به گزارش مشرق، «یاسر جبرائیلی» در کانال تلگرامی خود درخصوص برنامه های پنج ساله توسعه ایران نوشت:
برنامههای پنجساله توسعه ایران که عمدتا توسط اندیشمندان لیبرال تدوین شدهاند و در موارد قابل توجهی تناقضهای آشکار با سیاستهای کلی نظام دارند، گویا اساسا به گونهای نوشته میشوند که حاصل آنها، پسرفت کشور باشد.
مطالعه برنامههای توسعه ایران به ما میگوید این برنامهها اصطلاحا کارکرد "تعمیق پیشرفت" را دارد تا رسیدن به پیشرفت؛ در حالیکه ایران یک کشور در حال پیشرفت است، نه یک کشور پیشرفته.
بیشتر بخوانید:
افزایش تعداد باسوادان پس از انقلاب
با یک مثال این مبحث را روشنتر میکنم. در برنامه پنجساله ششم توسعه هدفگذاری شده است که تولید تلویزیون از یک میلیون دستگاه در سال ۹۴ به ۱.۸ میلیون دستگاه در سال ۹۹ برسد. یا تولید خودرو سواری و وانت از ۱۰۲۰ هزار دستگاه به ۲ میلیون دستگاه در سال برسد. پرسش اینجاست که آیا افزایش تیراژ تولید، میتواند شاخصی برای پیشرفت باشد؟ یا کارکرد این شاخص بیشتر افزایش مصرف است؟ آیا هنگامیکه خودرو و تلویزیون ما مونتاژ شده و در بازار داخل به فروش میرسد، نباید افزایش تیراژ این تولید ادعایی را نشانه افزایش مصرف دانست و از آنجائیکه قطعات مونتاژ، وارد میشود، آن را به حساب پسرفت کشور گذاشت؟ کلیگوییهایی نظیر افزایش یک درصدی ارزش افزوده داخلی در حوزه صنعت ظرف ۵ سال نیز نمیتواند جبران کننده این خطای راهبردی در برنامهنویسی باشد.
مطالعه برنامههای توسعه کره جنوبی به ما میگوید این کشور در دوره جهش صنعتی خود(۱۹۶۱ تا ۱۹۷۹) برنامههای توسعه پنجسالهای داشته که از نظر عنوان و بازه زمانی شباهت زیادی به برنامههای توسعه ما دارد، اما محتوای آن کاملا متفاوت است. کره در برنامههای توسعه خود، دستیابی به توان تولید را هدفگذاری میکرد نه افزایش تیراژ تولید از محل مونتاژ. مشخصا کشور برنامهریزی میکرد که تولید داخلی را جایگزین واردات نماید. برای نمونه، در برنامه پنج ساله چهارم کره، در حوزه الکترونیک می بینیم که ۵۷ قلم کالای مهم این حوزه شناسایی شده و برای تولید داخلی این کالاها برنامهریزی شده است. در آن ۵ سال ظرفیتهای کشور بسیج شد تا واردات آن ۵۷ قلم کالا با تولید داخلی جایگزین شود. مشوقها و حمایتهای گوناگونی نیز انجام شد تا کشور به این هدف دست یابد.
بدون تعارف بگوئیم. تا زمانی که درب نظام برنامهنویسی توسعه و تخصیص منابع ما بر روی پاشنهای میگردد که لیبرالها در اوایل دهه ۷۰ بنا نهادند، به جایی نخواهیم رسید. این نظام باید دگرگون شود. نیازمندیها، واردات، ظرفیتها، تولیدات و مصارف کشور کاملا احصاء شود و در هر بخش، هدفگذاریهای عملیاتی برای دستیابی به توان تولید انجام گیرد. اگر میخواهیم در صنعت خودرو یا تلویزیون برنامه توسعه بنویسیم، برای دستیابی به توان تولید تعداد مشخصی قطعه صنعتی باید برنامه ریزی کنیم نه افزایش تیراژ مونتاژ.