به گزارش مشرق، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
شبانه روز یک مدیر ارشد چگونه باید سپری شود؟ او چه قدر نیازمند مشورت و شنیدن دیدگاه صاحب نظران دارد؟ نقش اطلاع از خبرها و سرنوشت تدابیر اتخاذ شده، چه قدر برای یک مدیر ارشد ضرورت دارد؟ چه قدر باید روی وعده های او حساب کرد و خود او چه قدر باید در دادن وعده و عملی کردن آن و یا عذر خواستن به هنگام عملی نشدن وعده ها، دقت و حساسیت داشته باشد؟ او کی باید سر کار حاضر شود؟
امیری معاون پارلمانی رئیس جمهور اخیراً در جمع مردم شعیبیه خوزستان گفت: "یکی از اعضای دولت، موضوع سیل سال ۹۵ را در هیأت دولت مطرح کرد که رئیس جمهور بشدت برافروخته شد و اصلاً نمیدانست برای جبران خسارات سیل قول دادهاند، ولی در پیچ و خمهای اداری افتاده است".
بیشتر بخوانید:
سپاه پاسداران در دهه چهارم و پنجم انقلاب
عاقبت مردمی که به کمدینها رای میدهند
چرا آقای روحانی سه سال بی خبر بود؟ او در ماجرای سیل گلستان و مازندران کجا بود؟ آیا کار مهم تر و اورژانسی تری در جزیره قشم داشت که تقریباً یک هفته طول کشید تا از تعطیلات به تهران برگردد؟ وقتی برگشت چه اتفاق مهمی افتاد؟ وزیر نیرو ۷ فروردین در جمع خبرنگاران، از مصوبه هیئت دولت درباره تشکیل کمیته ملی تحقیق و ریشه یابی سیل خبر داد.
اما این اولین و آخرین خبر درباره کمیته مذکور بود! خبر آن لاین، خبرگزاری نزدیک به دولت در این باره می نویسد " ۲۰ روز پس از ابلاغ دستور رئیس جمهوردرباره شکیل «کمیته ملی سیل»، این کمیته به هیچ جایی نرسیده و حتی تشکیل جلسه هم نداده است".
خبر آن لاین می افزاید "اعضای کمیسیون انرژی مجلس بر این باور بودند که با پیشبینی لازم میشد خسارت ناشی از سیل را کاهش داد. از جمله رهاسازی آب سدهای بزرگ در ماههای قبل، ایجاد کانالهای انحرافی، لایروبی و پیشگیری از ساخت و ساز غیرقانونی در حریم رودخانهها. اینها علت اعتراضات به وزیر نیرو بود. با گذشت ۲۷ روز از وقوع سیل، گزارشی کمیتهای مد نظر رئیس جمهور منتشر نشده است.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس می گوید: دولتمردان ما دائماً توجیه میکنند و آمار و ارقامی را ارائه میدهند که بارها اعلام شده است و همه آنها را شنیدهاند اما واقعیت این است که برخی حرفها دیگر حال آدم را بههم میزند. سیلزدهها نیازمند سخنرانی نیستند؛ این گزارش های تکراری کشتن وقت مجلس است".
آقای روحانی چندی پیش گفته بود "از کاندیداهای وزارت پرسیدم روزی چند ساعت کار می کنید؟ حداقل باید ۱۴ ساعت کار کنید، با ۷-۸ ساعت نمی توان مشکلی حل کرد". حرف خوبی بود. اما قبل از آن، عبدالله ناصری مشاور خاتمیض خبر داده بود "روحانی در مقایسه با رؤسای جمهور قبل، وقت برای دولت نمیگذارد. او از ساعت ۹:۳۰ صبح تا ۱۹ سر کار است! دوستان روحانی اعتراض دارند".
ناصری به روزنامه فرهیختگان گفته بود: "روحانی در مقایسه با همه رؤسای جمهور پیشین، وقت برای دولت نمیگذارد. میگویند او از ساعت ۹:۳۰ صبح تا ۱۹ سر کار است! این یکی از اعتراضاتی است که دوستان روحانی به او دارند. ناطق نوری به روحانی اعتراض کرده و گفته؛ من که الان فقط یک حوزه علمیه در لواسان دارم، از ساعت ۶:۳۰ صبح آنجا حاضر میشوم و شما باید کمی زودتر بروید و به سخن وزرایتان گوش کنید. رئیسجمهور، حوزههای کلیدی کشور را شوخی گرفته. او به دلیل روحیهاش مشورتپذیر نیست. روحانی موفق عمل نکرد و حوزه اقتصادی دولت بسیار به هم ریخته است".
سال گذشته وقتی آقای روحانی آمار ایجاد ۱۰۰ هزار شغل در فضای مجازی را دو میلیون شغل اعلام کرد، لابد به تعبیر وزیر ارتباطات، "خسته" بود؛ و گرنه لابد، آمار دو سال را جای یک سال و ضرب در ۱۰ نمی گفت! آذری جهرمی، در آن لحظه داشت از آمار روحانی شاخ در می آورد!
تذکر ناطق نوری به روحانی درباره صرف وقت بیشتر برای اداره دولت، در حالی بود که مرحوم هاشمی رفسنجانی در آخرین جلسه یکی از کمیسیونهای «مجمع تشخیص مصلحت نظام»، از شیوه مدیریت روحانی گلایه و انتقاد جدی کرده بود؛ به این دلیل که وقت کافی روزانه برای رسیدگی به مشکلات اقتصادی نمیگذارد و هم اینکه از موضع بالا برخورد کردند و ملاقات با او حتی برای من (هاشمی) هم آسان نیست.
پیش از هاشمی، کرباسچی دبیرکل کارگزاران درباره خستگی و ناکارآمدی برخی دولتمردان گفته بود "نباید این گونه باشد که مسئولیتها را از دوش خودمان برداریم… باید دلمان شور بزند. دولت باید فکری بکند. اینکه یک تعدادی آدم خسته و سالخورده بنشینیم و بلند شویم که نمیشود! اصلاً فرض کنید مناقشه هستهای هم حل شد، بعد از آنچه؟ این بیتحرکیها آدم را برای دولت نگران میکند".
آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی، وعده "تحول اقتصادی ۱۰۰ روزه" داد و سپس آن را به "گزارش هر ۱۰۰ روز یک بار عملکرد اقتصادی" دولت تغییر داد. وضعیت تحول اقتصادی که روشن است. اما حالا نه تنها از گزارش های ۱۰۰ روزه هیچ خبری نیست، بلکه دولت در طول ۹ ماه گذشته بدون سخنگو سپری کرده و ظاهراً نقصان و مشکلی هم پدید نیامده است!
آقای روحانی متاسفانه تحمل نقد به ویژه از جانب صاحب نظران را هم ندارد. او در دو شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی، این بی تحملی و خودرایی را نشان داد و با گروکشی، مانع از تشکلی چند ماهه جلسات شد. دیگر جلسات و شوراها نیز غالباً همین گونه اداره می شود. مردم و ناظران رسانهای میپرسند چرا آقای روحانی تحمل بحث و نقدهای کارشناسی صاحبنظران را ندارد؟ اگر قرار باشد در جلسات کاری، همه فقط تعریف و تمجید کنند، تکلیف نقد و آسیب شناسی سوء مدیریت موجودبرای حل مشکلات چه خواهد شد؟
به خاطر همین سوء مدیریت و خودرایی بود که دقیقاً یک سال قبل، ۹ برابر رقم درخواستی از صندوق توسعه ملی برای کمک به سیل زدگان، در واگذاری ۱۸ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی بر باد رفت؛ هم ۱۵۰ هزار میلیارد تومان رانت را نصیب رانت خواران ساخت و هم تورم را به زندگی مردم و تولید کنندگان و فضای کسب و کار سر ریز کرد.
و نیز، به خاطر همین فشلی مدیریت ارشد دولت است که نقدینگی از ۴۳۰ هزار میلیارد تومان در سال ۹۲، به رقم ۱,۷۶۴ هزار میلیارد تومان افزایش یافته؛ سیلی که چند سال بود حجم آن به خاطر بی تدبیری و بی عملی های دولت افزایش می یافت، تا اینکه از اواخر سال ۹۶ موجب آسیب های گسترده در اقتصاد کشور شد؛ آسیب ها و خسارت هایی که ده ها برابر بزرگ تر از خسارت سیل اخیر بود و از سوی کارشناسان بارها درباره آن هشدار داده شده بود.
بنابر اعلام مرکز آمار، نرخ تورم در فروردین ماه ١٣٩٨ به ٣٠, ٦ درصد رسیده، اما همین رقم تورم مثلاً درباره قیمت مسکن ۱۲۸ درصد عنوان می شود. آقای روحانی باید فکری اساسی به حال مسئولیت بر زمین مانده خود بکند. این گونه ادامه دادن، جفا به مردم و مملکت و نظام است.
یاد این حرف صادق زیبا کلام می افتم که می گوید "از هر ١٠٠ نفر، ٩٠ نفر میگویند شارلاتان حقه باز، تو ما را گول زدی که به روحانی رای دادیم".