سرویس اقتصاد مشرق - ۲۴ سال قبل، رهبر انقلاب برای اولین بار از خطر وابستگی بیش از حد کشور به درآمدهای نفتی سخن گفتند و نقشه راهی ترسیم کردند که کشور بهجایی برسد که اگر روزی نیاز شد در چاههای نفت بسته شود، اقتصاد کشور متزلزل نشود.
بیشتر بخوانید
رهبرانقلاب در ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۳ در جمع کارگران و معلمان فرمودند:
«آرزوی واقعی من این است که ما در چاههای نفت را ببندیم و اقتصاد خود را براساس کالاها و محصولات غیر نفتی بنیاد نهیم.»
همان زمان که این نقشه راه مطرح شد، مدیران دولت وقت که اکثرا هماکنون نیز همچنان در مسند ریاست و... هستند، به مخالفت برخواستند و این را غیرعملی خواندند. رهبرانقلاب در دیداری که به مناسبت آغاز سال ۹۲ با عموم مردم داشتند به بیان خاطرهای از آن روزها پرداختند و فرمودند:
«من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان تکنوکرات لبخند انکار زدند که مگر میشود!؟»
این توصیه حکیمانه که متاسفانه بخصوص طی سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی، در برنامه ریزی های کلان دولتها جایگاه نیافت و اجرایی نشد، منجر به این شد که در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ شمسی که اوج تحریمهای خارجی علیه ایران بود و صنعت نفت ایران و صنایع وابسته به ایران را محدود کرد، بتواند اثرات مخربی بر اقتصادملی برجای گذارد.
بیشتر بخوانید
افزایش سهم درآمدهای نفتی در تامین هزینههای دولت
بر این اساس اگر بخواهیم عمده مشکلاتی که وابستگی اقتصاد به نفت برای کشور به همراه داشت را در بیانات و رهنمودهای رهبرمعظم انقلاب بررسی کنیم، به ۳ دسته کلی میرسیم که در ادامه به آن اشاره میشود.
۱- مشکل تحریم فروش نفت
پس از اجرای اولین دور تحریمها علیه ایران، کشور با مشکلاتی در فروش نفت و همچنین بازگرداندن پول فروش نفت مواجه شد و چون راههای آن مسدود شده بود، بحران اقتصادی بوجود آمد. رهبری انقلاب در شهریور ماه سال ۹۲ در خصوص این مشکل فرمودند:
«امروز شما ملاحظه کنید، وقتی روی نفتِ ما فشار میآورند، ما دچار مشکل میشویم، این ناشی از چیست؟ ناشی از این است که ما تکیهمان را به نفت از بعد از دورهی جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما تکیهمان را به نفت کم میکردیم، فشار بر روی نفت اینقدر برای ما سخت تمام نمیشد.»
۲- کاهش شدید قیمت نفت
علاوه بر تحریمهای آمریکا که فروش نفت ایران را تحت تاثیر قرار داده بود، سناریوهای دیگری همچون کاهش شدید قیمت نفت که برخی از دولتهای منطقه نیز با آن همراهی کردند، سبب شد حتی در دورانی که امکان فروش این ماده راحتتر بود، بازهم سود چندانی نصیب کشور نشود. آیتالله خامنهای در دیداری که شهریور ماه سال ۱۳۹۴ با هیئت دولت داشتند در این خصوص فرمودند:
«میبینید نفت چه وضعی پیدا کرده! یک اشارهی قدرتها و عناصر خبیث منطقه با همدیگر، موجب میشود که نفت ناگهان از صد دلار بیاید به چهل دلار! از وقتی که از صد دلار شروع کرده تنزّل تا حالا، مگر چند ماه طول کشیده؟»
۳- پدیده بچهپولداری ملی
ایشان همچنین با اشاره به سایر ضعفهایی که اقتصادنفتی برای کشور به همراه دارد، مسئولان را به کاهش وابستگی کشور به درآمدهای نفتی توصیه کردند. حضرت آیتالله خامنهای ۳۰ مهر ۱۳۹۳ در این باره فرمودند:
«در کشوری و اقتصادی که متّکی به منابع زیرزمینی است و ثروت باد آورده در آن کشور حاکم است، نخبه، نه شناسایی میشود، نه جذب میشود، نه اصلاً احتیاج به نخبه احساس میشود. وقتی قرار شد که ما این ثروت ذخیرهی تاریخی خودمان را از زیرِ زمین بکشیم بیرون، مدام خامفروشی کنیم، به حالت «بچّهپولداریِ ملّی» اینجوری بگوییم؛ مثل بچّهپولدارها که قدر پول را نمیدانند، هرجور دستشان بیاید خرج میکنند. نتیجه هم همین میشود که سرنوشت کشور میافتد دست آن کسانی که سیاستگذاران کلانِ دنیای نفت و منابع زیرزمینیاند.»
اما در طرف مقابل انتقاداتی که ایشان طی اینسالها بارها نسبت به تمرکز اقتصاد کشور به منابع نفتی و وابستگی مطرح کردند، راهکارهایی نیز برای جدا شدن از این مشکل پیشروی مسئولان قرار دادند که اگر به هرکدام از آنها به طور واقعی عمل میشد، اینروزها در کشور نگرانی از وضع تحریمهای آمریکا و تهدیدهای سایر کشورها وجود نداشت.
بهطور کلی مهمترین راهبردهایی که رهبرانقلاب در خصوص قطع وابستگی بودجه به نفت مطرح کردند را میتوان در ۳ بخش تقسیم بندی کرد که برای هرکدام گزیدهای از بیانات ایشان را منتشر میکنیم:
۱- پیدا کردن جایگزین درآمدی
یکی از مواردی که ایشان در دیدارها و بیاناتشان به دفعات به آن اشاره کرده و حتی گفته بودند همیشه به آن فکر میکنند، پیدا کردن جایگزین برای درآمدهای نفتی است. در همین زمینه در دیداری که ایشان با هیئت دولت در شهریورماه سال ۱۳۹۴ داشتند فرمودند:
«آنچه به من گزارش شده، ما حدّاکثر پانزده درصد از ظرفیّت معدنی کشور را داریم استحصال میکنیم؛ پانزده درصد! ما معدن را باید جایگزین نفت کنیم؛ در مورد معادن هم بایستی از خامفروشی معادن بشدّت پرهیز کنیم. معادن باارزشی ما داریم. در استان کرمان یا در جنوب خراسان، سنگهای فوقالعاده باارزشی وجود دارد. ما این سنگ را همینطور یک دفعهای بِکَنیم، بفرستیم ایتالیا که آنها بعد تبدیل کنند و ارزش افزودهاش را چند ده برابر ببرند، احیاناً گاهی برای خود ما هم آنها را بفرستند و صادر کنند داخل کشور ما، آدم خیلی زورش میآید که یکچنین چیزی بشود.»
۲- فرآوری و پالایش و جلوگیری از خامفروشی
بلای خامفروشی نفت یکی از آسیبهای مهمی است که همه آشنایان به اقتصاد و دلسوزان کشور به آن معترفند. رهبری انقلاب نیز در این زمینه با تاکید چندین باره بر جلوگیری از خام فروشی و ایجاد ارزش افزوده برای صادرات منابع زیرزمینی و معدنی در بهمن ماه ۱۳۹۳ فرمودند:
«اقتصاد ما نفتی است؛ یعنی چه؟ یعنی ما نفت را که سرمایهی ماندگار ما است و امکان ارزش افزودهی چندین برابری در آن وجود دارد، از زیر زمین بکشیم بیرون، خام خام بفروشیم به دنیا، پولش را بگیریم و صرف امور جاری کشور بکنیم؛ خسارت از این بالاتر نمیشود. خب، نفت را میشود تبدیل کرد به فرآورده. بنده احتمال میدهم - بعضی از دقّتهای علمی هم همین را تأیید میکند - شاید؛ این نفتی که ما آن را تبدیل میکنیم به بنزین و گازوئیل و نفت سفید و مثلاً مصرف اینجوری میکنیم، با تولید فراوردههایی که تا امروز، بشر آن فراوردهها را تولید نکرده است، تا صدبرابرِ این بشود ارزش افزوده برای نفت بهوجود آورد؛ ما از اینها غافلیم؛ نفت خام را از درون چاهها بکشیم بیرون و این ذخیره را بفروشیم، پول آن را صرف کنیم در مصارف جاری کشور؛ از این بدتر واقعاً چیزی نمیشود.»
۳- تکیه بر اقتصاد دانشبنیان
ایشان همچنین در تاریخ ۶ شهریور ۱۳۹۲ نیز در جریان دیدار خود با رئیسجمهور و هیئت دولت بر امکان عملی جایگزینی اقتصاد علم و دانشبنیان به جای منابع درآمدی نفتی برای تامین نیازهای کشور اشاره میکنند.
«در دیدارِ ماه رمضان یکی از حضّار یک سخنرانیای کرد، یک عنصری را، یک محصولی را معرفی کرد که درآمد آن برای کشور چندین برابر - که حالا من چون یادم نمانده متأسّفانه، نمیتوانم بگویم؛ البتّه یادداشت کردهام - بیشتر از درآمد مثلاً فرض کنید که نفت ما است یا گاز ما است که اگر چنانچه روی آن محصول کار بکنیم که مشتری هم در دنیا دارد، علاقهمند هم دارد، برای ما هم مشکلات تولیدی ندارد، میتوانیم چنین درآمدهایی داشته باشیم؛ یعنی واقعاً یکی از کلیدهای حلّ مشکلات اقتصادی و معضلات اقتصادی ما، تکیهی روی علم است.»
آنچه از این بیانات مشخص است، فاصله بسیار زیاد عمل و برنامهمسئولان اجرایی کشور با خواست ها و هدفگذاریهای مدنظر رهبرانقلاب است. هدفهایی که اگر محقق میشد، امنیت اقتصاد کشور تضمین و تکانههای ارزی و تهدیدهای خارجی نمیتوانست ذرهای بر زندگی و معیشت مردم تاثیر بگذارد.