به گزارش مشرق، در چند روز اخیر مصاحبهای از شهیندخت مولاوردی با خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس منتشر شد که واکنشهای بسیاری را به همراه داشت. در بخشی از این مصاحبه به نقل از مولاوردی درباره برخورد قضایی با نزار زکا (جاسوسی که به ۱۰ سال حبس محکوم شد) آمده است: «این به هیچ وجه مورد تائید دولت نیست. ما هر کاری که می توانستیم انجام دادیم تا از این اتفاق جلوگیری کنیم اما شاهدیم که نتوانستیم تاثیر قابل توجهی بگذاریم.»
بعد از اینکه در تماس با مولاوردی درباره این مصاحبه سوال کردیم، وی از ورود به محتوای مصاحبه خودداری کرد و حتی حاضر نشد مصاحبه را تکذیب نماید و تنها به این جمله بسنده کرد که فایل مشروح این مصاحبه را منتشر خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
خانم مولاوردی و باختی تلخ...!
اگرچه مولاوردی با انتشار فایل این مصاحبه تلاش کرد تا به نوعی آنچه توسط برخی رسانهها به نقل از وی منتشر شده را تکذیب کند اما با استماع فایل صوتی تفاوت فاحشی میان آنچه مولاوردی میگوید و آن چیزی که رسانههای غربی از وی نقل کردهاند مشاهده نمیشود.
در استماع فایل این مصاحبه آن چیزی که خودنمایی میکند نوع سوالات مصاحبهکننده و پاسخهایی است که مولاوردی میدهد! خبرنگار که گویی نقاط ضعف خانم مولاوردی را برای رسیدن به جواب سؤالاتش البته آنگونه که میخواهد میداند با زیرکی تلاش دارد با حاکم کردن فضای احساسی بر مصاحبه به جوابهایی که میخواهد برسد.
برای مثال در بخشی از مصاحبه که مربوط به بازداشت برخی از وکلای حقوق بشر است، مصاحبه کننده این سؤال را مطرح میکند که «اینکه میبینید دوستانتان دستگیر میشود باید خیلی برایتان سخت باشد» و مولاوردی هم اینگونه پاسخ میدهد که وقتی سابقه دوستی باشد قطعاً با حساسیت بیشتر پیگیر هستیم!
اما شاید پرسش اصلی این باشد که چرا خانم مولاوردی همه رسانههای داخلی را کنار گذاشته و درددلهای خود را با یک رسانه خارجی آن هم از نوع آمریکایی مطرح میکند! و در پاسخ به بیشتر سؤالات مصاحبه کننده البته بهتر است بگوییم مواضع سیاسی تا سؤال، مهر تأیید میزند.
مولاوردی در بخشی از این مصاحبه در پاسخ به سؤال خبرنگار آسوشیتدپرس که برخی ایرانیها در آمریکا یا بریتانیا هستند اما افراد زیادی وقتی به ایران آمدهاند بازداشت شدهاند چه کاری میتوان انجام داد که این کار متوقف شود؟ مولاوردی در پاسخ بدون خواستن حتی یک مصداق از مصاحبه کننده، میگوید: ما هم امیدواریم این اتفاق بیفتد!
یا در جایی دیگر درباره بازداشت نزار زکا جاسوسی که شهریور ۹۴ در پوشش کارشناس فناوری اطلاعات وارد ایران شد تا ماموریت ویژه خود که از جانب آمریکاییها به وی تفویض شده بود را پیش ببرد اما، توسط نیروهای اطلاعاتی کشور دستگیر و به ۱۰ حبس محکوم شد؛ حکمی که آمریکاییها هم به سبب آگاهی از جاسوس بودن نیروی خود چندان به آن اعتراض نکردند و به دام افتادن زکا را صرفا یک شکست اطلاعاتی و به خطا رفتن تیر جاسوسیشان دانستند؛ اما مولاوردی در این مصاحبه با اظهار تاسف از این موضوع میگوید: این همان اشاره به همدستی داخلی با برخی سیاستهای خارج از کشور بود که متأسفانه اتفاق افتاد و من بارها توضیح دادم. یک همایش بینالمللی داشتیم و مهمانان خارجی با امضای من چون رئیس شورای سیاستگذاری این همایش بودم دعوت شددند و با همکاری وزارت صنعت این همایش را برگزار کردیم.
وی ادامه می دهد:آقای زاکا مقالهای را ارائه داد و پذیرفته شد و پس از آن در ضیافت شام حضور یافت و مثل همه مهمانان خارجی، عکس یادگاری هم گرفتیم، اما بعدا متوجه شدم که در مسیر فرودگاه بازداشت شد و هنوز هم در زندان است و حکم سنگینی برای وی صادر شده است، به هر شکل اینها مجموعه اتفاقاتی است که قطعاً به تغییر نگاه بیرونی و به امنیت داخلی کشور ما برای سرمایهگذاری، ضربه میزند درحالی که در واقعیت هم چنین چیزی وجود ندارد و این تصویر غلطی است که از کشور ما به نمایش گذاشته میشود و به هیچ وجه مورد تأیید دولت نیست. ما تمام تلاشمان را به کار بستیم که این اتفاق نیفتد ولی شاهدیم نتوانستیم تأثیر چندانی داشته باشیم».
این خبرنگار آمریکایی که در میانه مصاحبه به این نتیجه رسیده که میتواند از سادگی خانم مولاوردی بهره بیشتری ببرد سعی دارد تا از زبان او به این موضوع بپردازد که بین قوای ایران اختلاف وجود دارد و متاسقانه خانم مولاوردی به سادگی به او این گرا را میدهد؛ در سؤالی که مربوط به اعتراضات دیماه است مصاحبه کننده با طرح این سؤال که در اعتراضات دیماه دولت آن راحق مردم میداند اما چرا عدهای در همین راستا بازداشت میشوند، مولاوردی اینگونه پاسخ میدهد: «این موضوع برمیگردد به استقلال قوای چندگانه در کشور، البته ما سازوکارهایی داریم که این هماهنگیها بیشتر باشد و نشستهای دورهای سران قوا را داریم که هر چند وقت یکبار با هم جلسه دارند، ولی همان اصل و تفکیک، برخی مواقع تعبیر به این میشود که درباره یک موضوعی ما اختلاف نظر و دیدگاه داشته باشیم.
یا در جایی دیگر درباره موضوع تفکیک قوا اینگونه عنوان میکند: «ما اصلی در قانون اساسی با عنوان اصل تفکیک قوا داریم، اما به این معنا نیست که ناهماهنگی کامل بین قوا داشته باشیم، البته بعضا پیش میآید، اما تمام تلاشها بر این است که این اصل در هماهنگی قوا با هم اتفاق بیفتد و به این شکل نباشد که عملکرد یک قوه تلاشها و پیگیریهای سایر قوا را نادیده بگیرد و یا خنثی کند، این یک هنر است و ظرافتی در آن نهفته است که بعضا رشته کار از دست خارج میشود، اما هدف همه آن این است که این اتفاق نیفتد و این ناهماهنگیها به حداقل برسد».
البته مصاحبه خانم مولاوردی یک نکته مثبت هم داشت. آنجایی که وی در پاسخ به سوالی درباره موارد مخدر، پاسخ متفاوتی را بیان کرد.وقتی که خبرنگار آسوشیتدپرس از مولاوردی درباره کاهش اعدامهای مربوط به مواد مخدر سوال میپرسد، وی در جواب میگوید: این دستاورد نظام است بعد از سالها تجربهای که در مبارزه با قاچاق مواد مخدر داشتیم و با ابتکار مجلس و همکاری قوه قضائیه و دولت این قانون اصلاح شد...
به هر حال باید از خانم مولاوردی پرسید، اقدام به مصاحبه با یک رسانهی آمریکایی که همواره به دنبال ضربه زدن به نظام و دولت جمهوری اسلامی ایران است چه ضرورتی داشت؟ در حالیکه آقای روحانی با عنوان رئیس دولت دائماً از انسجام، وحدت و تمرکز بر روی مسائل اصلی کشور حرف میزند و بر همگرایی و همافزایی اصرار دارد چرا از سوی دستیار ویژه ایشان چنین اظهاراتی مطرح میشود؟