سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. در سال ۹۸ هم همانند سالهای قبل، ساعت ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
مشکل سینمای ایران سانسور است یا حالِ بد «رضا کیانیان»؟!
«رضا کیانیان»، بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان در بخشی از صحبت های خود در میزگرد ویژه نامه نوروزی روزنامه ایران با اشاره به فراوانی تولید فیلم های سطح پایینی که فروش های چند ده میلیاردی دارند، گفته است:
سانسور مانع از تولید محصولات ریشه دار فرهنگی میشود اما با شیوع لمپنیسم مشکلی ندارد. و سرمایه گذارها هم ترغیب به سرمایهگذاری در این حوزه میشوند. چون لمپنیسم درآمد دارد.
او در ادامه می افزاید:
همان طور که در دوره دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی و دوره دوم آقای روحانی که میلیون ها رأیدهنده خاموش بیدار شدند و پای صندوق های رأی آمدند، اگر فیلم خوب هم ساخته شود تماشاگر خاموش ما بیدار میشود و به تماشای آن مینشیند.
کیانیان همچنین تصریح می کند:
ما تماشاگران خاموش بسیاری داریم و باید سرمایه گذاران فرهنگی برای این مخاطبان هم سرمایه گذاری کنند اما سرمایه گذاران و سانسور ترجیح می دهند با ایجاد فرصت برای لمپنیسمی که مبلغ بی ریشه بودن است، بی ریشه بودن را توجیه کنند.
*توجیهاتی که رضا کیانیان برای فروش میلیاردی فیلم های کمدی و اجتماعی سینمای ایران در مقابل فروش کمتر فیلم های فلسفی ارائه می کند، توجیهات قوی و دلایل محکمی نیستند.
باید پذیرفت در جامعه ای که بر تعداد قشر متوسط آن افزوده شده و مثلاً رکورد فروش و مخاطب سینمای آن در سال ۹۷ نیز شکسته شده؛ بروز رفتارهایی مثل علاقه به ژانرهای کمدی و اجتماعی افزایش می یابد.
از طرفی مسئله سینمای ایران، سانسور مورد اشاره کیانیان یا شیوع لمپنیسم در برخی از فیلم ها نیست زیرا این مقولات بصورت همیشگی در تمام کشورهای دارای صنعت سینما وجود دارد.
بلکه مسئله اصلی ما به زبان خیلی ساده، نبود یا کمبود فیلم های خوب است.
فیلم خوب به این تعبیر که به نظر می رسد اهالی سینمای ایران بایستی موضع خود را نسبت به رخدادهای روز مشخص کنند تا به مصداق «از کوزه همان برون تراود که در اوست» چیزی از درون آنها تراوش کند که لایق صفت فیلم خوب است.
روی دیگر این بیان آنست که آقای کیانیان خود بهتر از همه می داند مادام که برخی اهالی سینما در اینجا و آنجا مشغول تأکید بر حال بد، کنایه انداختن به شرعیات، شمشیر از رو بستن علیه حاکمیت سیاسی نظام، زیست گران و اشرافی و مقولاتی از این دست هستند؛ نباید و نمی توان که انتظار چندانی برای تولد فیلم های خوب داشت.
ما به آقای کیانیان یادآوری می کنیم نگاهی به سیر تطوّر شخصیت ایشان بعنوان یک سلبریتی سینمایی که زمانی می گوید احساس جوانی دارم و زمانی دیگر اظهار می کند که ۴۰ سال است یک روز خوش ندیده [۱] به تنهایی گویای آن است که چرا سینمای ایران این روزها کمتر شاهد تولد فیلم های خوب است...
***
دروغ عارف برای «فتنه آینده»
«محمدرضا عارف»، فعال سیاسی اصلاح طلب و رئیس فراکسیون امید اصلاح طلبان در مجلس به تازگی طی یادداشتی که به مناسبت سالروز ۱۲ فروردین در سایت جماران منتشر کرد، نوشت:
«آنچه این روزها من را نگران می کند اعتماد مردم به حاکمیت است. عملکرد ما مسئولان در ۴ دهه گذشته بگونه ای نبوده که اعتماد مردم به نظام ارتقاء پیدا کند، بلکه متاسفانه بعضاً شاهد کاهش این اعتماد هستیم.»[۲]
در همین حال، مصطفی درایتی، دیگر فعال اصلاح طلب نیز طی اظهاراتی در خبرگزاری ایلنا گفته است: آمارها نشان میدهد که متاسفانه درصد بیاعتمادی بین مردم و حاکمیت مرتباً افزایش پیدا میکند ![۳]
*آنچه از گزاره های اشاره شده به ذهن خطور می کند این است که عارف و درایتی بر اساس کدام نظرسنجی مدعی کاهش اعتماد مردم شده اند؟!
در واقع باید از این دو نفر خواست که سند این ادعای خود را بیان و منتشر کنند زیرا در غیر اینصورت میتوان با ظن «القای سیاه نمایی» به صحبت های عارف و درایتی نگاه و تصور کرد که آنها بفرموده! مجبور به اظهار چنین مهملاتی شده اند.
البته بر اساس نظرسنجی های صورت گرفته اکثریت مردم ایران دچار دلسردی از رأی دادن به اصلاح طلبان و کاندیدای مورد حمایت آنها شده اند اما این دلسردی ربطی به حاکمیت کلان نظام اسلامی ندارد.
لازم به اشاره است که ستاد جریان سیاسی خاص طی چند ماه اخیر بر القای مقولاتی مثل «ناامیدی مردم»، «ناکارآمدی نظام» و «کاهش اعتماد مردم به حاکمیت سیاسی» اصرار داشته است.
القائاتی غلط و بدون سند که به زعم تحلیلگران می تواند منجر به بروز فتنه و سیاست خیابانی شود.
جالب آنکه افرادی از اصلاح طلبان که طی ماه های گذشته بر ناامید بودن و ناامید کردن مردم اصرار داشته اند به تازگی برای فرار از برخوردهای امنیتی؛ از این می گویند که القای ناامیدی یک «خیانت بزرگ» است...
***
ناصری: امیدی به فراکسیون امید نیست
«عبدا… ناصری»، فعال اصلاح طلب و عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا درباره عملکرد فراکسیون امید اصلاح طلبان در مجلس گفته است:
سه سال از عمر مجلس دهم می گذرد، با این وجود، من به ادامه کار فراکسیون امید، امیدوار نیستم، زیرا این فراکسیون یک فرصت طلایی سهساله را از دست داده است.
او همچنین تصریح می کند:
عملاً فراکسیون امید تنها به پنج تا شش نماینده خلاصه شده است که درباره واقعیت های موجود حرف های جدی بزنند و روشنگری بکنند، اما در مجموع من فکر می کنم فراکسیون امید خیلی کارآمد عمل نکرد و به آینده آن هم امیدی نیست.
ناصری در بخش دیگری از صحبت های خود نیز گفته است:
بخش اعظمی از ناکارآمدی مجلس به نظارت شورای نگهبان برمی گردد، زیرا شورای نگهبان با نظارت استصوابی نیروهای کارآمد، آزاد و بیمسأله را حذف کرده است و اصلاحطلبان مجبور شدند در قالب لیست امید در مجلس حضور پیدا کنند که بعضی از آنها نه شهامت آقای صادقی، آقای حیدری و آقای مازنی را دارند و نه در امور اجرایی کشور تجربه کاری دارند که بدانند مشکلات قوه اجرایی و قضایی چیست و محل قانونگذاری مجلس چه کمکی میتواند بکند. [۴]
*امری که طی ۶ سال گذشته اثبات بیشتری در معرض دید مردم یافته؛ ناکارآمدی اصلاح طلبان و انتخاب ها و گزینه های آنان است.
این امر ژنتیکی نیز همانطور که بارها گفته شده به دلیل تعارضات فلسفی و مانیفستی چپها با مقولاتی مثل مدیریت جهادی، خدمتگذاری، اسلام ناب گرایی، ولایتمداری و این قبیل مفاهیم انقلابی است.
مع الوصف اما ستاد جریان سیاسی خاص با توجه به تلاقی احتمال وقوع فتنه اقتصادی و برگزاری ۲ انتخابات پیش رو؛ قصد دارد به بهانه های مختلفی از بند این ناکارآمدی بگریزد و خود را امید آینده مردم در فردای فتنه یا فردای انتخابات معرفی کند.
همانطور که در صحبت های ناصری مشاهده می شود؛ از جمله این بهانه ها نیز بحث «نظارت استصوابی» شورای نگهبان است.
این در حالی است که یک جریان سیاسی خاص نمی تواند انتظار داشته باشد رد پایی در تمام امورات ضد حاکمیتی داشته باشد و همزمان تأیید صلاحیت هم بشود.
از طرفی بهانه چپ ها برای رد صلاحیت شدن چهره های کارآمد این جریان نیز یک مغالطه است زیرا مثلاً مردم تهران در تجربه خود از شورای شهر اول و پنجم دریافته اند که میزان کارآمدی چهره هایی که میتوان آنها را عصاره اصلاحات نامید تا چه حد است؟! دو شورایی که اولی منحل شد و دومی هم تنها هنرش حضور شهردار در مجلس رقص دختران نوجوان و زمزمه برای گران کردن بلیط مترو بود.
ضمن اینکه کارنامه دولت رئیس جمهور روحانی نیز که ستون فقراتش تشکیل شده از نیروهای ستادی چپ است، به روشنی نشان می دهد که مشکل اصلی نه از نظارت استصوابی بلکه از ژنتیک ناکارآمدی اصلاح طلبان است.
این مسئله نیز محل تأمل است که چرا ستاد جریان اصلاحات به جای اثبات کارآمدی خود با مقدمه رعایت مُرّ قانون و اصول کشور؛ قصد دارد همچنان بر سیاق رفتارهای غیر قانونی و دشمنانه ای مثل فتنه و یا تحریم انتخابات حرکت کند و در عین حال مدعی در انبان داشتن چهره های کارآمد نیز باشد...
***
۱_ http://www.jahannews.com/news/635628