بیشتر بخوانید:
این روزها دشمنان ما بلند فریاد میزنند که بهدنبال به صفر رساندن صادرات نفت ایران هستند و مسئولان کشور نیز در مقابل میگویند که قادر به انجام این کار نخواهند بود. عربستان و امارات معتقدند در برابر ایران به لحظه حساس تصمیمگیری رسیدهاند. خالد بن سلمان، پسر پادشاه و معاون وزیر دفاع عربستان، اخیراً در کنفرانسی در مسکو درباره ایران تصریح کرد: «امروز منطقه ما در یک چهارراه قرار گرفته که مستلزم اتخاذ موضع قاطعی است.»
رسانههای سعودی و اماراتی لغو معافیتهای تحریمی را به مثابه «ساعت صفر» و «تیر خلاص» توصیف میکنند که ایران را از «خون نفتی» محروم میکند. از نظر آنان، ترامپ «شیری» است که در کمین نظام ایران نشسته است. رئیسجمهور آمریکا نیز در هر فرصتی بهدنبال دوشیدن گاوی است که به تعبیر او، چیز دیگری جز این ندارد.
جدا از بازیها و لفاظیهای رسانهای، باید به این مهم اندیشید که این مجادلات لفظی، میدان مبارزهای هم خواهد داشت. ما بدون هیچگونه تردیدی به روزهای مهمی نزدیک میشویم و زمان برای ما اهمیت فراوانی دارد. بهنظر میرسد مسئولان نظام در این خصوص باید اندیشه کنند که برای مقابله با این حجم از دشمنی، چه کاری باید صورت پذیرد؟ کلید این در، در جیب چه کسی است؟ آیا این کلید را باید در جیب سیاستمداران کشورمان جستوجو کرد یا نظامیان کشور این کلید را در اختیار دارند؟ در میان بانکداران باید دنبال آن فرمانده گشت یا باید بهدنبال مردی از تبار اقتصاددانان رفت؟
به سادهترین شکل باید پرسید فرمانده این ارتش از کدام گروه از فرماندهان باید انتخاب شود؟ سیاسیون، بانکداران، نظامیان، صنعتگران، حقوقدانان، اصحاب رسانه یا اقتصاددانان؟
تردیدی نیست که سیاستمردان کشورمان در دوره پرفشار مذاکرات منتهی به برجام نقش تعیینکنندهای را ایفا کردند. آیا در دوره کنونی نیز باید بار اصلی مقابله با تحریمها را مجدداً آنان بر دوش کشند؟ آیا در این روزها آنان قادر به انجام این کار خواهند شد؟ بهزعم نویسنده، این کار در شرایط فعلی شدنی نیست. چراکه طراحان فشار بر ایران، در دوره کنونی همواره از یک اشتباه استراتژیک رئیسجمهور اوباما نام میبرند؛ اینکه «توافق قبلی موجب شد ایران، بهراحتی از فشار بینالمللی خارج شود.» و در دوره جدید، فشارها تا حصول کامل نتایج مدنظر آنان، باید باقی بماند. از اینرو بهنظر میرسد که سیاستمردان کشورمان قادر نخواهند بود با استفاده از هنر دیپلماسی خود، نقشآفرین اصلی این کارزار باشند.
همواره اقتدار نظامی یک کشور موجب آرامش شهروندان آن بوده است. از اینرو جایگاه نظامیان در هر نظامی، اهمیت فراوانی دارد لیکن در این مساله، رویارویی و چهره به چهره شدن با دشمنان در آخرین اولویت نظام قرار خواهد داشت.
با توجه به اینکه ماهیت این دوره تحریمها، اقتصادی است، بهنظر میرسد هرگونه فعالیتی باید با محوریت این حوزه صورت پذیرد. همانند ایالات متحده که مرکزیت این فعالیتها را در وزارت خزانهداری خود متمرکز کرده است، مبارزه با تحریمهای ثانویه نیز باید در وزارت امور اقتصادی و دارایی کشورمان متمرکز شود. طبیعی است دیپلماسی فعال و تحرکات نظامی کشور و هرگونه فعالیت در حوزه بانک و… بهصورت هماهنگ در این مرکز صورت میپذیرد.
در این مرکز باید برنامه جامعی با سناریوهای مختلف مبتنیبر آیندهپژوهی طراحی شده و عملیات پایش و رصد فعالیتها با جدیت دنبال شود. طبیعی است هرگونه تغییر در شرایط باعث انجام تغییراتی در برنامه جامع خواهد شد. طراحی این برنامه برعهده اقتصاددانان کشور با فرض حفظ شرایط موجود و حفظ اشتغال و معیشت مردم صورت خواهد پذیرفت. متاسفانه تاکنون اقتصاددانان کشورمان همواره در حاشیه کارها قرار داشته و این امر موجب ضرر و زیان فراوان شده است. اینبار اما کلید حل مشکلات در جیب اقتصاددانان است. امری که بهنظر میرسد مورد غفلت دولتمردان کشورمان قرار گرفته است. باید بهصورت شفاف و بدون رودربایستی به ریاست محترم جمهور عرض کرد، کلید این مساله دیپلماسی نیست چراکه دشمنان کشورمان، در دیپلماسی را بستهاند و اگر این در باز شود، ما فضای بیرونی را نخواهیم داشت و آنان به داخل هجوم خواهند آورد.
نباید فراموش کرد که وسعت خاک، تنوع آب و هوا، نیروی جوان، جمعیت فراوان، منابع و ذخایر عظیم خدادادی چنانچه با یک مدیریت منطقی توام شوند، پیش روی هر نیروی قاهری خواهند ایستاد.
از سوی دیگر تاریخ نشان داده است هرگز برنده مطلق در جهان وجود نخواهد داشت. قطعاً دولت فعلی آمریکا قادر نخواهد بود به زورگوییهایش در قبال دنیا ادامه دهد، از اینرو تنها گذشت زمان او را و دوستان یهودیاش را به عقب خواهد راند. بنابراین این امکان وجود دارد که در یک زمان منطقی، فشارهای اقتصادی از گرده مردم کشورمان برداشته شود. لیکن تا طیشدن آن زمان، هنر دولت فعلی آن است که با اقدامات منطقی و عملیاتی و خالی از شعار حرکت کند. در این مسیر، اهمیتدادن به بخش خصوصی و تسهیل فعالیتهای آن راهگشاست. بازنگری روی قوانین، توزیع عادلانهتر امکانات، اهتمام به افزایش بهرهوری در بخش دولت و توجه به جوانان کشور در حوزههای مدیریتی نیازمند هیچ هزینهای نیست.
در این میان هیچ اهمال و انفعالی پذیرفته نیست. باید تمامی بخشهای کشور نسبت به شرایط موجود، نقش کلیدی خود را ایفا کنند. وقتی دشمنان ما، برای اعمال فشار به کشور عزیزمان ایران، ترکیبی از چهار اصل «یکپارچهسازی»، «هوشمندسازی»، «تجمیع ظرفیتها» و «تعمیم تحریمها» را مطرح میکنند و پادوان محلی آنان شعار میدهند «امروز منطقه ما در یک چهارراه قرار گرفته که مستلزم اتخاذ موضع قاطعی است» باید از همه ظرفیتها استفاده کرد. باید اتحاد بین تمامی بخشهای نظام، خالی از هرگونه منیت و اهداف جناحی شکل گیرد. طبیعی است درصورتیکه درست عمل کنیم، آقای تاجر قمارباز، تنها به دوشیدن شیر گاوهای محلی خواهد پرداخت و سرش با جیکجیکهایش با پادشاهان کاغذی منطقه اینگونه گرم خواهد بود