به گزارش مشرق، والیبال ایران با ولاسکو بر سر زبانها افتاد و به یکی از مدعیان بی چون و چرا قهرمانی در قاره آسیا تبدیل شد تا جاییکه طرفداران و علاقه مندان به والیبال حتی به مدال نقره ملیپوشان در آسیا قانع نمیشوند.
فشارها و انتظارات به حدی از والیبال بالا رفته که کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش حساب ویژهای بر روی مدال طلا والیبال در هجدهمین دوره بازیهای آسیایی باز کرد تا فدراسیون والیبال را مجاب به اعزام تیم ملی اصلی به بازیها کند.
اعزام تیم ملی اصلی به بازیهای آسیایی به جای اعتماد به تیم «ب»، اعزام رئیس روابط بین الملل به جلسه لیگ ملتها به جای رئیس فدراسیون، وعدههای ضیایی در روز انتخابات درباره بخش بانوان، تعامل با هیاتهای استانی، اختلافات با بهنام محمودی، قانون منع به کارگیری بازنشستگان، ارتباط با رسانهها، سامانه پیامکی و... از جمله مواردی بود که احمدی ضیایی درباره آنها صحبت کرد.
مشروح گفتگو با رئیس فدراسیون والیبال را می خوانید:
* تیم «ب» هم توانایی قهرمانی در بازیهای آسیایی را داشت
اعزام تیم ملی به بازی های آسیایی حاصل خرد جمعی بود، می خواستیم به دنیا اثبات کنیم که بنیه والیبال ایران آنقدر قوی است که حتی تیم «ب» نیز می تواند در آسیا نتیجه کسب کند. همانطور که جوانان در رقابت های AVC cup در بازی فینال مقابل قطر به دلیل کم تجربگی نتیجه را واگذار کردند و اگر کمی تجربه داشتند میتوانستند سه بر صفر قطر را شکست دهند و قهرمان رقابتها شوند. در حال حاضر باور من این است که تیم «ب» نیز میتوانست قهرمان بازیهای آسیایی شود. در بازی فینال حضرت پور، توخته، کاظمی، فائزی و معنوی نژاد بیرون از زمین بودند و در واقع یک تیم کامل از جوانان ما روی نیمکت حضور داشت که هیچ دست کمی از بزرگترها نداشتند.
*حتی فرزندانم انتقاد کردند چرا در جاکارتا به جوانان فرصت داده نشد
با اینکه طلا گرفتیم اما حتی فرزندان و اطرافیان من این نقد را بر من وارد کردند که چرا به جوانان فرصت ندادید و من این نقد را نیز به حق میپذیرم. به جرات میتوانم بگویم تیم «ب» می توانست در اندونزی قهرمان شود اما دوستان آنقدر به طلای والیبال نیاز داشتند که تیم «الف» اعزام شد. البته با توجه به شرایط موجودف اعزام تیم اصلی بهتر بود چرا که تیمهایی که از آنها انتظار کسب مدال طلا میرفت موفق نشدند و همه روی والیبال حساب باز کرده بودند.
* کارشناسی امین تر از داورزنی در والیبال ندارم
کمک های داورزنی در والیبال را دخالت نمیدانم. یک بار راجع به دخالتهای داورزنی از من سوال کردند که اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید بگویم داورزنی ۱۱ سال سابقه مدیریت در والیبال را دارد، من چه کارشناسی امین تر از داورزنی می توانم داشته باشم که حتی به خاطر خودش نیز شده به والیبال کمک میکند؟ او حتی متهم به این است که در دوران معاونت ورزش قهرمانی نیز والیبال را رها نکرده است در حالی که علی رغم این اتهامات او می پذیرد که همچنان در کنار والیبال بایستد و نشان آن نیز همان بود که برای استقبال از تیم ملی ساعت ۳.۳۰ صبح در فرودگاه حاضر شد.
* از اعزام تیم ملی به بازیهای آسیایی پشیمان نیستم
بارها شنیدهام که میگویند من در والیبال تصمیم گیرنده نیستم اما اینگونه نیست. ۱۰ سال سابقه حضور در والیبال را دارم و ستم می دانم اگر برای انجام کاری با داورزنی مشورت نکنم، نظر او را جویا می شوم و دلیلی نمی بینم که نخواهم مشورت کنم. امروز نیز به جرات میگویم که با وزارت ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک، سجادی و سایر همکاران رایزنی و مشورت کردیم و تصمیم بر این شد تا تیم اصلی عازم بازی های آسیایی شود و الان نیز از این تصمیم پشیمان نیستیم. شاید تصور بر این بود تیم ملی بازیهای راحتی در جاکارتا در پیش خواهد داشت در حالی که یک محک جدی برای تیم ملی به حساب آمد به ویژه بازی مقابل تیمهای چین، قطر و کره جنوبی که سه دیدار تدارکاتی بسیار جدی محسوب شد.
* تا المپیک ۲۰۲۰ جوانان بر تیم سوار خواهند شد
خستگی تیم پیش از حضور در رقابتهای قهرمانی جهان را قبول ندارم چرا که تجربه نشان داده هر چقدر فشار روی بازیکنان بیشتر باشد نتیجه گیری بهتر است. کولاکوویچ نیز در بازیهای جهانی مجبور است از جوانان استفاده بیشتری ببرد و با این تیم تا المپیک ۲۰۲۰ ادامه خواهیم داد. در واقع اینگونه بگویم بازیکنان جوان تر تا ۲۰۲۰ به طور کامل بر تیم سوار خواهند شد. منظورم این نیست که با تجربه ها کنار می روند چرا که المپیک میدان تجربه است نه جای آزمون و خطا، به همین دلیل ما این بازیکنان را آماده می کنیم تا در المپیک شش دانگ شوند.
* پیش بینیام قرار گیری بر سکوی قهرمانی جهان است
تا به حال تیم را در این حد آماده ندیدم، بدون آسیب دیدگی و همه بازیکنان آماده هستند. کادر فنی نیز بسیار هماهنگ است و اگر اتفاق خاصی رخ دهد پیش بینیام رفتن تیم بر روی سکوی قهرمانی جهان است که اگر این اتفاق بیفتد غوغا کردهایم. سطح رقابتهای لیگ جهانی با مسابقات قهرمانی جهان بسیار متفاوت است و اصلا قابل مقایسه نیست. قهرمانی جهان جایگاه خاص خود را دارد. اگر بتوانیم به مرحله دوم برویم بسیار عالی است، نه به خاطر اینکه من در راس فدراسیون هستم بلکه به عنوان یک طرفدار، علاقه مند و ایرانی این را می گویم و آرزو دارم تیم ملی به چنین بلوغی دست یابد.
* از بینِ کشورهای صاحب نام فقط پنج رئیس فدراسیون در جلسه حضور داشتند
در زمانِ شروع به کارم به عنوانِ رئیس فدراسیون قرار بود برای نخستین بار به همراه داورزنی به لوزان سفر کنم تا او در کمیته اقتصادی FIVB شرکت کند و من نیز در جلسه مربوط به خودم حضور یابم اما چون بین این دو جلسه یک هفته طول میکشید، تصمیم گرفتم در زمان مقرر خودم به لوزان بروم و به همراه درخشنده در لوزان حاضر شدم اما در آن جلسه دیدم که از بین تمام کشورهای صاحب نام در والیبال فقط ۵ رئیس فدراسیون حضور دارند و سایر کشورها نماینده فرستاده بودند. حتی با خانمی که نماینده کشور ترکیه بود صحبتی داشتم که بیان کرد عضو هیات رئیسه فدراسیون است و همیشه او بجای رئیس فدراسیون به این جلسه میآید. حتی در جلسه آخر نیز مجددا همان خانم شرکت کرده بود و اتفاقا فضا برای بانوان در چنین جلساتی مساعدتر است.
* خروجی جلسه باید مهم باشد نه اینکه چه کسی رفته است
به دلیل اینکه درگیر حضور در بازیهای آسیایی جاکارتا، اعزام تیم به رقابتهای AVC CUP و همچنین حضور تیم در رقابتهای قهرمانی جهان بودم تصمیم بر این گرفتم تا فردی دیگر به جای من در لوزان حاضر شود. حسابی رئیس روابط بین الملل، مسلط به زبان انگلیسی، فرانسه، کاربلد، بدون حاشیه و یکی از منظبط ترین کارمندان فدراسیون است به همین دلیل تصمیم گرفتم تا او برود. اگر کسی علاقه مند به والیبال باشد باید خروجی جلسه برای او مهم باشد نه اینکه چه کسی به جلسه رفته است. ممکن است دفعه بعد شخص دیگری را به این جلسه بفرستم چراکه من اشتیاقی برای سفر خارج ندارم.
* گفتند مردان عالم را چه شده که ضیایی یک خانم را به جلسه فرستاده!
ماموریتی که به حسابی واگذار کرده بودم بدون کم و کاست انجام داد اما عده ای گفتند ضیایی برای این جلسه مترجم فرستاده، عده ای گفتند کارمند فرستاده، برخی گفتند مردان عالم را چه شده است که ضیایی خانم فرستاده است! گفتم شما این همه راجع به تساوی حقوق زن و مرد صحبت می کنید؟! اگر از این جلسه دستاوردی نداشتیم می پذیرفتم که حق با معترضین است. شاید اگر من می رفتم نمی توانستم مانند حسابی برای گرفتن میزبانی سماجت کنم.
* با سماجت حسابی دو هفته میزبانی برای ایران به دست آمد
یزدانی خرم ۱۷ سال رئیس فدراسیون والیبال بود درحالیکه حتی یک کلمه انگلیسی نمی دانست و در تمام سفرها درخشنده همراه او بود اما کسی یک کلمه راجع به این موضوع صحبتی نکرد. در دوران گذشته نیز مسئول روابط بین الملل در کانادا حضور داشت اما حقوقش را از ایران دریافت میکرد و یک نفر اعتراضی نداشت اما حال برای اعزام حسابی به لوزان اعتراض میکنند. زمانیکه حسابی را به لوزان فرستادم به شوخی به او گفتم اگر دو هفته میزبانی را نگرفتی به ایران برنگرد و او با سماجت و جدیت موفق شد دو هفته میزبانی لیگ جهانی را بگیرد.
* فقط پول بلیت یک و نیم میلیارد تومان شد
دو هفته میزبانی برای ایران در حالی به دست آمد که کشورهایی مانند لهستان، کانادا و روسیه نیز خواستار میزبانی بودند وحسابی در چنین شرایطی این میزبانی را کسب کرده است و برای نخستین بار است که ایران میزبان دو هفته از رقابتها میشود. لیگ ملتهای والیبال را در حالی پشت سر گذاشتیم که فقط هزینه بلیت تیم ملی حدود یک و نیم میلیارد تومان شد کاری که اگر امروز با این نوسان قیمت دلار بخواهیم انجام دهیم حدود چهار ونیم- پنج میلیارد تومان میشود و با توجه به قطع شدن ارز برای ورزش نمیدانم که چه میشود.
* میزبانی به نفع ایران است
میزبانی برای ایران بسیار منفعت دارد. هزینه بالای بلیتها، مسافرتهای بین قارهای که در دوره پیش باعث خستگی بازیکنان شد و در واقع قاره نوردی کردند. همچنین حضور سایر تیمها در ایران باعث آوردن ارز میشود. تمام این ها به لطف کسب میزبانی است که ثمره حضور حسابی در جلسه بود.
* میزبانی را به تهران نمیدهیم
قطعا میزبانی را به شهرستانها میدهیم و مسابقات در تهران برگزار نخواهد شد. استانهایی مانند شیراز، اصفهان، مشهد و کرمان سالنهای مناسبی ندارند. هر استانی که میزبان شود مواهب بسیاری نصیب آن میشود همانطور که تبریز دو سالن استاندارد با فرصت شغلی بسیار پیدا کرد و خود فدراسیون به تنهایی نیز ۴۰۰ میلیون به دلیل میزبانی خوب به تبریز پرداخت کرد. دو سالنِ «پور شریفی» و «اقدمی» وضعیت مناسبی نداشتند در حالیکه حال وضعیت آنها عالی است و این برای والیبال و ورزش کشور خوب است. تلاش بر این است تا تهران میزبان نشود مگر اینکه اتفاق خاصی رخ دهد. برگزاری رقابتها در شهرستان برای ما راحت تر است و مردم به مدت یک ماه شاد هستند و استان نیز رونق میگیرد. نخستین تجربه واگذاری میزبانی به شهرستانها رقابتهای AVC CUP بود که در ارومیه برگزار شد و حتی استاندار ارومیه در سالن حضور داشت و پیگیر رقابتها بود.
* با این نوسان قیمت دلار نگران حقوق کادر فنی هستم
در حال حاضر نیز نگران حقوق مربیان خارجی هستم چرا که قیمت دلار از زمان بستن قرار داد تا به امروز حدود پنج برابر شده است. در زمان بستن قرار داد با کولاکوویچ قیمت یور ۳ هزار تومان بود اما الان حدود ۱۶ هزار تومان شده است یعنی اگر قرار بود ۲۶۰-۲۷۰ میلیون تومان حقوق به کولاکوویچ بدهیم حال باید چیزی حدود یک و نیم میلیارد تومان پرداخت کنیم.
*حواشی تیمداری، تیمها را فلج کرده است
حواشی تیم داری، تیمها را فلج کرده است نه خود تیم داری. زمانیکه بازیکنان قرار داد دو میلیارد تومانی می بندند در واقع باعث میشوند در فصل آینده تیمهایی مانند پیکان و سایپا به سراغ آنها نرود. برای مثال با تیم بانک سرمایه ۳ بار جلسه برگزار کردم اما به هیچ عنوان حاضر به تیم داری نشدند. چندین بار در مصاحبه ها اعلام کردم هزینه تیم داری را افزایش ندهید. برای مثال آقای X , Y دو قرار داد هرکدام به ارزش یک و نیم میلیارد تومان با تیم ارومیه بستند و همین باعث شد که ارومیه امروز به این وضعیت دچار شود. زیاد خوردن باعث میشود تا از کم خوردن نیز افتاده شوند. فدراسیون برای لیگ از جان مایه خواهد گذاشت، در لیگ تیم داری نخواهیم کرد اما کمک میکنیم تا باشگاه ها در تیم داری حضور داشته باشند و حداقل ۱۰ تیم در لیگ حضور خواهند داشت.
* اسپانسر برای رضای خدا کار نمیکند
در ورزش کشور باید برای اسپانسر تعیین تکلیف شود، اسپانسر تعریف دارد و یک رابطه دو سویه است. ممکن است یک نفر مانند ایلخانی (در چوگان) دلی برای ورزش کار کند و خیلیها از بزرگان در ورزش باید او را الگو قرار دهند اما همه اینگونه نیستند، اسپانسر برای رضای خدا کار نمیکند. باید با اسپانسرها یک جاده دو طرفه ایجاد کنیم که اگر مثلا اسپانسر پنج هزار تومان هزینه کرد حداقل به همان میزان برداشت داشته باشد نه اینکه حتی به او اجازه تبلیغات نیز ندهیم. زمانیکه به اسپانسر میگوییم از تیم بانوان حمایت کند سوال این است برای چه باید حمایت کند در حالیکه پخش تلویزیونی ندارد و اجازه حضور تماشگر نیز داده نمیشود. ادبیات اسپانسرینگ را نمی توانیم در ورزش امروز کشور اجرایی کنیم. تعداد اندک شماری که حمایت میکنند تنها به این دلیل است که عرق ملی دارند چرا که سودی برای آنها ندارد.
* در بازیهای آسیایی تفاوتی میزبانی کشور اروپایی با اندونزی مشخص بود
در بازیهای آسیایی تفاوت میزبانی کشور اروپایی با اندونزی مشخص شد. نمادهای بازی به تعداد محدودی وجود داشت که هر چند وقت یک بار با فرقون آورده میشد و در عرض سه سوت تمام میشد در حالیکه هر کدام ۱۰ دلار قیمت داشت و موقعیت بسیار مناسبی برای درآمد زایی بود. ما نیز باید اینگونه موارد را در بحث میزبانی ها در نظر بگیریم و در آمد زایی کنیم اما حتی اینها را نیز در بحث اسپانسرینگ آموزش ندیدهایم.
* ریالی کمتر از تیم مردان برای بانوان هزینه نکردهایم
بانوان باید از خود شهامت و جسارت نشان دهند، ما حتی یک تومان کمتر از تیم مردان برای آنان هزینه نمی کنیم. هر دو تیم به اردوهای خارج از کشور اعزام می شوند، هر امتیازی که تیم مردان دریافت کرده تیم زنان نیز دریافت کرده است. حتی یک نفر نمی تواند بگوید یک ریال کمتر از مردان برای تیم زنان هزینه شده است. در بحث مربی خارجی نیز باید آوازه ای داشته باشیم، زمانی که می بینند یک تیم در آسیا حرفی برای گفتن ندارد مربی حرفه ای تمایلی برای حضور در آن تیم ندارد چرا که ممکن است اسم و رسم آن نیز به خطر بیفتد. مربی کاربلد تمایلی برای حضور ندارد و اگر بخواهیم یک مربی بیاوریم یکی می شود مانند مایدا چیچیچ. به دنبال مربی خارجی خوب برای بانوان هستیم و اگر بتوانیم هزینه خوبی در این بخش صرف کنیم در ورزش بانوان توانایی کسب نتیجه را داریم.
* تیمهای آسیایی در بخش بانوان حرف نخست را در جهان میزنند
در بخش بانوان بدشانسی که وجود دارد این است که تیمهای حاضر در آسیا حرف نخست در جهان را میزنند و تمام قهرمانان از این قاره هستند. اگر بازیکنان ما در اروپا حضور داشتند خودباوری پیدا میکردند اما اینجا با تیمهایی قدرتمندی مانند چین، کره جنوبی و ژاپن رو در رو میشوند.
* ولاسکو با ایران احیا شد
مربیان بسیار قوی تر از ولاسکو مانند زوران گاییچ در ایران حضور داشتند که متهجرین و مغز منجمدها او را از ایران فراری دادند. زوران گاییچ از ایران در رفت و الا کلاس کاری او از ولاسکو بالاتر بود. سایر مربیان نیز که به ایران آمده اند مانند کواچ یک سلسله روابط ناصحیح باعث رفتن آنها از ایران شد وگرنه کواچ نیز آدم بدی نبود. در واقع اینگونه بگویم که ولاسکو با ایران احیا شد. ولاسکو بیشتر از آنکه مربی باشد یک روانشناس خوب بود و توانست به بازیکنان ما حس خود باوری را القا کند و فدراسیون والیبال نیز برای او سنگ تمام گذاشت.
* ارتباط خوبی با هیاتهای استانی داریم
ارتباط بسیار خوب و تنگاتنگی با هیات های استانی داریم و تا به امروز چنین هماهنگی را در هیاتهای استانی ندیدهایم. چند کار ناقص داریم که یکی از آنها مربوط به کمیته امور استانها است که در تلاش هستیم مکان مناسبی برای آن پیدا کنیم. اگر بتوانیم یک تغییراتی در فیزیک ساختمان والیبال ایجاد کنیم یکسری از دفاتر آنها را برپا خواهیم کرد.
* بهنام محمودی واقعیت را نگفت
ادعاهای محمودی درباره کمکهای همیشگیاش به هیاتهای استانی واقعی نیست. محمودی در تمام طول عمرش تنها دو بار چنین کار غیرحرفه ای را انجام داده است، یکی در حین انتخابات ریاست فدراسیون و بار دوم زمانی که صحبت های قانون منع به کارگیری بازنشستگان مطرح شد. در زمان نخست هیات های استانی حتی این هدایا را از او نپذیرفتند اما در مرتبه دوم با من تماس گرفتند که چه کنیم بپذیرم یا خیر؟ که گفتم هدایا را قبول کنید اما کار خود را انجام دهید.
* همان شبی که بستههای محمودی به هیاتها ارسال شد در جریان قرار گرفتم
هیات های استانی ارتباط بسیار خوبی با من دارند که حتی اگر پرنده پر بزند من متوجه می شوم. همان شبی که بسته های بهنام محمودی به هیات های استانی می رسید من متوجه شدم. درباره این انتخابات نیز باید بگویم به بهنام محمودی صلاحیت داده نشد نه اینکه او تصمیم به کناری گیری گرفته باشد. درخواست وزارت ورزش نیز مبنی بر کناری گیری او هم صحت ندارد، مگر چنین چیزی میشود؟ این نیز یکی دیگر از حرف های غیرحرفه ای محمودی است مانند سایر حرف هایش که سر و ته ندارد.
* ادعایی درباره تزریق ۱۰۰ میلیارد تومان نداشتم
من فدراسیون را متعلق به هیات های استانی می دانم و به آنها دروغ نمی گویم. درباره آن ۱۰۰ میلیارد تومان نیز باید بگویم که آن را فروزان وعده داده بود و گفته بود چنین کاری را می تواند انجام دهم و محمودی می گوید چون ضیایی دوست فروزان است چرا این ۱۰۰ میلیارد تومان را برای فدراسیون والیبال نمی آورد. من هرگز چنین ادعایی نداشتم و از اولین روزی نیز که در فدراسیون والیبال حضور داشتم در تامین منابع مالی شرکت کردم.
* طبق قانون فدراسیون جهانی کسی نمیتواند در عزل و نصب رئیس دخالت کند
قانون منع به کار گیری بازنشستگان در ورزش چند نقیصه دارد، ابتدا اینکه زمانی که یک قانون تصویب می شود نمی توان آن را تغییر داد، فدراسیون جهانی یک قانون دارد و اصلا به شخص خاصی کاری ندارد و چون ریاست فدراسیون والیبال را یک شغل دولتی نمی داند چنین مواردی را نمی پذیرد و کسی نمی تواند در عزل و نصب رئیس فدراسیون دخالت کند.
* نباید چنین ریسک بزرگی کرد و فدراسیونها را با خطر تعلیق روبرو کنیم
یک بار در فدراسیون فوتبال و قایقرانی به همین دلیل تعلیق شدیم در حال حاضر نیز این را می گویم که چنین ریسکی را نباید انجام دهیم چرا که اکثر فدراسیون ها دچار تعلیق خواهند شد. از طرف دیگر نیز ریاست فدراسیون را شغل نمی دانم و دولت نیز آن را تصویب کرده است، در کمیسیون فرعی نیز به تصویب رسیده و تنها مانده که در کمیسیون اصلی تصویب و به مجلس برود، واقعیت این است که اگر کسی به خاطر حقوق رئیس فدراسیون شود هم به خود و هم به رشته ورزشی مربوط ظلم کرده است. با تمام این صحبتها اگر قانون منع به کار گیری بازنشستگان تصویب شود هیچ ابایی برای خداحافظی ندارم و ریاست را ترک میکنم اما در کنار والیبال خواهم ماند و کمک خواهم کرد.
* عدم تمایل من برای ارتباط با رسانه یک دروغ بزرگ است
اینکه میگویند ضیایی با رسانه ارتباط خوبی ندارد یک دروغ بزرگ است و حرف درستی نیست. گاهی می بینید کار از حوزه رسانه و اطلاع رسانی خارج شده است و تنها درصدد خراب کردن فرد و ریختن آبروی او هستند. در چنین شرایطی آیا کسی تمایل دارد یک رابطه دوستانه و انسانی برقرار کند؟ از روز اول حضورم با رسانه ها صحبت کردم و بیان کردم با رسانه هیچ موضوع محرمانه ای به جز زندگی شخصی افراد ندارم چرا که نه قصد دزدی دارم و نه اهل دودوزه بازی هستم. هر سوالی را که از من می خواهند بپرسند و سند و مدارک آن را نیز ارائه دهند تا نیز شفاف سازی کنم. یک خبرنگار بسیار می تواند تاثیرگذار باشد و ظلم ستیزی انجام دهد.
* از انتشار لیست حقوق بگیران سامانه ۳۰۶۰ منصرف شدیم
سامانه ۳۰۶۰ برای نخستین بار در فدراسیون والیبال به کار گرفته شد وبسیاری به آن اعتراض جدی و سوال دارند. قرار داد چهار فصل اعم از همراه اول، فدراسیون والیبال، یک شخص واسط و مجموعه تامین محتوا داشت که مجموعه تامین محتوا در اختیار فردی بود که هم خودش از این طریق امرار معاش خوبی داشت و هم تعدادی دیگر حقوق دریافت میکردند. یک بار تصمیم به انتشار لیست اسامی حقوق بگیران با هدف شفاف سازی گرفتیم اما منصرف شدیم.
* حتی یک تومان از طریق مدرک دکتری دریافت نکردهام
مدرک کارشناسی ارشدم را ۲۵ سال پیش از دانشگاه تهران و مدرک دکتری را از سال ۲۰۰۷ تا به امروز به صورت مکاتبهای دریافت کردم. هرجا که رزومهای ارائه کردم با دست خط خودم بر روی مدرک دکتری ذکر کردهام که لازم به تذکر است که این مدرک هنوز به تایید وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران نرسیده است. هرگز حتی یک تومان از طریق مدرک دکتری خود دریافت نکردهام. حتی از این مدرک در دولت نیز استفاده نکردم و با مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه تهران بازنشست شدم. من قبل از انقلاب در کنکور شرکت کردهام و با آن شرایط سخت کنکور در دانشگاه پذیرفته شدم و در طول دوران تحصیل نیز ممتاز بودهام.