به گزارش گروه فرهنگ و هنر مشرق، مصطفی وثوق، دبیر فرهنگی روزنامه صبح نو در مطلبی کوتاه، یادداشتی بر کتاب رهش نوشت:
رهش تازهترین اثر #رضا_امیرخانی است که در ایام جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و در همان زمان نیز صف طویل برای دریافت اولیه نسخههای کتاب خبرساز شد و صفحات مجازی را در نوردید. با این حال موج رهش به سرعت تبدیل به یک موضع انتقادی نسبت به اثر تازه امیرخانی شد.
رهش درباره شهر است که از نظر نویسنده وارونه شده. شهری دارد از بین میرود و توسعه و مدرنیته بی رویه دارد آن را از حال و هوای خود دور میکند. شهری که دیگر نمیشود در آن زندگی کرد و باید از کوچ کرد.
امیرخانی در داستان جدید خود دست روی یک معضل اساسی گذاشته و آن توسعه بی رویه بدون توجه بافت بومی است اما این مسئله تبدیل به داستان نشده است. قصه امیرخانی در ابتدای کار دچار مشکل است چرا که آقای نویسنده برای موضوعی که میتوانست مقاله بنویسد و احتمالا هم خوب و قابل تامل از کار در میآمد داستانی ساخته و پرداخته است که چفت و بستش محکم نیست. شخصیتها یکطرفه نوشته تا موضع آقای نویسنده تثبیت شود. همان طور که در مسئله تحلیل فیلم منتقدان ابتدا بر فیلم بودن اثر تاکید میکند در این جا نیز باید گفت که امیرخانی محتوا را فدای ساختار کرده و اثری نه چندان قوی را روانه بازار نشر کرده است تا دغدغده دیرینه خود را در باره مسائل شهری با دیگران به اشتراک بگذارد.
امیرخانی طوری شخصیتهای داستانش را چیده که از ابتدا میشود ته ماجرا را خواند. «لیا»ی معمار که به خاطر بیماری فرزندش «ایلیا» فعلا خانهدار است با «علا»ی معاون شهردار منطقه دچار مشکل است. لیا معترض گسترش بی رویه شهر است و علا در مقابل در مقام معاون شهردار منطقه متهم است که به این گسترش ضابطه کمک میکند و این سرچشمه اختلاف است. در اینجا نویسنده بی طرف نیست و خود دخیل در ماجراست. او به وضوح در کنار لیاست و برای محکوم کردن علا تلاش و حتی کمک میکند.