاری و کمک نیاز دارد این وظیفه را احساس میکنم که به جبهه آمده در مقابل این هجوم کافران بایستم. زیرا که فردا دیر است اگر چه در این جهاد با کافران سختیها را هم متحمل میشویم، زیرا که حضرت امیرالمومنین علی (ع) میفرماید سختی این دنیا، خوشی و راحتی آخرت است و راحتی و خوشی این دنیا سختی آخرت است پس در این دنیا در راه خدا تمام مشکلات و سختیهای راه را به جان میخریم و برای رضای خدا استواری و استقامت میکنیم؛ و اگر این چنین نبود و تحمل مصائب برای رضای غیر خدای بود یک لحظه آن هم قابل تحمل نبود، چون که در پرتو این اسلام راستین است که تمام مشکلات جنگ در راه رضای خدا با ایمان راسخ به الله متصل میشوند و رزمندگان هیچ خسته نمیشوند.
همچون رهبر خویش از شما خانواده عزیز و ارجمند هم میخواهم که همچون امت، رضای خداوندی را به رضای خویش ترجیح داده و در مقابل این سختیها صبر و استقامت کنید، زیرا که خدا با صابران است، چگونه میتوان در فردای قیامت در مقابل روی شهیدان، پیامبران و ائمه معصومین بایستم در حالی که به ما میگویند با خون و پیام ما چه شده است؟ آیا راه ما را ادامه دادید و آیا دستورات و پیامهای قرآن را اجرا کردید؟
چه جوابی میتوانیم داشته باشیم در صورتی که دشمن در خانه ما باشد و به کشور اسلامی تجاوز و تعدی روا داشته و تفکر از بین بردن انقلاب عظیم اسلام را در سر داشته باشد و در راه رسیدن به هدف خود موجب تضعیف اسلام شده باشد؟ از اینرو من به ندای رهبرم امام خمینی جواب میگویم و در جبهه به یاران و عاشقان حسین میپیوندم، از این رو دیگر ماندن در پشت جبهه را بی اثر خواندم و به جبهه عزیمت کردم.
اگر در این راه پدر و مادر حتی تنی چند از آشنایان میخواستند مانع من شوند، ولی احساس پدر و مادر قابل درک است و این را من به خوبی فهمیدم، ولی همانطور که گفته شد رضای خدا را بر رضای خویش و پدر و مادر ترجیح دادم.
خداوند انشاءالله به شما پدر و مادر عزیزم اجری عظیم در قیامت و صبر جزیل در دنیا عطا فرماید و در کارها به شما توفیق عنایت فرماید.
ای برادر مؤمن بدان که کسی که صدای کمک برادر مؤمن خویش را بشنود و به یاری و کمک او نشتابد مسلمان نیست، پس برای پاسخ به صدای مظلومیت برادران مؤمن خویش قیام کن و به جبههها آمده و دو ملت مظلوم ایران و عراق را از زیر ظلم این رژیم ظالم نجات بخش که پیروزی با اسلام است و راه را برای نشر اسلام راستین فراهم کن تا تمام مردم جهان از آن بهرهمند شوند؛ و بدان که بهشت را به بها میدهند و بهای انسان جز بهشت نمیباشد، و این جان کمترین چیزی است که باید در این معامله داد و بهای آن بیش از این است.»