به گزارش مشرق، سفر یک روزه رئیسجمهور به آذربایجان غربی که با سفر به شهرستان خوی و سخنرانی در جمع دانش آموزان و گروههایی از منتخبان مردم شمال استان در ورزشگاه شهید چمران این آغاز شد در فضایی انجام گرفت که دولت در هیچ یک از سطوح برنامهای برای بازدید از دریاچه ارومیه نداشت و نه تنها خود رئیسجمهور یا معاونان یا وزرایش بلکه رئیس سازمان حفاظت محیطزیست و حتی معاونان و مدیران ستادی این سازمان نیز یک لحظه پای خود را به دریاچه ارومیه و اطراف آن نگذاشتند تا متوجه شوند چه فاجعهای در این پارک بزرگ ملی کشور در حال وقوع است.
بیشتر بخوانید:
دریاچه ارومیه در پیچ وعدهها آب میرود
تعطیلی کشاورزی و صنعت به بهانه احیای دریاچه ارومیه
حرکت لاک پشتی احیای دریاچه ارومیه
مدتها قبل از آغاز سفر رئیسجمهور به آذربایجان غربی در خبرها به بیتوجهی دولت در نگنجاندن موضوع دریاچه ارومیه در برنامههای حسن روحانی را اشاره شده بود تا با یادآوری این مطالبه عمومی، اهمیت و ضرورت توجه به بزرگترین بحران زیستمحیطی تاریخ کشور عیان شود در حالیکه همانطور که رئیسجمهور خود تصمیم گرفت این بار در شهر ارومیه با مردم دیدار نکرده و عازم خوی شود خود وی نیز تصمیم داشت نه در بستر دریاچه ارومیه با رسانهای گفتوگو کند و نه هیچ بازدیدی از دریاچه ارومیه داشته و نه هیچ جلسهای نیز با محوریت دریاچه ارومیه برگزار شود.
مرور چهار سخنرانی رئیسجمهور که یک مورد آن در خوی و 3 مورد آن در شهر ارومیه انجام شد حاوی یک نکته اساسی از سیاست دولت در قبال دریاچه ارومیه در سفر به آذربایجان غربی است و آن اینکه دولت فقط یک حرف برای گفتن داشت که چهار بار از زبان رئیسجمهوربیان شد "اگر دولت یازدهم و دوازدهم نبود اکنون چیزی بنام دریاچه ارومیه وجود نداشت".
این سخن از زبان رئیسجمهور در حالی بیان میشود که در 6 سال گذشته حتی حق آبه قانونی دریاچه ارومیه نیز از سرازیر شدن به این پهنه نمکی دریغ شده و دولت عملاً در کاهش 40 درصدی مصرف آب کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه توفیق چندانی نداشته چون بنا بر اعلام خود دولتمردان محلی افزون بر 60 درصد از اعتبارات مورد نیاز برای مدرن سازی آبیاری کشاورزی تخصیص پیدا نکرده است.
تخصیص بودجه ناکافی و دیرهنگام برای دریاچه ارومیه
دولت در شش سال اخیر در اجرای راهکارهای 28 گانه احیا دریاچه ارومیه جز در یک پروژه انتقال آب از طریق تونل از کانی سیب که آن هم از اعتبارات صندوق توسعه ملی تغذیه میشود در مابقی آنها به توفیق اثربخشی نائل نیامده و در بسیاری از راهکارها با تخصیص اندک و دیرهنگام بودجهها عملاً اتفاق بزرگی نیافتاده تا به واسطه آن آبی راهی دریاچه ارومیه شود کما اینکه کاهش مداوم آب دریاچه ارومیه در 6 سال اخیر گواه این حقیقت است.
نکته جالبِ ماجرا جایی است که وقتها دهها سانتیمتر آب دریاچه ارومیه پایینتر رفته و پهنه آن کوچک و کوچکتر میشود دولتمردان ملی و محلی و رسانههای وابسته هیچ خبری از آن منتشر نمیکنند اما وقتی به واسطه چند بارش آسمانی مقطعی یکی دو سانتیمتر آب دریاچه ارومیه بالاتر میآید همین موضوع به سرخط خبری رسانههای همسو با دولت آمده و جزو عملکرد دولت در احیا دریاچه ارومیه محاسبه میشود.
فقط یک سیزدهم از آب دریاچه ارومیه باقی است
مدتهاست دولت فراموش کرده که حجم آب دریاچه ارومیه در تراز اکولوژیک 13 میلیارد مترمکعب است که از آن فقط در حدود یک میلیارد متر مکعبش باقیمانده که کم و زیاد شدن یکی دو سانتی متری آن تأثیری چندانی در روند جلوگیری از بحران ندارد بلکه این بستر طوفانزای نمکی برای مهار بحرانهای پیش رو به عزم و ارادهای ملی و چه بسا بینالمللی نیاز دارد اما دریغ که اینک حتی بازدید از آن نیز در برنامههای حتی یک مدیر میانی دولت هم قرار نمیگیرد.
سیاست دولت در سفر اخیر رئیسجمهور به آذربایجان غربی برگرفته از این ضربالمثل بود که فلانی دست پیش را گرفته تا پس نیافتد چرا که راهکارهایی که به صورت ناقص و با تخصیص بودجههای ناکافی و دیرهنگام اجرا شده منجر به بهبود حال دریاچه ارومیه نشده و آنچه که دولت منت آن را بر سر افکار عمومی در منطقه گذاشته که دولت دریاچه را تثبیت کرد فقط یک انحراف است چرا که بنا بر اعلام کارشناسان، روند خشک شدن دریاچه ارومیه در دو دهه اخیر در سالهای 92 تا 97 نیز مطابق با سالهای قبل از آن و طبق یک روال طبیعی طی شده و عوامل انسانی در شتاب گرفتن آن یا در کند شدن آن تأثیری نداشته است.