به گزارش مشرق، «جواد موگویی» در کانال تلگرامی خود روایت روز پنجم از سفر به لرستان را اینگونه توصیف میکند:
تمام خیابانهای شهر گلآلود است. سّر خوردم. کتفم درد شدیدی دارد.
رفتم هلال احمر شاید مسکنی بگیرم.
گفت: «برو بیمارستان عکس بگیر»
به مسخره گفتم: «خودم گوشی دارم! میخوای تو ازش عکس بگیر! مرد حسابی! با چی عکس بگیرم؟! کو دستگاه رادیوِلوژی؟!»
نگاهی عاقل اندر سفیه انداخت و گفت برو طرف مقبره شهدا، یه بیمارستان سیار زدن!
رفتم. عجب بیمارستانی! همه تخصصهای پزشکی؛ گوش حلق و پوست، داخلی، ارتوپدی و.. داشت.
متخصص دندان هم داشت. رادیولوژی، سونوگرافی و ام آر آی و اتاق عمل نیز!
حیرت کردم.
اورژانس پرسید مشکلت چیه؟
من که دیدم ویزیت و دارو و… رایگان است، به شوخی گفتم: «سیل دندانهایم رو خالی کرده، بیزحمت پّرش کنید»
گفتم از فرصت رایگانی بهره ببرم!
الان ۳هزار نیروهای ارتش، هلال احمر، ناجا، سپاه، بسیج و مردمی در شهر هستند. پای کار و عملیاتی.
برای همین حال خوب امروزم مرا کمی به نمکپرانی وا داشته.
رییس بیمارستان سیار نیروی زمینی سپاه گفت دو روز است که در شهرهستند و ۲۴۰ بیمار را رسیدگی کردند.
گفتم یکم همکاریم! برای همین رفتم از اتاق عمل عکس گرفتم. از مصدومی که آماده جراحی میشد!
کاش صداوسیما به جای گزارشهای تکراری و یک خطی این چیزها را منعکس میکرد.
ورود نیروهای مردمی ورق را در شهر برگردانده. ارتش و سپاه هم منسجم شدند. اما هنوز هلال میلنگد. برای ناجا نیروی تازه نفس آمده و جون گرفته.
پینوشت:
اخبار بدی از معمولان میرسد. کانون توجه به پلدختر است. این خوب نیست. شاید برم بسمت معمولان...