به گزارش مشرق، محسن مهدیان فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت:
رسم است آخر هر سال، قهرمان سال و یا مؤثرترین جمله از رهبری یا برترینها در هر امری را معرفی میکنند. من هم از خاص ترین جملهای که امسال از رهبری شنیدم مینویسم؛ هرچند این جمله برای سالها پیش است.
ماهها پیش تعبیری از رهبری انقلاب دیدم که سخت تأمل برانگیز و حیرت افزا بود. عبارتی که در عین سادگی، بسیار عمیق و تصویری به غایت متفاوت از عرصه سیاست ورزی در انقلاب اسلامی ارائه میداد.
ایدئولوژی سیاسی و سبک زندگی امام و رهبری را باید با این تعبیر شناخت: «امروز بهترین چیزی که ممکن است ما بتوانیم برای تصحیح اخلاق و رفتار و منش خودمان یعنی مسئولین کشور، ملاک قرار دهیم مردم سالاری دینی است.»
عجیب نیست؟ بین "مردم سالاری دینی" و "اخلاق فردی" چه رابطه ایست؟ چطور مردم سالاری دینی میتواند اخلاق فردی را اصلاح کند؟
«صبر کنید». «یک شبهه مرتبط!»
چرا رهبری انقلاب آنچه را میداند راسا اجرا نمیکند؟ سوال را صریحتر با رسم شکل نشان دهم؟ مثلاً چرا رهبری خودشان بهترین رئیس جمهور را انتخاب نمیکنند تا مشکلات کشور حل شود؟ این سوال روشن شود احتمالاً سوالاتی ازین دست که "چرا رهبری در شرایط موجود راسا ورود نمیکنند" هم حل میشود.
پاسخ ساده است. چون مهمتر از حل مساله، روش حل آنست. وقتی مردم، سالار باشند خودشان باید بخواهند وانتخاب کنند. اینجاست که رهبری امت بجای "انتخاب درست" برای مردم، باید کمک کنند تا مردم "درست انتخاب" کنند.
اینجاست که صبر و تلاش و هدایت معنی مییابد. اینجاست که معنی حقیقی "امام" و "ولی" شکل میگیرد. او باید درین راه عمر و آبرویش را خرج کند تا من و مائی رشد کنیم و به حق اراده کنیم و تصمیم بحق بگیریم.
همه رهبری درین نقطه خلاصه میشود. اینجاست که امام به نقل از استاد عرفان خود آیت الله شاه آبادی میفرمایند اینکه رسول خدا فرمود سوره هود مرا پیر کرد به جهت این جمله "من تاب معک است". یعنی هم خودت استقامت کن و هم کسانی که با تو هستند. چه آنکه در آخرت، هم از اعمال خودت سوال میکنند و هم امت ات.
رهبر انقلاب هم درباره این آیه میفرماید: علت پیر شدن پیامبر این بود که دستور گرفت مؤمنین را در مسیر حق هدایت و نگه دارد.
حالا عمیقتر "مردم سالاری دینی" را فهم کنیم. مردم سالاری دینی، فقط شرکت دادن مردم در انتخابات نیست. بلکه این امام امت است که با سالار دانستن مردم، باری سنگین را تا قیامت بر دوش خود احساس میکند. رشد اخلاقی وفردی نیز در همین مسئولیتی است که بر خود می بیند؛ در دستگیری از امت.
تا حالا «مردمسالاری» را از منظر «دستگیری امت» دیده بودید؟ درین باره باید بیشتر خواند و نوشت.
حال اگر دقیقتر شویم هرکدام از مسئولین و من و ما، شانی ازین ولایت امام و رهبری داریم. رشد اخلاقی ما نیز در سالار دانستن مردم بر سرنوشت مان است. این مردم سالاری است که برای جوان انقلابی، اخلاق و سبک زندگی دینی میسازد.
در نهایت ۲ خاطره رهبری از امام شنیدنی است. مشهوراست که امام جز در مجلس سیدالشهدا گریه نمیکردند. حتا در شهادت آقامصطفی نیز احدی اشک و غمناکی از امام ندید. اما رهبری دو خاطره شنیدنی از اشک امام در غیر مجلس روضه دارند که شاید نشانی بر شادی روحی امامست؛ آنجا که ثمره هدایت و زیباییهای استقامت مردم را می بیند.
رهبری میفرماید وقتی امام روی تخت بیمارستان بودند از تلویزیون قلکهای اهدایی بچهها به جبهه را دیدند و همان جا چشمانش پر از اشک شد و با هیجان پرسیدند: "دیدی این بچهها چه کردند؟ "
میفرماید یکجا هم وقتی بود که سخن مادرشهیدی را برای امام نقل کردم: "از قول من به امام بگویید بچهام اسیر دست دشمن بود و اخیراً مطلع شدم که او را شهید کردهاند. به امام بگویید فدای سرتان، شما زنده باشید؛ من حاضرم بچههای دیگرم نیز در راه شما شهید شوند."