سرویس سیاست مشرق - از لابهلای گزارشها و عناوین خبری ویژهنامههای نوروزی، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** اگر اروپا هم از برجام خارج شود، ما باید بمانیم!
«غلامرضا نظربلند» کارشناس اقتصادی حامی دولت در یادداشتی در سالنامه نوروزی روزنامه شرق نوشت: «در سال ۹۸ باید…در برجام بمانبم و اگر خروج دیگر کشورهای باقیمانده در آن را شاهد بودبم، خود آخرین آنها باشیم. افزون بر این، در اتخاذ هر تصمیم برجامی که ممکن است چالشی باشد، دقت بیشتری معمول داریم...به کانال ویژه مالی مدنظر اروپاییها روی خوش نشان دهیم و برای راه اندازی کامل آن دست از مطالبه گری برنداریم...با جهان بیرون و به ویژه محیط پیرامونی، بهتر و بیشتر تعامل کنیم و به حساسیتهای موردی و موضوعی کشورها و سازمانهای بین المللی وقع بیشتری بنهیم».
چندی پیش «عباس آخوندی» وزیر مستعفی و ناکارآمد راه و شهرسازی در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود که حتی اگر همه از برجام خارج شوند، ایران باید بماند!
متاسفانه مواردی همچون منافع ملی، عزت مردم، قانون و…برای طیف اصلاح طلب از کوچکترین اهمیتی نیز برخوردار نیست.
رویکرد انفعالی و خسارت بار «اجرای برجام به هر قیمت» که برخی دولتمردان به اجرای آن تاکید دارند، مغایر با منافع ملی و عزت مردم و قانون است.
در بخشی از قانون «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» مصوب مجلس شورای اسلامی- مهر ۹۴- تاکید شده است که «دولت موظف است هرگونه عدم پایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریمها یا بازگرداندن تحریمهای لغو شده و یا وضع تحریم تحت هر عنوان دیگر را به دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد به طوری که ظرف مدت دو سال ظرفیت غنیسازی کشور به یکصد و نود هزار سو افزایش یابد».
چندی پیش روزنامه اصلاح طلب «سازندگی» در مطلبی نوشته بود: «امروز فقط یک کشور به صورت عملی پایبند به توافق بوده است؛ ایران. آشکار است که اکنون دیگر توافقی وجود ندارد که اروپاییها بخواهند از آن حمایت کنند. بلکه آنان از محدودیتهای هستهای ایران حمایت میکنند... ایران موبه مو تعهدات هستهای خود را اجرا میکند، اما تحریمهایی را تحمل میکند که به مراتب سختتر از دوره قبل از توافق است و طرفهای دیگر کاملاً از تعهدات خویش خارج شدهاند … امروز دولت نیازمند آن است که باور کند برجام به پایان رسیده… اکنون جواب مشخص است. خروج از برجام و بازگذاشتن راه مذاکره با کسانی که قدرت عمل به تعهداتشان را دارند، این گزینه بهتری از ماندن در توافق یکجانبه، تحریمهای سختتر از پیشابرجام، دلخوش کردن به اقدامات نمادین اروپا و مشاهده رکودی است که این بار میتواند اقتصاد کشور را از گروه کشورهای با درآمد متوسط به فقیر مبدل سازد».
روزنامه اصلاح طلب «شرق» نیز چندی پیش در اعترافی دیرهنگام نوشته بود: «اعلام تأسیس ساز و کار ویژه در ماه جاری میلادی هم صوری خواهد بود. این ساز و کار قرار است در ماه جاری اعلام شود، اما تا چندین ماه دیگر عملیاتی نخواهد شد. در واقع، کم کاری اروپا در تأمین منافع اقتصادی ایران از برجام در اطمینان آنها از عدم خروج ایران از این توافق ریشه دارد. با گذشت چندماه از بازگشت تحریمهای آمریکا، انگیزه و عزم اروپاییها، برای مقابله با تحریمها ظاهراً کمتر شده است. چرا که آنها معتقدند ایران از برجام خارج نخواهد شد».
** زیباکلام: با روحانی به جلو رفتهایم!
«صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در سالنامه نوروزی روزنامه شرق نوشت: «با روحانی ممکن است خیلی هم به جلو نرفته باشیم؛ اما دست کم به عقب هم نرفتهایم. در صورتی که اگر اصولگرایان به ویژه لایههای تندرو آن در جریان انتخابات ۹۶ مجدد قوه مجریه را در دست میگرفتند، حداقل برای ۴ سال کشور باز میگشت به سیاستهای ۸۴ الی ۹۲… با روحانی همانطور که گفتیم، اگر چندان به جلو نرفتیم (که از قضا در پارهای جهات اتفاقاً به جلو هم رفتیم) به دوران ۸۴ الی ۹۲ بازنگشتهایم».
روحانی پیش از این گفته بود که با سیاستهای دولت تدبیر و امید-از جمله برجام- چنان رونقی ایجاد میشود که مردم دیگر هیچ نیازی به یارانه نیز احساس نمیکنند. شعار روحانی در سال ۹۶ این بود که «به عقب برنمی گردیم» اما حالا در نتیجه سیاستهای غلط اقتصادی دولت، تنها در یک قلم به کوپن برگشتیم!
صفهای عریض و طویل برای دریافت مرغ و گوشت، پراید ۵۰ میلیونی، دلار ۱۳ هزارتومانی، پیاز ۱۰ هزارتومانی و…بخشی از نتایج بی توجهی به اقتصاد مقاومتی و گره زدن معیشت مردم به سیاست خارجی و از جمله برجام است.
طیف اصلاح طلب هیچ برنامهای برای اداره کشور ندارد. این جماعت صرفاً با رقیب هراسی و دروغ پراکنی و آینده هراسی، به دنبال کسب قدرت است. اما در نهایت نه جنبه پیروزی در انتخابات را دارد و نه جنبه شکست. اگر در انتخابات شکست بخورد، با دروغ تقلب، کشور را دچار آشوب میکند و اگر در انتخابات پیروز شود، پس از گرفتن سهمیه خود به صورت تمام و کمال، از پذیرش وضع موجود که خود مسبب آن است، شانه خالی کرده و ژست منتقد به خود گرفته و غر می زند.
** صادقی: فراکسیون امید، بدون برنامه و فاقد ارتباط با بدنده کارشناسی است
«محمود صادقی» نماینده عضو فراکسیون امید مجلس در مصاحبه با سالنامه نوروزی روزنامه شرق گفت: «فراکسیون امید نتوانسته ساختاری ایجاد کند و نمایندگانش را به بدنه کارشناسی وصل کند و با برنامه عمل کند. بخشی از این مسئله مربوط به خود فراکسیون است، اما بخش مهمتر این است که این فراکسیون چطور تشکیل شده و از چه فرآیندی به چینش امروز خود رسیده است».
در برههای که دغدغه اصلی مردم مسائل معیشتی از جمله اشتغال، گرانی، رکود، پرداخت اجاره خانه، حقوق معوقه، ازدواج و… است، نمایندگان فراکسیون امید مجلس کمیته رفع حصر تشکل داده و مشغول اروپاگردی و سلفی گرفتن با فدریکا موگرینی هستند.
فراکسیون امید مجلس، نمایندگانی هستند که در قالب «لیست امید» و با توصیه و تَکرار رئیس دولت اصلاحات، انتخاب شده و در فهرست انتخاباتی اصلاح طلبان قرار گرفتند.
چندی پیش «محمد علی وکیلی» نماینده عضو فراکسیون امید مجلس گفته بود که با حقوق ۸ میلیونی، به سختی زندگی را میگذرانیم!
** ناصری: دولت روحانی ارادهای برای ارتباط گیری با مردم ندارد
«عبدالله ناصری» مشاور رئیس دولت اصلاحات در یادداشتی در سالنامه نوروزی روزنامه شرق نوشت: «رئیس دولت تدبیر و امید در کوران مبارزه انتخاباتی، چنان وعدههای رأی آوری را عنوان کرد که برخی از صاحبنظران همان زمان نیز میدانستند بخشی از این وعدهها به منزله "تعهدات اسطورهای" تلقی میشوند…از همان آغاز شکل گیری این دولت و انتخاب سخنگو، کنش گران اطلاع رسانی و نخبگان سیاسی به این واقعیت رسیدند که گویا دولت ارادهای برای هموارکردن مفاهمه میان خود و جامعه ندارد. بدتر از آن زمانی بود که سخنگوی دولت پس از چهارسال و اندی از کار خود کناره گرفت و هنوز هیچ جایگزینی برای آن در نظر گرفته نشده است. مهمتر از آن، در اوج چالشهای اقتصادی-ارزی یک سال اخیر، یک وزیر سیاسی به عنوان سخنگوی اقتصادی دولت تعیین شد که او نیز پس از مدتی مصداق "سالبه به انتفاء موضوع" شد».
اکنون حدود ۸ ماه است که دولت سخنگو ندارد. مسئلهای که در روزهای اخیر و در ماجرای سیل در گلستان و شیراز و دیگر استانهای کشور، خلاء آن بیش از پیش نمایان شد.
این مسئله نشان دهنده آن است که گویا دولت برنامهای برای حرفزدن با افکار عمومی ندارد و حتی این موضوع به بیاعتنایی به افکار عمومی هم تشبیه میشود.
بدون سخنگو ماندن دولت، علاوه بر مصداقی بر بی برنامگی، حاکی از ریشهدار بودن اختلافات داخلی در دولت است.