به گزارش مشرق، نام محمد باقر قالیباف در ذهنها یک آلبوم چند صفحهای از تصاویر او در عرصههای مختلف است. معروف ترین این تصویرها، چهره قالیباف در قاب تلویزیونی مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری است. دکتر قالیباف را دوازده سال به عنوان شهردار تهران میشناختیم. شهرداری که مردم عادت داشتند بعد از عدم کسب آراء حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری، او را در عرصه مدیریت شهری ببینند و دلشان خوش باشد که مدیر جهادی شهرداری، همچنان در ساختمان بهشت هست و ذهن پویای خود را برای بهبود اوضاع تهران، فعال نگه داشته است.
سال 96 اما کوس رحیل قالیباف نواخته شد و او از شهرداری هم رخت بربست. با کوچ قالیباف و تحویل کرسی شهرداری به طیف اصلاح طلبی، حضور قالیباف در شهر کمرنگ و کمفروغتر شد. در یک سال بعد از انتخابات، سرگرم فعالیتهای دانشگاهی بود و گاه هم نیمگذری بر حوزه خلبانی داشت. در طول این یک سال قالیباف تنها بر منبر یکی- دو سخنرانی عمومی در جمع مردم دیده شده؛ اما با این وجود، هجمهها و اتهامات برعلیه شهردار سابق تهران همچنان ادامه داشته است.
چرایی ساخت مستند آمریکایی علیه قالیباف
وقتی رسانههای آمریکایی در روزهای داغ خرداد 92 و بحبوحه تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری دولت یازدهم، مستند 30 دقیقهای را برعلیه قالیباف منتشر کردند، مردم انگشت به دندان گزیدند که وقتی دشمن در تخریب بیش از حد کسی میکوشد، حتما او ضامن منافع انقلاب است که کانون تخریب رسانههای غربی قرار گرفته است. این روند تخریبی بر علیه وی که مرد روزهای بحران لقب گرفته همچنان ادامه پیدا کرد و این خبر از هراس تخریب کنندگان می دهد. ماجرای افشای پرونده املاک نجومی در سال 95 که اشاره به واگذاری املاک چندهزار میلیاردی به برخی مدیران شهرداری با 50% تخفیف در زمان قالیباف داشت از جمله جنجالهایی بود که قبل از انتخابات به راه افتاد تا اذهان عمومی نسبت به شهردار وقت تهران، مشوش و بدبین شود.
تلاشهای اصولگرایان در توجیه این اتهام برای تبرئه قالیباف چندان ثمری نداشت. قالیباف از قانونی بودن تخفیف و ثبت نام اعضا برای دریافت این املاک خبر میداد اما قوه قضائیه مدعی بود شهرداری به ابهامات این پرونده پاسخی نداده است. چندی گذشت که باز هم مسئله مراسم عروسی پر زرق و برق دختر قالیباف مطرح شد که شهرداری تهران فورا آن را تکذیب کرد؛ اما در پشت پرده تمام این هجمهها سیاهی سایه طرحی عظیم برای بدنام کردن قالیباف قابل رویت بود. سایهای که قصد داشت تا با سیاه جلوه دادن شخصیت او، جمعیت کثیر علاقمندان قالیباف را در تهران پراکنده کند. هدف بلند مدت این اتهامات سلب اعتماد مردم از شهردار تهران در انتخابات ریاست جمهوری96 بود.
در سال96 و حتی بعد از پایان انتخابات هم روند اتهامات ادامه داشت. شورای شهر جدید شورای شهر چهارم و مدیر بیرون آمده از آن یعنی قالیباف را مقصر تمام و کمال مشکلات شهرداری معرفی کرد؛ تلاش مخالفان شهردار پیشین آن بود که نشان دهند قالیباف در پس پرده خدمات بیشاعبه خود در پایتخت، سوء استفادههایی هم از شهرداری داشته است!
موفقیتهای بزرگ با جبهه کوچک
اما مصاحبه «حسین مرعشی» با ایرنا و دلخوری او از قالیباف بار دیگر این سؤال را مطرح میکند که:« دلیل تهاجم علیه قالیباف- آن هم حتی زمانی که هیچ مسئولیتی در دولت و یا شورای شهر ندارد چیست؟» مرعشی در گفتگوی خود اذعان کرد:«قالیباف با رای دوستان ما شهردار شد ولی حتی یک مدیریت شهری در اختیار ما قرار نداد.» او این دلخوری را به عنوان یک عقب ماندگی معرفی میکند.
حقیقت آن است که قالیباف گرچه به عنوان نماینده اصولگرایان پای در میدان نهاد اما در سخنان خود در سال 96 سخن از «نواصولگرایی» به میان آورد. کابینه شهرداری قالیباف با حداقل تعداد اصولگرا، اما توانست کارنامه درخشانی در ارائه خدمات به مردم به جا بگذارد. این مسئله مؤید آیه قرآنی«کَم مِن فِئَۀٍ قَلیلۀَ غَلَبَت فِئَۀ کَثیره بِإذنِ الله» است. موفقیتهای شورای شهر چهارم و شهردار با تعداد اندک اعضای اصولگرا در ارائه خدمات شهری امتیاز مثبتی برای این جناح به حساب میآید.
فارغ از سیاست، عاشق کار جهادی
قالیباف مردی وظیفه شناس است که بدون توجه به حاشیهها و بهره برداریهای سیاسی، تنها با وفاداری به اصل انجام وظیفه، به پیش برد کارها میاندیشد. فرقی نمیکند در قرارگاه سازندگی خاتم باشد، یا برفراز آسمان ایران در نیروی هوایی سپاه و یا کرسی شهرداری پایتخت. او همواره فارغ از سلایق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عملکرد خوبی از خود به جای گذاشته؛ اولویت اول قالیباف، کار مفید کردن است؛ امری که خروجی مطلوبی را به همراه دارد اما از آن جا که این دستاوردها به نام دولت ثبت میشود، نام قالیباف در میان نامها و منصبهای گوناگون میماند. گسترش فضای سبز، کارهای فرهنگی منظم و مدون در سطح شهری و تسهیل حمل و نقل عمومی، از جمله اقداماتی بود که گرچه به نام قالیباف و شهرداری زمان او انجام شد اما خوش نامی آن بیشتر به کام دولت بوده تا شهرداری.
اهل زد و بندهای جناحی نیست. او در نامه به جوانان از نواصولگرایی و تغییر نگاه و استراتژی اصولگرایان برای کسب نتایج بهتر سخن به میان میآورد. او طلایهدار تفکر جهادی است. با تکیه بر انگیزه و تخصص کار میکند و همین مدیریت جهادی فارغ از بده بستانهای سیاست، به مذاق خیلیها چندان خوش نمیآید؛ در کنار تمام اینها قالیباف همواره یکی از گزینههای انتخابات ریاست جمهوری است و همین نگرانیهای جناحی عدهای را برمیانگیزد.
انتشار خبر بازگشت قالیباف به رسانهها که این روزها در روزنامهها منتشر شد و قوت گرفت، شاید سوی امیدی را در میان آنهایی باشد که چشم شان برای تغییرات و بهبود اوضاع به آینده دوخته شده است روشن کرد. خیلی از مخالفان قالیباف هم گویا خلأ مدیریت او را در شهرداری ملتهب این روزها احساس کردهاند. زمزمه بازگشت سردار که بعد از چندماه سکوت و شرکت در اردوهای جهادی باز به استقبال رسانهها و خبرنگاران رفته شاید شروع خوبی برای از سر گرفتن کار جهادی باشد. حالا شاید قدر قالیباف بهتر شناخته شده است.