به گزارش مشرق، آلن گرینسپن که به مدت ۱۹ سال بین سال های ۱۹۸۷تا ۲۰۰۶ بر ریاست فدرال رزرو آمریکا تکیه زده بود، به ارایه سخنرانیهای پیچیده و مبهم شهره داشت. سیسیلیا و کروکشانک (۲۰۰۰) در کتاب "اثر گرینسپن : کلماتی که بازارهای جهانی را به حرکت وامیدارد " سخنرانی های وی را غنی و پرمحتوا توصیف کرده و مباحث پیچیده او در امور پولی را موجب ترکیدن حبابهای سفتهبازی، آرام کردن سرمایهگذاران هراسناک و ثبات بازار ارز بینالمللی دانستهاند. دین فاوست (۱۹۹۸) سردبیر مجله معتبر Business Week سخنان مبهم گرینسپن در امور پولی را به یک نوع سیاست پولی مجازی تشبیه کرده است.
در این میان برخی منتقدان جدی، مباحث مطرح شده در مصاحبه ها و سخنرانی های گرینسپن را غیر شفاف، زیرکانه، خسته کننده و حتی نادرست و غیر دقیق توصیف کرده و او را به تلاش برای پنهان نمودن جهتگیری سیاستهای پولی و شرایط اقتصادی واقعی متهم نمودند. تا اینکه خود وی در پاسخ به این اعتراضات به مخاطبین خود هشدار میدهد که "اگر من شفاف باشم به احتمال زیاد حرف های من را بد برداشت میکنید". به عبارت دیگر وی با هوشیاری نحوهی بیان مطالب را به گونهای انتخاب کرده بود تا تاثیر پذیری بیشتری بر بازارهای مالی داشته باشد.
علاوه بر محتوا تاثیر لحن بیان گرینسپن و سایر روسای فدرال رزور بر بازارهای مالی مورد توجه بوده است. در مطالعه ای که توسط محققین دانشگاه ادینبرای اسکاتلند انجام شده علاوهبر محتوای بیان آلن گرینسپن، اثر لحن بیان او نیز بر تغیرات قیمت طلا و نقره به اثبات رسید. بر این اساس افزایش ۱درصدی اطمینان در سخنرانیهای گرینسپن موجب افزایش ۰/۱درصدی قیمت شمش طلا شده است.
نمونه ی اخیر داخلی آن سخنرانی اخیر عبدالناصر همتی ریاست بانک مرکزی ایران در جریان همایش بانکداری اسلامی (۱۰/۰۶/۱۳۹۷) و یا مصاحبه اسحاق جهانگیری معاون اول ریاست جمهوری در جمع خبرنگاران (۲۰/۰۱/۱۳۹۷) و اعلام ناگهانی دلار ۴۲۰۰ تومانی بود. نقطهی مشترک این دو اتفاق، تلاطم و افزایش قیمت دلار در روزهای بعد بود.
مقدمهی فوق برای مقایسهی حوزهی تاثیرگذاری ریاست فدرال رزرو با ریاست بانک مرکزی ایران ارائه نشده است، بلکه جهت ارایه شواهدی مبنی بر تاثیرات محتوا و لحن بیان یک تصمیم گیرندهی کلان اقتصادی بر بازارهای مالی تحت حوزهی اختیاراتش بود.
فارغ از بزرگی و تاثیر گذاری یک اقتصاد بر بازارهای مالی دنیا و صرف نظر از نوع سیاست پولی و مالی اتخاذ شده توسط بانک مرکزی یا دولت، محتوا و شیوهی بیان این مطالب بر واکنش معامله گران و بازار تاثیرگذار است.
طی تحقیقی که اخیرا (Harmon, ۲۰۱۸) در مورد تاثیر سخنرانی های روسای فدرال رزرو آمریکا از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۴ بر روی بازارهای مالی صورت گرفته است, موارد ذیل به اثبات رسیده است:
۱- نوع و کیفیت روابط عمومی دولت، بانک مرکزی و یا وزارت اقتصاد بر آشفتگی و یا ثبات بازارهای مالی تاثیرگذار است.
بعلاوه وجود اطلاعات غیر همدست و نامتقارن موجب عدم اطمینان بیشتری در بازارهای مالی خواهد شد. بر این اساس تصمیم گیرندگان کلان اقتصادی، همچون ریاست بانک مرکزی، با ارایهی اطلاعات بسیار جدید و همچنین با افزایش شفافیت میتوانند به آرامش بازارهای مالی کمک کنند.
متاسفانه در ماه های گذشته شاهد اظهار نظرهای بعضا نا همسو و متضاد از تیم اقتصادی دولت بودهایم. هرچند دولت تلاش داشته تا به واسطه سخنگوی اقتصادی خود تصمیمات و اخبار مهم اقتصادی را به اذهان عمومی منتقل نماید ولی حداقل در چندین ماه قبل شاهد این بودهایم که معاون ریاست جمهوری و سایر وزرا و مسولین هرکدام به تنهایی نقش روابط عمومی دولت را به عهده داشته و در مورد مسایل اقتصادی اظهار نظر می کنند. به اعتقاد نویسنده تعدد سخنگو، تنوع محتوای خبر واحد و عدم وجود کانال ارتباطاتی واحد از عوامل جدی تلاطم در بازار ارز بوده است.
۲- لحن مثبت و منفی سخنران به ترتیب سبب تاثیرات مثبت و منفی بر بازار مالی می شود.
ممکن است از دیدگاه مخاطب درستی این فرضیه از همان ابتدا پذیرفته شده باشد ولی اهمیت نتیجه گیری فوق از این جهت است که فرستادن سیگنال منفی به بازار موجب ایجاد وحشت رسانهای (media fear) شده و اثر افزایشی در التهاب بازارهای مالی را بههمراه میآورد. به عبارتی دیگر تاثیر لحن منفی بسیار مخربتر از تاثیر لحن مثبت بر بازارهای مالی است. نتایج مطالعات روانشناسی صورت گرفته در دانشگاه مک گیل کانادا موید این مطلب است که انسان ها به کلمات منفی مثل جنگ، بحران یا سرطان، پاسخ سریعتری می دهند و به همین دلیل اخبار منفی زودتر به سرتیتر رسانه ها میروند.
آنچه که سخنرانی اخیر رئیس بانک مرکزی ایران به بازار ارز منتقل نمود سیگنال های منفی از وضعیت نابسامان و سوء مدیریت حجم نقدینگی ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومانی، عدم تعادل ترازنامه بانک ها، بدهیهای رو به رشد بانک ها به بانک مرکزی و غیره بود. حال آنکه کمتر فعال اقتصادی و یا حتی عامهی مردم از این اوضاع نابسامان بی خبر است. به عبارت دیگر وی به جای ارایهی اطلاعات جدید و یا شفاف نمودن راه کارهای بانک مرکزی برای مقابله با موج نقدینگی و کنترل بازار ارز، به تشریح وضع نابسامان فعلی پرداخته و موجی از سیگنالهای منفی را روانه بازار نمود.
در پایان نکات ذیل به عنوان پیشنهاد ارایه میشود:
۱- لزوم وجود استراتژی و روابط عمومی ویژه در شرایط بحران و یا غیر عادی اقتصادی جهت ارتباط با اذهان عمومی.
۲- لزوم تعیین سخنگوی واحد برای اعلام برنامه ها و اخبار مربوط به سیاست های مالی (دولت) و پولی (بانک مرکزی). در این راستا سایر اعضای اقتصادی دولت و یا تصمیم گیرندگان بانک مرکزی از اظهار نظر و اعلام برنامه ها خودداری نمایند.
۳- تمرکز بیشتر سخنرانی ها و مصاحبه ها بر راهکارهای ممکن و نه تشریح بیشتر شرایط موجود.
۴- لزوم بکارگیری لحن مثبت و امیدوارانه و پرهیز از تزریق ناامیدی و استرس به بازار.
دکتر محمد مهدی موسوی؛ دانشگاه برادفورد انگلستان