سرویس جامعه مشرق - هنوز دهانشان بوی شیر می دهد و پوشک پایشان خشک نشده که وارد دنیای بزرگ تبلیغات و کسب درآمد شده اند. پدر و مادر، شغل قبلی شان را رها کرده و یکی در نقش مدیر برنامه و دیگری در کسوت آرایشگر و دیزاینر فرزند دلبندشان، مشغول شمردن پولهایی هستند که از ادا و اطوار یک سلبریتی کوچک، در می آورند و حالا این اینفلوئنسر کوچک، روزی ۱۰ ساعت کار می کند، حتی گاهی بیش از کودکان سر چهارراه ها.
حالا نه تنها کلیات زندگی، بلکه خصوصی ترین مسائل روزمره را هم در فضای مجازی قرار می دهند تا فالوور بیشتر جذب کنند. فالوور بیشتر هم که یعنی پول بیشتر. عکس های رنگ به رنگ از لحظه تولد فرزند تا اولین کلمه و آخرین قضای حاجت بهانه ای می شود برای درآمد زایی. کودکان ۲-۳ ساله آرایش می شوند و مدل لباس ها و برند های مختلف.
بیشتر بخوانید:
کودکی یا بازی کودکانه؟
مادران تصاویر فرزندان خود را به اشتراک میگذارند و معمولاً از این طریق فالوورهای زیادی پیدا میکنند. لایکها و قربان صدقه رفتنها شروع میشود و هر لباسی که آن کودک میپوشد طرفداران زیادی پیدا میکند.
بسیار از این کودکان از همان بدو تولد بازیچه بازی های کودکانه والدین و اطرافیان خود می شوند. به جای آنکه به دنبال بازی های کودکانه و کنجکاوی در ناشناخته های دوران کودکی باشند هر روز در دنیای بزرگسالان سیر کرده و به جای حرکات و واژه های کودکانه تمام حرکاتشان فراتر از سنشان است و کلماتی را ادا می کنند که هیچ درکی از آنها ندارند.
با تائید بسیاری از اطرافیان این گونه خانواده ها وقتی وارد زندگی واقعی این گونه افراد می شوید بسیار متفاوت از آن چیزی است که در دنیای مجازی می بینید. آن لباس های رنگارنگ و رستوران ها و سفرهای آن چنانی که برای جلب توجه مخاطبان در صفحه های مجازی این کودکان می بینیم در بیشتر مواقع وجود ندارد و حتی بسیاری از این کودکان و خانواده هایشان تنها بازیچه افراد سودجو قرار گرفته و درآمد های آنها به جیب افراد دیگری می رود.
حریم خصوصی کودکان برای چه کسی مهم است؟
به گفته بسیاری از کارشناسان، نبود قانون های کارآمد در این زمینه باعث شده است که حریم خصوصی بسیاری از کودکان تحت تاثیر سودجویی برخی خانواده ها و افراد دیگر قرار گیرد. در بسیاری از کشورهای دنیا مانند اتریش، فرانسه و دانمارک قوانین بسیار محکمی در خصوص این گونه مسائل وجود دارد و در صورتی که با کودکان برخورد ابزاری شود و حقوق آنها نقض شود برخورد جدی صورت می گیرد.
در این خصوص دکتر حمید رضا باغستانی روانشناس در گفتگو با مشرق می گوید: بیشتر مادرانی که از طریق انتشار تصاویر کودکشان به دنبال جذب فالوور و درآمدزایی در فضای مجازی هستند بیشتر به دنبال جلب توجه و رفع نیاز خود کمبینی خودشان هستند. متاسفانه امروز در جامعه ما بسیاری از این افراد وجود دارند که در کودکی کمتر به آنها توجه شده و امروز به دنبال ابراز وجود در جامعه هستند و چه جایی بهتر از فضای مجازی که پشت صفحات تو در توی آن می توان به راحتی چهره واقعی را پنهان کرد.
وی می افزاید: از سوی دیگر بسیاری از والدین نداشته ها و انجام نداده های زیادی در زندگی خود دارند که می خواهند به یکباره آن را بر سر فرزندان خود پیاده کنند. مثلاً بسیاری از پدرها دوست داشته اند که در کودکی فوتبالیست یا پزشک بشوند و ما می بینیم وقتی صاحب فرزند می شوند با اجبار خواسته های فرزندشان را نادیده گرفته و سعی می کنند تا آنها را به این شغل ها هدایت کنند. معروف شدن هم آرزوی بسیاری از مادران و پدرانی است که به هر شکل می خواهند فرزندانشان را امروز از طریق فضای مجازی به این خواسته برسانند.
این استاد دانشگاه تاکید می کند: با در معرض دید قرار گرفتن، کودک همواره یاد می گیرد که چطور در مقابل عکس ها و فیلم ها ظاهری خوب و آراسته از خودش نشان دهد در صورتی که در بسیاری از موقعیت های زندگی این وضعیت وجود ندارد. به همین خاطر کودک اصطلاحاً ظاهری نمایشی را از خود در جامعه نشان خواهد داد و این در آینده فرد در جامعه - که اکنون نیز مشهور است- بسیار تاثیر گذار خواهد بود.
بلبشوی تبلیغات یا فرهنگ سازی غلط؛ کدام مقصر است؟
اما آنچه که در پس پرده این اتفاق در حال شکل گرفتن است، فرهنگ جلب توجه و دیدن شدن است. فرهنگ استفاده کالاهای خاص. مانند لوازم آرایش و لباس های خاص. در گذشته خانواده ها استفاده از لوازم آرایش را برای دختران حتی تا پیش از ازدواج نیز جایز نمی دانستند اما امروز فرهنگ اینستاگرامی با مجوز رسمی خانواده ها به کودکان آموزش می دهد که می توان برای رسیدن به اهداف خاص حتی از کودکی بسیاری از ارزش ها را زیر پا گذاشت.
تبلیغ انواع و اقسام لوازم آرایشی که توسط یک کودک تبلیغ می شود آن هم کودکی که توسط خانواده خود آرایش شده چه تاثیری در آینده او دارد؟
دکتر باغستانی در این خصوص می گوید: بسیاری از اتفاق هایی که در فضای مجازی برای یک کودک می افتد با دنیای واقعی در تضاد است. مثلاً خانواده یک کودک در اینستاگرام تلاش می کنند او هر روز بیشتر و بیشتر دیده شود و لایک بگیرد عکسش را در هر جایی منتشر می کنند و همه جا دست به دست می شود اما همان کودک می بیند که مثلاً وقتی می خواهد تا سوپرمارکت سر کوچه برود پدرش چند بار به او می گوید که مواظب باشد و جامعه نا امن است. این تضاد مشکلات فراوانی را برای یک کودک به خصوص دختران ایجاد می کند.
وی ادامه می دهد: اینکه یک کودک را در فضای مجازی آرایش می کنند اما در حالی که دنیای واقعی بسیاری از ما تا سنین بزرگسالی به دختران اجازه این کار را نمی دهیم، یا اینکه یک کودک را مجبور می کنیم داثما در حال رقص و آواز خواندن با شکل و لباس های مختلف باشد، فرهنگ اسلامی و ایرانی جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث می شود در آینده جوانانی به جامعه تحویل داده شود که ندانند چه چیزی ارزش است و چه چیزی ضد ارزش.
کودک آزاری یا کودک بازاری؟ مسئله این است!
البته اگر فکر کنیم که موضوع به همین جا که یک خانواده تعدادی از عکس های فرزند خود را در اینستاگرام منتشر و عده ای هم لایک می کنند، ختم می شود کاملاً نگاهی ساده و سطحی به ماجرا است.
خانم محرابی که چند ماهی است وارد این بازار شده، صفحه ای از عکس های فرزندش در اینستاگرام باز کرده و می گوید: برای دل خودم عکس های فرزندم را اینستاگرام منتشر می کردم. در ابتدا بیشتر افرادی که صفحه ام را دنبال می کردند فامیل بودند اما بعد از مدتی تعداد فالورهایم بیشتر شد. سعی کردم افراد فالو کننده را محدود کنم تا اینکه یک روز پیغامی از یک فرد ناشناس دریافت کردم.
وی می افزاید: در پیغام به من پیشنهاد کرده بودند که چرا اجازه نمی دهید فرزندتان معروف شود. ما با شما قرار دادی می بندیم و از عکس ها فیلم های فرزندتان استفاده می کنیم ما به ازای هر آگهی ۲ تا ۵ میلیون تومان دریافت می کنیم که از این مبلغ ۱۵ تا ۲۰ درصد مبلغ کل قرارداد آگهی به شما می رسد.
وی تاکید می کند: من قبول نکردم چون احساس می کردم این نوعی تجارت است اما موضوع را با یکی از اقوام مطرح کردم اما اون این کار را اصلاً بد نمی دانست به خاطر همین به همان فرد پیغام داد که فرزندش ۵ سالش است و می تواند با آنها همکاری کند اما در کمال ناباوری آن فرد پیغام داد که فرزند شما هم سنش بالاتر از ۳ سال است و هم پسر است که به درد ما نمی خورد!
پاکنژاد دیگر فعال کم تجربه در این حوزه نیز با بیان اینکه بارها از سوی افراد و شرکت های مختلف برای دختر ۲ سال و نیمه اش پینشهاد تبلیغات اینستاگرامی شده، می افزاید: دختر من چشم های سبز و موهای صاف و روشنی دارد که این باعث شده بارها وقتی عکسش را در اینستاگرام توسط خودم یا اقوام منتشر کرده ام پیشنهاد هایی برای تبلیغات اینستاگرامی دریافت کند.
وی می افزاید: بالاخره هر انسانی کنجکاو می شود تا حداقل پیشنهادهای آنها بشنود. چندباری با برخی از آنها صحبت کرده ام اما تا به حال با هیچکدام همکاری نکرده ام. برای مثال یکی از آنها تاکید کرد که دخترم را به آتلیه ای مجهز می برند و عکس های حرفه ای از او می گیرند که برای یک شرکت تولید پوشک کودک است. علاوه بر لباس هایی که توسط شرکت به دخترم داده می شود برای هر تبلیغ یک میلیون تومان هم به ما داده می شود. آنها می گفتند که در طول ما حداقل ۸ تا ۱۰ مورد از این تبلیغ ها دارند.
وی خاطر نشان کرد: یک فرد دیگر هم تماس گرفته بود و می گفت آیا دخترتان حرف هم می زند؟ گفتم که در حد چند کلمه. آنها می گفتند اگر دختران را آموزش دهید که اسمی که مد نظر ما است را در تبلیغ بگوید برای هر تبلیغ تا ۳ میلیون تومان هم پرداخت می کنیم.
به یکی از مادرهایی که فرزندش صفحه مخصوص خود را در اینستاگرام دارد و بیش از ۲۰۰ هزار نفر بازدید کننده دارد پیغام می دهیم. تاکید می کند که مبلغ فیلم با عکس متفاوت است. هر عکس ۵۰۰ هزار تا یک میلیون تومان و هر فیلم تا ۳ میلیون تومان دریافت می کنند.
اذیت و آزارهای پیدا و پنهان کودکان از فعالیت تبلیغاتی
علاوه بر تبعات روحی و دراز مدت، ماجرای حضور جدی و حرفه ای کودکان در موضوعات تبلیغاتی، اتفاقات جسمی و فوری را هم به دنبال دارد. مثلاً هنگامی که با یک شرکت فعال در زمینه تبلیغات کودکان تماس گرفته و عکسی پیدا شده در گوگل را به آنها به عنوان فرزندمان معرفی می کنیم، شرایط را تا حدودی برایمان توضیح می دهند.
مثلاً حضور در یک فشن شو کودکان، حدود ۶-۷ ساعت زمان را در طول یک روز به خود اختصاص می دهد و علاوه بر تمرینات در همان روز، در روزهای قبل تر نیز نیازمند چند ساعت تمرین و تست لباس است.
از سوی دیگر، هنگامی که سوال می کنیم ممکن است از لوازم آرایشی برای بهتر دیده شدن کودکان استفاده کنند؟ پاسخ شان مثبت است و معتقدند که "استفاده از این لوازم، هم در زمان عکاسی و فیلمبرداری و هم حضور در برخی مجالس خاص و نمایش ها، بعضاً ضروری خواهد بود تا تاثیر بیشتری روی مخاطب بگذارد! " طبیعی و واضح است که چنین لوازمی، چه تاثیرات مخربی روی پوست و جسم یک کودک خردسال به جای می گذارد و تبعات آن در آینده نیز دامنگیر او خواهد بود.
البته درآمد این آزار رساندن به فرزند معصوم مان نیز کم نیست و گاهی تا ۲ میلیون در روز نیز می رسد. اما هزینه - فایده آنی و آتی آن چیست!؟
مثل خیلی از تغییراتی که جامعه امروز کرده است، کودکان کار نیز تغییر کرده اند. اگر سری به صفحه سلبریتی ها و بازیگران بزنید خواهید دید که آنها عکسی از یک کودک با لباس های پاره و چرک در چهارراه یک خیابان بالای شهر را گذاشته اند کودکانی که در حال گدایی یا فروختن فال و آدامس به شیشه خودروهای میلیاردی چسبیده اند و فلان سلبریتی ابراز نگرانی از حال جامعه و آینده آنها می کند، اما کمتر دیده اید که همان آقا یا خانم سلبریتی عکس کودکان کار با لباس های رنگارنگ و عینک های دودی که به صورتشان گریه می کند را مورد نکوهش قرار دهند.
از سوی دیگر، حالا نگاه تعداد زیادی از اقشار جامعه به این مادران، مادرانی موفق و الگوست؛ طوری که حتی سوالات مشاورهای خود را نیز از این مادران میپرسند. در حالی که این مادران پیش از آنکه برای فرزندشان مادری کنند، برای صفحات اینستاگرامشان حکم مادر را دارند تا بتوانند با جذب مخاطب بیشتر از طریق تبلیغ توسط کودکانشان، کسب درآمد کنند.
امروز کودکان کار نیز مانند خیلی دیگر از چیزهای جامعه شکل عوض کرده اند. مانند گذشته درون و بیرونشان یکی نیست. رنگ و رخی زیبا دارند اما کودکان کار واقعی امروز اینها هستند و مادران نمونه، تبدیل شده اند به مدیر برنامه هایی خوش پوش و شیک که فرزندشان را بیشتر یک وسیله کسب درآمد می بینند؛ افسوس.