به گزارش مشرق، اختتامیه
سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر بسترساز اتفاقات مثبت و منفیای بود که در این گزارش قصد داریم به حاشیه و متن این اتفاقات در ایستگاه پایانی این رویداد هنری بپردازیم.
ایستادن نرگس آبیار به عنوان یک فیلمساز زن در پیشانی مهمترین رویداد هنری کشور بار دیگر تجلیدهنده بستری است که انقلاب اسلامی برای رشد زنان در عرصههای مختلف به ویژه عرصههای هنری و فرهنگی ایجاد کرده است. گرچه درخشش زنان در این ۴۰ سال به موضوعی عادی تبدیل شده است، اما درخشش یک بانو در رقابت با ۳۲ فیلم مصادف با چله انقلاب جلوهای دیگر از حقانیت انقلاب اسلامی است.
ایستادن نرگس آبیار به عنوان یک فیلمساز زن در پیشانی مهمترین رویداد هنری کشور بار دیگر تجلیدهنده بستری است که انقلاب اسلامی برای رشد زنان در عرصههای مختلف به ویژه عرصههای هنری و فرهنگی ایجاد کرده است. گرچه درخشش زنان در این ۴۰ سال به موضوعی عادی تبدیل شده است، اما درخشش یک بانو در رقابت با ۳۲ فیلم مصادف با چله انقلاب جلوهای دیگر از حقانیت انقلاب اسلامی است.
بیشتر بخوانید:
پیش از آغاز جشنواره فجر در گزارشی به حضور بانشاط سینماگران زن در جشنواره فیلم فجر پرداختیم و به این موضوع اشاره کردیم که با وجود متهم کردن ایران به ایجاد محدودیت برای فعالیت اجتماعی زنان در حوزههای مختلف صرفاً با نگاهی گذرا به کیفیت و کمیت حضور زنان در سینمای ایران در مقایسه با کشورهای غربی مشاهده میکنیم که ایران دست برتر را در این حوزه دارد. این حضور با نشاط در همه بخشها و اصناف مختلف سینمایی قابل مشاهده است. توجه به این نکته ضروری است که فعالیت زنان سینماگر ایرانی مانند هالیوود متمرکز در مقابل دوربین نیست و شامل مشاغل مختلف پشت دوربین هم میشود. تمرکز زنان سینماگر به فعالیت در جلوی دوربین بیش از یک دهه است که در هالیوود به عنوان مسئلهای اعتراضی از سوی زنان مطرح است.
اما چالشهای جنسیتی فقط به هالیوود به عنوان عظیمترین مرکز فرهنگی جهان غرب محدود نمیشود و طی سالهای اخیر اعتراضات مختلف از سوی زنان سینماگر برای گرفتن سهم بیشتر در فستیوالهای سینمایی نشاندهنده این حقیقت است که برخلاف ادعاهای برابری جنسیتی در این کشورها عملاً امکان حضور سالم و برابر زنان در فعالیتهای فرهنگی و هنری با موانع جدی روبهرو بوده و طنز ماجرا این است که همین کشورها همواره ایران را متهم به محدودیت فعالیت اجتماعی زنان میکنند. اما به جرئت میتوان گفت: انقلاب اسلامی در ایران منجر به شکوفایی استعداد زنان در عرصههای مختلف فرهنگی و هنری شد. اگر پیش از انقلاب سینمای ایران بستری برای رونق فساد و فحشاء بود و زنان در این بستر آسیبپذیرترین قشر بودند پس از انقلاب اسلامی مساعد شدن محیط سینما برای فعالیت سالم زنان به کشف استعداد و شکوفایی فیلمسازان زن منجر شد.
بازگشت اعتبار داوری به جشنواره
اما جشنواره سیوهفتم را باید به لحاظ داوری یکی از استانداردترین دورههای این رویداد هنری قلمداد کرد. واکنشها غالباً در این باره مثبت بود. اگر در دورههای پیشین هیئت داوران برای مثال یک فیلم را در ۱۱ بخش نامزد سیمرغ میکرد و در نهایت در هیچ بخشی به آن جایزه نمیداد و همین مسئله اعتبار داوری را به کلی زیر سوال میبرد یا در دورهای دیگر در یک بخش دو سیمرغ تعلق میگرفت یا در دورهای دیگر جوایز طوری تقسیم میشد که همه راضی باشند و کسی دست خالی نماند در این دوره تقریباً سیمرغها با منطق بهتری تقسیم شدند. هر چند میتوان به سیمرغ فیلمنامه که به فیلم قصر شیرین رضا میرکریمی تعلق گرفت ایراد وارد کرد، اما در اغلب بخشها جوایز طوری اهدا شد که با انصاف نسبت زیادی داشت، به ویژه اینکه این بار همان فیلمی که سیمرغ کارگردانی را دریافت کرده بود، سیمرغ بهترین فیلم را هم دشت کرد و این اتفاقی است که مبنای درستی دارد.
مسخرهبازی روی استیج مراسم
اما شب اختتامیه جشنواره فجر شاهد اتفاقات دیگری هم بود که در محافل رسانهای و هنری با واکنشهای منفی زیادی روبهرو شد، از جمله رفتار عجیب همایون غنیزاده کارگردان فیلم مسخرهباز در مواجهه با جوایز جشنواره بود که خیلیها را حیرت زده کرد. این کارگردان به جای حضور در روی استیج و دریافت سیمرغ بهترین فیلم بخش نگاه نو یک نوجوان افغان را رهسپار قرار گرفتن پشت تریبون کرد تا از روی یک کاغذ متنی را بخواند و اعلام کند که از دریافت جایزه منع شده است، اما در بخشی دیگر پس از اعلام جایزهای دیگر برای همان فیلم این بار کارگردان روی استیج رفت و جایزه دوم را دریافت کرد!
مازیار میری عضو هیئت داوران بخش نگاه نوی جشنواره فجر واکنش تندی به این ماجرا نشان داد و با بیان اینکه کاش میشد یاد داد جای مسخرهبازی درون سیرکهاست، عنوان کرد: «کاش میشد در دانشکدههای هنری قبل از هر چیزی اخلاق و شعور را آموزش داد، کاش میشد یاد داد مسخرهبازی جایش درون سیرک هاست نه میان خانواده نجیب سینما.» مهرزاد دانش عضو هیئت داوران بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر هم به این رفتار اینگونه واکنش نشان داد: «به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر پیشنهاد میکنم قوانینی تدوین شود که بر اساس آن، افرادی که از گرفتن جوایزشان، بدون دلیل، امتناع میکنند، در دورههای بعد حق شرکت در این مناسبت را نداشته باشند. لوسبازی زننده جوانک تازهکاری با رفتارهای تهوعآور متظاهرانهاش در ادا درآوردن کژفهمانه از براندوی بزرگ و پذیرش / عدم پذیرش ادواری جایزهاش، از میزان شعور اجتماعیاش رونماییای جانانه به عمل آورد، نشان داد این جایگاه نیاز به مراقبت بیشتر دارد.» دانش اضافه میکند که: «شخصیت فیلم پالتو شتری، جوانکی خودشیفته است که مسیر شهرت و اعتبار را با رفتارهای ضداجتماعی میپوید و مثلاً از گرفتن جایزه در مراسمی که در آن شرکت کرده خودداری میکند تا بعداً با مرور واکنشهای منفی به این رفتار ارضا شود. نمیدانستم این فانتزی سینمایی، تنها چند روز بعد از تماشای این فیلم، به طور زنده مقابل چشمان من و صدها چشم دیگر شکل عینی به خود میگیرد»!
علی نصیریان؛ استاد اخلاق
اما اتفاق مثبتی که بازتابهای زیادی داشت سخنان استاد علی نصیریان هنگام دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد بود. خیلیها نمیدانستند که نصیریان اولین بار است که در جشنواره فجر جایزه میگیرد، البته پیش از این از وی در این رویداد هنری تجلیل به عمل آمده بود، اما بیان این جمله از زبان علی نصیریان که در این ۴۰ سال اولین بار است که در جشنواره فجر جایزه میگیرد خیلیها را به تعجب و البته افسوس واداشت. نصیریان پس از انقلاب در دو جین فیلم مهم، چون بوی پیراهن یوسف، شکارچی شنبه، ایران برگر، دیوانه از قفس پرید، روز باشکوه، دزد و نویسنده، ناخدا خورشید، جادههای سرد، کفشهای میزرا نوروز و کمال الملک نقشهای درخشانی ایفا کرده است، اما هیچکس فکرش را هم نمیکرد که این همه نقش بزرگ و ماندگار از سوی این پیشکسوت بازیگری از سوی داوران دورههای مختلف نادیده گرفته شده باشد. نکته دیگر سخنانی بود که نصیریان بر زبان آورد که مهمترین شاخصه آن تواضع و فروتنی بود که از لابهلای آن نمود داشت و همه را به تحسین واداشت.
منبع: روزنامه جوان