مهدوی کیا با توئیتی که در مورد بازی ایران مقابل عراق گذاشت بعد از مدتها خاطرات فوتبالیمان را زنده کرد. او اعتقاد داشت که کیروش هم مانند بعضی از مربیان سنتی ایرانی مقابل عراق به همین تاکتیک دل بسته بود. این اظهار نظر در مورد بازی تیم ملی چقدر درست است و در صورت درست بودن چقدر بابت آن میتوان به سرمربی تیم ملی ایراد گرفت؟
صحبت کردن در مورد آمار یک بازی نمیتواند ملاک درستی برای قضاوت در مورد تاکتیک یک تیم باشد. با این حال بازی با عراق به عنوان بازی با اولین حریف جدی در این تورنمنت میتواند کیفیت تیم ملی ایران را بهتر از دو بازی گذشته نشان دهد. اگرچه تیم ملی در این بازی از چند بازیکن جدید استفاده کرد اما بیشتر تغییرات در فاز دفاعی صورت گرفت و در فاز هجومی نمیشود از واژه تیم دوم استفاده کرد.
در بازی با عراق، ایرانیها ۱۵ شوت به سمت دروازه حریف داشتند. از این ۱۵ شوت، ۵ شوت روی حرکات در جریان بازی بدست آمد و ۱۰ شوت حاصل ضربات ایستگاهی بود و اگر به صورت جزئیتر بخواهیم اشاره کنیم شامل ۶ پرتاب اوت و ۴ ضربه ایستگاهی میشود. یعنی پرتاب اوت سهم زیادی را در حملات طراحی شده تیم ملی داشته است و حساسترین موقعیتها هم از آن بدست آمد. در این بازی تیم ملی ایران به دو موقعیت مشکوک به پنالتی هم اعتراض شدید به داوری داشت که این دو موقعیت هم روی ضربات اوت وحید امیری بدست آمد.
بررسی موقعیتها و گلهای ایران در بازیهای قبل، نشان میدهد تیم ملی تنوع زیادی روی استفاده از ضربات شروع مجدد در کنار حملات جریان بازی دارد. بازی مقابل ویتنام هر دو گل ایران در جریان بازی بدست آمد. از موقعیتهای ایجاد شده دو موقعیت از حرکات تیمی بود و ۵ بازی از ضربات شروع مجدد که شامل سه اوت میباشد. در بازی مقابل یمن هم میتوان ردپای ضربات ایستگاهی را به خوبی دید. سه گل از ۵ گل حاصل ضربات ایستگاهی بود. دو گل روی ضربه کرنر و یکی، با ضربه آزاد مستقیم اشکان دژاگه بدست آمدند.
رکورد اصلی اما در بازی با عراق رقم خورد جایی که تیم ملی با پرتاب ۲۷ اوت رکورد ویژهای را از خود به جای گذاشت. وریا غفوری ۱۲، وحید امیری ۹ و میلاد محمدی ۶ اوت را در این بازی پرتاب کردند. رفتن توپ به اوت اتفاقی است که توسط تیم حریف اتفاق میافتد و نمیتوان تیم خودی را در مورد تعداد بالای آن مقصر دانست اما بحث از جایی شروع میشود که بدانیم یک تیم برای گرفتن اوت و استفاده از آن برنامهریزی ویژهای داشته است یا نه.
این عکس نشان میدهد که پرتابهای ایران برای کیروش فراتر از یک اوت ساده است. در طول بازی بارها میتوان این آرایش را در ضربات اوت دید. قدوس و امید ابراهیمی دو بازیکنی هستند که هنگام ضربات اوت عقبتر از بقیه بازیکنان میایستند تا از ضربات برگشتی استفاده کرده و با شوتهای قدرتمند خود یا دروازه حریف را باز کرده و یا موج دوم حملات را آغاز کنند.
همچنین در بازی با ویتنام در حالی که مدافعان حریف توپ را در نزدیکی نیمکت تیم ملی به بیرون فرستادند وریا غفوری تصمیم به پرتاب اوت داشت اما سرمربی تیم ملی از این اقدام او عصبی شد و با فریاد و حرکت دست خود نشان داد وحید امیری برای پرتاب اوت در حال آمدن است و وریا نیز توپ را برای امیری فرستاد تا این بازیکن اقدام به پرتاب بلند این توپ کند.
پرتاب اوت و ضربات ایستگاهی راههایی برای رسیدن به گل هستند و ایرادی به تیمی که از آنها استفاده میکند وارد نیست و ایراد از جایی آغاز میشود که تاکتیکهای رسیدن به گل در همین یک راه خلاصه شود و راه دیگری در تفکرات یک مربی وجود نداشته باشد. گزارهای که در مورد کیروش با توجه به دو گل بازی ویتنام و دو گل یمن تضعیف و البته با گل نزدن مقابل تیم ملی عراق با وجود این که ما تمایل به اداره بازی و کسب تساوی داشتیم کمی تقویت شود. در کل برای قضاوت بهتر در این مورد باید منتظر بازیهای تیم ملی در مراحل بعدی و با حریفان جدیتر ماند. قطعاً کیروش با بازیکنان و تیم آمادهای که در اختیار دارد راههای زیادی را برای رسیدن به گل طراحی کرده است و در ادامه مسیر میتواند این تفکر بوجود آمده در مورد تیم ملی و راههای تاکتیکیاش کاملتر کند.