سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** مذاکره با دولت ترامپ، به ایران اعتبار میدهد!
روزنامه اعتماد- به مدیرمسئولی «الیاس حضرتی» نماینده عضو فراکسیون امید مجلس- در یادداشتی با عنوان «وضعیت جدید ایران و آمریکا» نوشت: «در صورتی که تا قبل از پایان مهلت ۶۰ روزه، اروپاییها بتوانند نقش یک میانجی را بین ایران و آمریکا بازی کنند و حتی با حضور آنها مذاکره و یا گفت و گویی چه در سطح وزرای خارجه و چه در سطح پایینتر (کارشناسان) میان ایران و آمریکا برقرار شود، آنگاه میتوان امیدوار بود که پایان دوئل شکل گرفته میان ایران و آمریکا به جای جنگ، بازگشت به دیپلماسی باشد. وضعیتی که تحت شرایط جدید میان ایران و آمریکا (دوطرفه شدن تهدیدات و افزایش کنترل شده سطح آن) نه تنها به عقب نشینی و کاسته شدن از اعتبار ایران تفسیر نخواهد شد، بلکه میتواند با ایجاد اعتبار، ایران را با اطمینان خاطر بیشتری وارد مسیر دیپلماسی کند».
روزنامه آرمان نیز در یادداشتی به قلم «حسین موسویان»- عضو تیم مذاکره کننده هستهای در توافق سعدآباد که اکنون در آمریکا اقامت دارد، که اصل مقاله در نشنال اینترست آمریکا منتشر شده است- نوشت: «بعد از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، ایران و آمریکا در وضعیت "نه جنگ، نه صلح" قرار گرفتند اما با سیاستهای تقابلی جاری دولت ترامپ، این وضعیت به پایان عمر خود نزدیک میشود. ایرانیها بهرغم اختلافات داخلی، درمقابل زورگوییهای آمریکا و در دفاع از حاکمیت و استقلال خود متحد خواهند شد. هرچه فشار و تحریم علیه ایران بیشتر شود، راه دیپلماسی تنگتر و همکاری در مبارزه علیه داعش سختتر خواهد شد. مقامات مسئول بینالمللی، آمریکا و منطقه باید برای گشایش مسیر دیپلماسی و گفتوگوی جامع و تعامل با ایران و پرهیز از جنگ، دست بهدست هم دهند».
ترامپ و دیگر مقامات آمریکایی میدانند که نه امکان جنگ با ایران وجود دارد و نه تحریمها توانسته ایران را به زانو درآورد، بنابراین تنها مسیر امتیازگیری از ایران، میز مذاکره است. بر همین اساس مقامات آمریکایی در پی آن هستند تا با عملیات روانی، اینگونه القا کنند که تنها دو گزینه پیش روی ایران است، یا جنگ یا مذاکره.
پروژه اصلی این است که در نهایت با لاف جنگ و ایجاد هراس در افکارعمومی، ایران پشت میز مذاکره بنشیند. آمریکا میخواهد در گام اول با «نمایش مذاکره» و «قرارگرفتن مقامات ارشد ایران و آمریکا در یک قاب» به کشورهای دیگر این پیغام را ارسال کند که ایران بالاخره تسلیم شد و حتی خروج آمریکا از برجام نیز تهران را از مذاکره منصرف نکرد.
آمریکا در گام بعدی در پی آن است تا برجام را دائمی کرده و این توافق خسارت بار را به دیگر مؤلفههای قدرت ایران از جمله موشکی و منطقهای تعمیم دهد؛ بدون اینکه کمترین عایدی برای ایران داشته باشد.
در این میان، اروپا کاملاً با آمریکا هماهنگ است، چنانکه در روزهای گذشته، «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه صراحتاً اعلام کرد که ایران باید تعهدات برجامی را همچنان یکطرفه ادامه دهد و توافق با پیوستهای موشکی و منطقهای تکمیل شود!
طیف اصلاح طلب نیز در نقش یار کمکی ترامپ از یکسو مردم را از سایه موهوم جنگ میترساند و از سوی دیگر مؤلفههای قدرت ایران- از جمله توان موشکی و قدرت منطقهای- را تضعیف کرده و نسخه مذاکره با ترامپ میپیچد. طنز ماجرا آنجاست که اصلاح طلبان، مذاکره با ترامپ-که پیش از این او را دیوانه و مزاحم نامیده بودند- را مایه اعتباربخشی به ایران جا میزنند!
** برجام، مشکلات اقتصادی را نسبتاً حل کرد!
«محمد صدر» دیپلمات پیشین در مصاحبه با روزنامه ایران گفت: «برای پی بردن به اهمیت برجام، باید شرایط قبل از برجام را بررسی کنیم. پیش از برجام، تحریمهای بینالمللی به صورت کامل همه اقتصاد و همه موقعیت و ظرفیت جهانی ایران را هدف گرفته بود و آن روند، میرفت تا مشکلات بسیار جدی را بر سر ایران آوار کند. نکته مهم در آن شرایط این واقعیت بود که تحریمها، جنبه بینالمللی داشت، یعنی با استفاده از قطعنامههای سازمان ملل بر ایران تحمیل شده بود و به همین دلیل مطابق منشور ملل متحد، همه کشورها از آن تبعیت میکردند. اما تحریمهای فعلی امریکا، بینالمللی نیست و تنها امریکا است که با نقض قوانین بینالمللی سیاستهای خود را بر کشورهای دیگر تحمیل میکند. به همین دلیل هم بود که پس از دستیابی به توافق برجام، غیر از حل نسبی مشکلات اقتصادی، ما به یک موقعیت بینالمللی بسیار عالی هم دست پیدا کردیم، موقعیتی که باعث پیشرفت چشمگیر روابط ایران با اکثر کشورها بویژه کشورهای اروپایی شد. مطابق این، میتوان گفت ریاست جمهوری ترامپ، بدشانسی برجام بود».
فعالین اصلاح طلب همچنان مشغول بزک جسد متعفن برجام هستند. پیش از برجام قیمت دلار حدود ۳ هزارتومان بود و اکنون قیمت دلار به حدود ۱۵ هزارتومان رسیده است. افزایش سرسام آور قیمت خودرو، مسکن، لوازم خانگی، اجاره بهای مسکن، اقلام ضروری خانوار و...همگی مصادیق کوچک شدن سفره مردم و افزایش مشکلات معیشتی در پسابرجام است.
متاسفانه طیف اصلاح طلب که حمایت از مدیران نجومی و مفسدان دانه درشت اقتصادی را در کارنامه خود دارد، با مطالبات عموم جامعه فرسنگها فاصله دارد.
** دولت بازار را رها کرده است
روزنامه جهان صنعت در یادداشتی با عنوان «دولت بازار را رها کرده است» نوشت: «اختلاف قیمت کالاهای همگن در فروشگاههای مختلف و حتی افزایش قیمت غیرمنطقی آنها به بهانه نوسانات بازار ارز هیچ توجیهی ندارد و ظاهراً دولت به کلی بازار را رها کرده است...دولت باید با بسیج سازمانهای نظارتی خود و اعمال قاطعانهترین و سختترین جریمهها فضا را برای فعالیت آنها ناامن کند و هیچگونه مماشاتی بالاخص در شرایط کنونی که بیشترین فشار گرانی بر گرده قشرهای پایین جامعه وارد میشود، در مقابل متخلفان از خود نشان ندهد چراکه قانون برای همین امر و اداره کشور تدوین شده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «متاسفانه شرایط گرانی به گونهای است که تهیه مواد اساسی برای مردم سخت شده و وجود متخلفانی اینچنینی میتواند بدترین اتفاق در بازار داخلی باشد. اگر دستگاههای نظارتی قوه مجریه ظرفیت پیگیری و نظارت مداوم در بازار را ندارند، دولت از قوه قضاییه در این امر کمک بگیرد و اوضاع نابسامان بازار را سامان دهد».
چندی پیش «فرزانه ترکان» عضو شورای عالی اصلاح طلبان گفته بود: «اکنون مردم از نظرمعیشتی تحت فشار هستند. از این جهت نمیشود صرفاً با صحبتهای رئیس جمهور مردم را دلگرم کرد. این حرفها صرفاً گفتار درمانی است؛ مردم احتیاجی به سخنرانی ندارند و میخواهند به چشم خود ببینند که نرخ تورم کنترل شده و جوانهایی که تحصیلات عالیه نیز دارند از بیکاری در آمدهاند. لذا جامعه نیازمند این است که دولت در عمل این مسائل را سامان بخشد».
متاسفانه دولت همچنان مشغول برجام است و مدیریت امور اقتصادی کشور و از جمله مدیریت نقدینگی ۱۸۰۰ هزار میلیارد تومانی رها شده است.