به گزارش مشرق، قهرمانی در هواپیما، میهمانداری در اردو و البته خوانندگی، همه و همه نقشهای جدید سردار در جشن زنیت بودند. آزمون از این قهرمانی میگوید و البته اخراج علی دایی از سایپا، موهای کارلوس کیروش و انتخاب سرمربی آینده تیم ملی.
اول از همه درباره قهرمانی زنیت صحبت کنیم. با اینکه چند روز از کسب این عنوان گذشته اما در فضای مجازی میبینیم که جشنها ادامه دارد و شما مدام در مراسم مختلف شرکت میکنید. این قهرمانی چطور رقم خورد؟
در روسیه و با وجود تیمهایی نظیر زسکا، لکوموتیو، اسپارتاک و حتی کراسنودار که یکی دو سال است مدعی شده، واقعاً سخت است بتوان قهرمان شد. این افتخار اما نصیب ما شد، آن هم چند هفته زودتر از پایان فصل. به شخصه خیلی خوشحالم، چون نخستین قهرمانیام در لیگ روسیه بود.
نخستین قهرمانیات در روسیه بود یا نخستین قهرمانی دوران فوتبالت؟
نه، زمانی که در سپاهان بودم و حدود ۱۵ سال داشتم هم قهرمان لیگ شدیم. در همه تمرینها و اردوها حضور داشتم اما یک دقیقه هم فرصت بازی به من ندادند. انگار من اصلاً بازیکن نبودم.
بعد از قهرمانی زنیت، عکسها و ویدئوهای مختلفی هم منتشر شده که در قریب به اتفاق آنها تو حضور داری.
من لیدر بودم (میخندد)، هر بازیکنی از کسب عنوان قهرمانی خوشحال میشود و من هم مثل همه دوست داشتم این افتخار را به دست بیاورم. فقط امیدوارم قهرمانی ما در فصل بعد هم تکرار شود.
بیشتر بخوانید:
واکنش سردار آزمون پس از قهرمانی با زنیت در لیگ روسیه
در جشنها خواننده هم بودی. مگر به آواز علاقه داری؟
صدایم خوب بود؟
زیاد دقت نکردم.
آن شب همه کار کردم، از خوانندگی گرفته تا شادی.
ماجرای شغل جدیدت چه بود؟
چچنیها یک غذای معروف دارند که واقعاً خوشمزه است چون با تیمی از چچن بازی داشتیم، در هواپیما غذای محلیشان سرو شد. من هم سینی را برداشتم و به همه بازیکنان تعارف کردم. مثلاً ادای میهماندارها را درمیآوردم.
در هواپیما خبر قهرمانی را شنیدید. اتفاق عجیبی که نمونهاش را کم دیده بودیم.
وسط راه بودیم که اعلام کردند لکوموتیو شکست خورده و ما قهرمان شدهایم. دیگر چیزی نفهمیدیم. فقط شانس آوردیم که هواپیما سقوط نکرد چون میهماندار مدام میگفت خطرناک است، به هوا نپرید.
چند هفته قبل که با هم صحبت میکردیم، گفتی فقط به قهرمانی زنیت فکر میکنی. حالا که خیالت بابت قهرمانی راحت شده، آقای گلی نمیتواند هدف اصلیات باشد؟
الان دیگر میتوانم به آقای گلی فکر کنم و امیدوارم این عنوان را به دست بیاورم. چالوف از زسکا تلاش میکند و نفر سوم هم به ما نزدیک شده اما بازیهای بعد برای هر ۳ بازیکن مهم است. اگر شرایط مهیا باشد و موقعیتی نصیب من شود، قطعاً دوست دارم در کنار قهرمانی زنیت، این عنوان هم به باشگاه ما برسد.
چند درصد احتمال میدهی که کفش طلا را تصاحب کنی؟
حقیقتش نمیتوانم درصد تعیین کنم. هم من تلاش میکنم و هم فدور چالوف. همه چیز دست خودمان است. باید ببینیم کدام یک میتوانیم عملکرد بهتری داشته باشیم و گلهای بیشتری به ثمر برسانیم.
تو در ماههای اخیر عملکرد خیرهکنندهای به نمایش گذاشتهای اما باز هم میبینیم که در فضای مجازی از تو انتقاد میشود. با این انتقادها چطور کنار میآیی؟
من که دقت نکردهام و اصلاً کاری با این حرفها ندارم.
اما ترکشهای خداحافظی تو از تیم ملی هنوز هم در انتقادها وجود دارد.
بگذارید ۱۰۰ سال دیگر هم از من انتقاد کنند. من اما فکرم را مشغول این انتقادها نمیکنم. بالاخره در هر کشوری، هستند آدمهایی که از فوتبال سر در نمیآورند اما کارشناسی میکنند. به نظر شما آنها نمیدانند من در ۲۴ سالگی جزو ۵ گلزن برتر تاریخ فوتبال ایران هستم؟
شاید نمیدانند که باز هم انتقاد میکنند.
اینها بهتر از من و شما میدانند. مطمئن باشید حتی بازیها و حواشی زنیت را هم دنبال میکنند.
یک سوال. به نظرت پرطرفدارترین تیم ایران کدام تیم است؟
۳ تا هستند. پرسپولیس، تراکتورسازی و استقلال.
کدام یک طرفدار بیشتری دارد؟
فکر کنم پرسپولیس. البته دو تیم دیگر هم طرفداران بسیاری دارند. حالا چرا این سوال را میپرسید؟
میخواهم به اینجا برسم که تو با پرسپولیس به مشکل خوردی و در همان روزها هجمه عجیبی علیه تو به راه افتاد. فکر نمیکنی یکی از دلایل این انتقادها، همین مساله باشد؟
من کاری با این حرفها ندارم و نمیخواهم دربارهاش صحبت کنم. همه اینها سوءتفاهم بود که رفع شد. من در پرسپولیس با خیلی از بازیکنان در ارتباط هستم. این تیم بازیکنان بزرگی دارد که رفقای من محسوب میشوند. از پیروزی پرسپولیس در آسیا خوشحال میشوم، همچنین استقلال، ذوبآهن و البته تراکتورسازی که فصول قبل در این تورنمنت مهم حضور داشت. این سوءتفاهمها هم همیشه پیش میآید.
یعنی هیچ مشکلی با پرسپولیسیها نداری؟
نه با آنها و نه با هیچ باشگاه دیگری. گفتم که در پرسپولیس رفقای خوبی دارم.
برانکو را ببینی چه واکنشی نشان میدهی؟ بخصوص که برخی از هجمهها هم به خاطر اختلاف با او به وجود آمد.
برانکو را ببینم با او سلام و علیک و احوالپرسی میکنم. او قبلاً در تیم ملی زحمات بسیاری کشیده و حالا هم در پرسپولیس نتایج خوبی گرفته. من با برانکو کوچکترین مشکلی ندارم، ضمن اینکه تاکنون ندیدهاید من درباره یا علیه یک مربی حرف بزنم. حالا میخواهد بهترین باشد یا ضعیفترین.
در فوتبال ایران، یک مقایسه وجود دارد. قیاس تو با علی دایی. به همین خاطر دوست دارم درباره اخراج او از سایپا هم حرف بزنی.
خوب شد که دایی از سایپا رفت. او برای چنین باشگاهی بزرگ است و همان بهتر که قطع همکاری کرد.
البته دایی انتقادهای تندی هم علیه مسوولان سایپا انجام داد.
دایی حقیقت را گفته و حرف عجیبی به زبان نیاورده. ببینید هر سال آمارهای زیادی در خصوص مرگ هموطنانمان به دلیل سطح پایین کیفیت خودروها شنیده میشود. اگر واقعاً چنین آماری درست است، پس ابتدا این نقیصه را برطرف کنند و بعد درباره باشگاه تصمیم بگیرند.
سوال اینجاست که چرا دایی وقتی حقوق خود را میگرفت از باشگاه سایپا انتقاد نمیکرد.
دایی حق بازیکنانش را میخواست. به نظر من هر تیمی مدیریت نداشته باشد، آخر و عاقبتش همین میشود، میخواهد سایپا باشد یا بنتلی. اگر یک مدیر باشگاه کارش را بلد نباشد، تیم به جایی نمیرسد. آنها برخورد خوبی انجام ندادند، بخصوص با مربی بزرگی چون علی دایی. واقعاً خوب شد دایی از سایپا رفت.
اینجا حمایت تمام قد خود را از علی دایی اعلام میکنی؟
دوست ندارم حق کسی را بخورند. سوال من این است که چطور زمان دایی پول نداشتند اما وقتی او رفت بخشی از قراردادها را پرداخت کردند؟ واقعاً دمشان گرم. هیچکس هم درباره این اتفاق عجیب حرفی نمیزند.
در مورد سرمربی تیم ملی چیزی شنیدهای؟
نه، شما چیزی شنیدهاید؟
انگار اسم سرمربی داخل قوطی است و هنوز بیرون نیامده.
به نظرم علی دایی را بیاورند، چون بهترین انتخاب است.
یعنی به گذشته برگردند و باز هم مربی ایرانی؟
چه ایرادی دارد؟ کیروش بازیکنان جوانی را به تیم ملی آورده که در طول سالهای اخیر باتجربه هم شدهاند. مربی بعدی میتواند مسیر او را ادامه دهد. به نظرم دایی اصلحترین گزینه است و چه خوب که او سرمربی تیم ملی شود.
کمی هم درباره کیروش صحبت کنیم. او به کلمبیا رفته و تیمش را آماده حضور در کوپا آمریکا میکند اما ما هنوز جانشین او را انتخاب نکردهایم. در بحث جدایی او، آخر هم دود به چشم ما رفت و نه کیروش.
فکر میکنید چرا موهای کیروش ریخت و پیر شد؟ او همه کار را خودش انجام میداد. با فدراسیونهای مختلف مذاکره میکرد تا بازی تدارکاتی برگزار کنیم.
اما در حیطه وظایف یک مربی نیست که برای بازی تدارکاتی مذاکره کند.
در حیطه وظایف کیروش نبود اما گاهی اوقات مجبور میشد این کارها را هم انجام بدهد. ما مثل بچههای کیروش بودیم، او نمیتوانست ببیند که کسی با ما بازی تدارکاتی انجام نمیدهد.
اما حرف منتقدان این بود که کیروش بیشتر از اینکه ذهن خود را مشغول تمرین و آنالیز حریفان کند، برای چنین کارهایی تلاش میکرد. همین منتقدان هم معتقدند کیروش نتایج خوبی با تیم ملی نگرفت و سرانجام هم جدا شد.
یک چیزی بگویم. در ایران آدم موفق را میزنند و از او انتقاد میکنند.
این حرف تو کلیشهای نیست؟
اصلاً یک سوال. میدانید کیروش چند میلیون دلار برای ایران پول آورد؟
دو تا جام جهانی رفتیم و پاداش گرفتیم اما دقیقش را نمیدانم.
شاید اگر کیروش نبود، این دو پاداش را نمیگرفتیم. چند میلیون دلار عاید فدراسیون شد تا مشکلات مالی برطرف شود. دیدید که بار دوم چقدر راحت به جام جهانی رفتیم. تا به حال هرگز به این آسانی صعود نکرده بودیم. یک سوال دیگر. بدون اینکه یک اردوگاه خوب داشته باشیم، چطور باید قهرمان شویم؟
اردوگاه متوسط داریم و البته گروهی بازیکن با استعداد که میتوانستند قهرمان آسیا شوند. اینها کافی نیست؟
از نظر استعداد فوقالعاده بودیم اما اینها ملاک نیست. از همه نظر باید خوب و سطح بالا باشیم. اگر هزار تا استعداد داشته باشیم اما امکانات نباشد، آیا باز هم میتوانیم قهرمان شویم؟ در امکانات خیلی ضعیف هستیم یا بهتر بگویم چیزی نداریم. تیمها خیلی سخت با ما بازی تدارکاتی برگزار میکنند. اینها همه باعث میشود تا از قهرمانی فاصله بگیریم.