به گزارش مشرق، اوایل سال 96 اخباری مبنی بر ساخت فیلمی دفاع مقدسی با عنوان «تنگه ابوقریب» شنیده میشد. نام فیلم، بسیاری را به این گمان انداخت که موضوع آن به جنگ آمریکا و عراق و زندان ابوقریب ربط دارد، اما بعداً معلوم شد که این فیلم درباره یکی از اتفاقات مهم و تکاندهنده تاریخ جنگ تحمیلی است که در منطقهای به نام تنگه ابوقریب رخ داده بود و گروهی از رزمندگان با نام گردان عمار در این منطقه راه دشمن را سد کرده بودند.
اما موضوع جالب دیگر درباره این فیلم، کارگردان آن بود. برای بسیاری شگفتانگیز بود وقتی شنیدند که «بهرام توکلی» قرار است فیلمی دفاع مقدسی را بسازد؛ چرا که وی بیشتر به فیلمسازهای جریان روشنفکری نزدیک بود و آثاری چون؛ «پابرهنه در بهشت»، «پرسه در مه»، «اینجا بدون من»، «آسمان زرد کمعمق»، «بیگانه» و «من دیهگو مارادونا نیستم» را در کارنامهاش داشت. به هر صورت کار تولید «تنگه ابوقریب» شهریور سال گذشته با تهیهکنندگی سعید ملکان و حضور بازیگرانی چون؛ مهدی پاکدل، جواد عزتی، حمیدرضا آذرنگ، امیرجدیدی، علی سلیمانی و... شروع شد. این فیلم در سیوششمین جشنواره فجر رونمایی شد که بیتردید بهترین فیلم و نقطه اوج فعالیت فیلمسازی بهرام توکلی محسوب میشود. این اثر که توانست سیمرغ بهترین فیلم جشنواره فجر اخیر را به دست آورد، از 17 مرداد 97 در سینماهای کشورمان به اکران عمومی درآمده است.
نقد فیلم
یکی از کارکردهای اصلی سینما در جوامع مختلف، معرفی تاریخ و حوادث افتخارآمیز کشورهاست. حتی برخی مانند آمریکا با سینما تاریخ، هویت و قهرمانان جعلی میسازند و گاهی شکستهای جنگی و سیاسی و نظامی را موفقیت و افتخار برای کشور خودشان نشان میدهند. چون از قدرت روحیهبخش و تمدنساز سینما باخبر هستند و میدانند که هر چقدر در آثار سینمایی به پیروزیها و فتوحات خود دامن بزنند، جامعه خود را بهتر از گزند تهی شدن باز میدارند. اما سینمای ایران کمتر سراغ موضوعات مهم ملی و وطنی میرود. این در حالی است که کشور ما طلایهدار حماسهها و پیروزیهای بزرگ است. تنها در 40 سال پس از انقلاب، هزاران قهرمان ملی در این سرزمین روییدند، یا با خون خود خاک ما را سیراب کردند. «تنگه ابوقریب» پاسخی به این کمکاری است. داستان فیلم به روزهای آخر جنگ برمیگردد؛ زمانی که ارتش بعث عراق، هجوم تازهای را تدارک دیده است. در این میان، یکی از گردانهای خطشکن سپاه، در منطقهای با نام تنگه ابوقریب راه بعثیها را سد میکنند. اگر از خودگذشتگی این گردان نبود، احتمالاً رژیم بعث دوباره خرمشهر را اشغال میکرد.
این فیلم را میتوان نقطه عطفی در بازسازی صحنههای جنگی در یک فیلم دفاع مقدسی دانست. حتی صحنههای دوکوهه هم در فیلم باورپذیر و نزدیک به واقع هستند. چرخش دوربین در راهروها و اتاقهای این اردوگاه برای مردانی که دورانی از زندگی خود را در آنجا گذراندند، بسیار خاطرهانگیز خواهد بود. فضای فیلم، کاملاً واقعگراست. این واقعگرایی در بخشهای جنگی فیلم بیشتر میشود. گویی مخاطب در وسط معرکه است. اضطراب رزمندهها برای اینکه گلوله نخورند به خوبی به تماشاگر فیلم منتقل میشود.
یکی از انتقاداتی که همواره به سینمای ایران وارد بوده، غیبت نوجوانان قهرمان در فیلمهاست؛ زیرا در اکثر فیلمها، نوجوانان به عنوان افرادی آسیبپذیر معرفی میشوند. اما «تنگه ابوقریب» یکی از معدود فیلمهایی است که تصویری نزدیک به واقع از نوجوان ایرانی نمایش میدهد. صحنه پایانی فیلم، ظهور قهرمان نوجوان است؛ نوجوانی که برای اولین بار به خط مقدم جنگ رفته و ابتدا از شدت ترس، زبانش بند میآید، اما در این جنگ به بلوغ میرسد و مرد میشود.
با این حال، یکی از مشکلات «تنگه ابوقریب» مبهم بودن جغرافیای فیلم است؛ یعنی محل جنگ و نبرد در فیلم نامشخص است. فیلم در نوعی سردرگمی مکانی به سر میبرد، در واقع باید آنچه در قالب کپشن برای تماشاگر توضیح میدهد را در داستان فیلم نمایش میداد. این یک نقطه ضعف است که بهرام توکلی به جای اینکه نتیجهگیری داستان فیلم خود را در داستان اعمال کند، در قالب متننوشته اعلام کرده است.
گفتههایی درباره «تنگه ابوقریب»
سعید ملکان، تهیهکننده «تنگه ابوقریب» در نشست خبری این فیلم در جشنواره فجر گفته بود بودجه این فیلم اندکی بیش از پنج میلیارد است.
بهرام توکلی، تهیهکننده فیلم نیز اظهار داشته بود: «برای من از روز اول تنگه ابوقریب تلاش برای واقعی نشان دادن جنگ بود، به نحوی که تماشاچی را وسط میدان جنگ قرار دهیم و میخواستیم براساس مستندات و شنیدهها تماشاچی را با مفهوم واقعی جنگ و لحظات آن دوران آشنا کنیم.»
مجید مجیدی، کارگردان برجسته سینما هم درباره این فیلم گفت: «بهرام توکلی، با اینکه در جنگ نبوده، اما با یک تصویر حماسی جنگ را روایت و مظلومیت و خلوص بچههای جنگ را به خوبی تصویر کرده است.»
وی «تنگه ابوقریب» را یکی از بهترین فیلمهای جشنواره دانست و گفت: «ممکن است گفته شود فیلم قصه ندارد، یا شخصیتها جا نیفتادهاند، اما علیرغم اینها بخشی از حقیقت جنگ را ثبت میکند که برای خیلیها مغفول مانده است و قهرمان این فیلم همه بچههای جنگ هستند. ابوقریب یکی از نقاط عطف جنگ ما در تاریخ است که به آن پرداخته نشده، اما به اندازه کل جنگ ما مهم بوده و توکلی به زیبایی این شکوه، عظمت و حماسه را به تصویر کشیده است.»
سعید مستغاثی، منتقد درباره «تنگه ابوقریب» معتقد است: «تصاویر تکاندهنده و صحنههای مملو از درگیری و مقاومت و خشونت و آوارگی زنان و کودکان و لت و پار شدنشان و سکانسهای نفسگیر یکسوم پایانی فیلم که نبرد پراکنده و نامنظم، اما پیگیر و پایدار گروهی معدود از همان گردان عمار (در غیاب همه یاران شهیدشان) با خیل تانکهای دشمن که به دشت عباس سرازیر میشوند را به تصویر میکشد، تماشاگر را تا آخرین لحظات بر روی صندلیاش میخکوب و لحظات متعددی نگران شخصیتهایی مانند خلیل، عزیز، دکتر و برادرش و علی نوجوان میکند. اما فیلم تنگه ابوقریب با همه شخصیتهای یاد شده و حس تعقیب و پیگیری آنها از سوی تماشاگر، قصه و ماجرایی قوی و پر و پیمان در حد و اندازه همان فرم خود و جلوههای ویژه عظیمش ندارد.
منبع: هفته نامه صبح صادق