به گزارش مشرق، «وحید حاجی پور» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
ژنرال، فروش نفت در تحریمهای امروز را با فروش نفت در زمان جنگ مقایسه میکند؛ موضوعی که شاید برای عوام جالب باشد، اما برای کسانی که مطالعه دقیقی روی مکانیزم تحریمها و همچنین کیفیت تحریمها در دوران جنگ آشنایی داشته باشند، مقایسهای عجیب است که فقط یک هدف را دنبال میکند. زنگنه اصلاً و به هیچ عنوان علاقهای ندارد ناکارآمدی امروز خود در فروش نفت با دوره پیشین تحریمها مقایسه شود.
بیشتر بخوانید:
چگونه میتوان بدون نفت کشور را اداره کرد +جدول
جنگ رسانهای بر سر آمار صادرات نفت ایران
وزیر نفت وضعیت بسیار اسفناک امروز صادرات نفت را با روزهایی مقایسه میکند که نه نفت ایران تحریم بود و نه مشکل چندان بزرگی برای صادرات نفت وجود داشت؛ مهمترین چالش صادرات نفت در روزهای دفاع مقدس، بمباران جزیره خارک به عنوان جزیره صادراتی نفت ایران بود که حتی در آن شرایط هم صادرات ایران کمتر از یک میلیون بشکه نشد جز در ایامی که رژیم بعث پس از ناامید شدن از قطع کردن صادرات نفت کشور، به جای بمباران اسکلههای صادراتی تأسیسات نفتی و واحدهای بهرهبرداری را زیر بمبهای خود قرار داد که باز هم مانع از صادرات نفت نشد.
در آن روزها هیچ ممنوعیتی برای صادرات نفت ایران وجود نداشت و به گفته سید محسن قمصری، مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران محدودیتها در حوزه خرید فرآوردههای نفتی و مشکلات عملیاتی بود. قمصری درباره آن روزها در کتاب ناگفتههای فروش نفت میگوید: «امور بانکی ما حتی زمان جنگ هم مشکلی نداشت بنابراین میشود گفت: مشکلات عملیات تجاری ما بعد از جنگ تا حد زیادی تسهیل شد، ازآنجا که هزینه بیمه جنگی برای ایران بالا بود و بیمه زیادی به محمولهها تعلق میگرفت این مشکل پس از جنگ از بین رفت و شرکتهایی که به دلیل «ریسک تجاری» با ما کار نمیکردند همکاریهای خود را احیا کردند.»
بنا به گفته مسئول سابق فروش نفت ایران و سایر مدیران بینالملل شرکت ملی نفت، هیچ مشکل قانونی در تجارت نفت وجود نداشت و تنها ریسک تجاری موجب ایجاد محدودیت در فروش نفت میشد. به بیان سادهتر، در دوره دفاع مقدس هیچ قانون رسمی از سوی هیچ کشور و نهادی به شکل امروزی وجود نداشت که بخواهد تجارت نفت ایران را دچار محدودیت کند.
برای درک بهتر این مسئله باید عنوان داشت اصولاً برای عملی کردن معاملات خریدوفروش نفت خام و فرآوردههای نفتی به چهار ابزار اصلی نیاز است. این چهار ابزار عبارتند از: قراردادها بهعنوان مهمترین ابزار معاملات نفتی، قراردادهای بیمه و پوشش ریسک، کانالهای بانکی و حملونقل بهعنوان ابزار اصلی لجستیک و پشتیبانی تکمیلکننده ابزارهای موردنیاز معاملات. اگر این چهار ابزار در اختیار تولیدکننده یا عرضهکننده نفت نباشد عملاً خلع سلاح شده و معاملات رسماً قفل میشوند.
در تحریمهای گذشته که زنگنه اصلاً علاقهای ندارد به آن اشاره کرده و تداوم صادرات نفت را با همه چالشها مخفی کند، شدیدترین و هوشمندانهترین نوع تحریم نفتی در تاریخ جهان شکل گرفت. قمصری درباره روند این تحریمها میگوید: امریکا در مرحله اول با تحریم شرکتهای کشتیرانی حملونقل را فلج کرد؛ یعنی شرکتهای کشتیرانی را که با ایران کار میکردند از ادامه همکاری با ایران منع کرد. با این اقدام امکان رفتوآمد کشتیهای شرکتهای خریدار نفت خام به بنادر ایران از بین رفت و شرکتهای کشتیرانی مستقل هم دیگر نتوانستند به بندرهای ایران سفر کنند. امکان حمل محمولههای ایرانی حتی از مبادی غیر از ایران را هم از دست دادند که این امر در واقع نوعی محاصره دریایی ایران بود.
در مرحله بعد با تحریم بیمه و ممانعت از همکاری بیمههای بزرگ بینالمللی با ایران، عملاً ابزار پوشش ریسک را از ما و خریداران نفت خام گرفتند.
در این مرحله با توجه به اینکه اغلب بیمهگران بزرگ و معتبر دنیا یا امریکایی یا سهامداران اصلیشان امریکایی هستند، امکان بیمه کردن محمولات ایرانی توسط بیمه گران معتبر که مورد قبول و پذیرش خریداران نفت خام بود دیگر وجود نداشت. با توجه به قیمتهای بالای ۱۰۰ دلار آن زمان عملاً شرکتهای بیمهگر دیگری که توان و جرئت پوشش دادن چنین محمولات با ارزشی را داشته باشند هم وجود نداشت.
در مرحله بعد نیز با تحریم خرید نفت خام ایران ابزار قراردادها را از ما گرفتند و تنها چند کشور در آسیا اجازه یافتند بهصورت محدود از ایران نفت بخرند. آنها هم هر شش ماه یکبار باید ۲۰ درصد از حجم واردات خود میکاستند و سایر خریداران سنتی ما ازجمله پالایشگاههای اروپایی بهطور کامل از خرید نفت خام ایران منع شدند و در انتها نیز شیپور تکمیل تحریمها را زمانی نواختند که تحریمهای بانکی شروع شده بود. عملاً با حذف ابزار بانکی امکان مبادلات نفتی بهشدت محدود شد. با شروع تحریمها و حذف مرحلهای ابزارهای چهارگانه همکاران ما در امور بینالملل برای آن سه تحریم اولیه راههایی پیدا کردند، روشهایی مثل تغییر پرچم، تغییر سند و استفاده از واسطهها و شرکتهای امین و خیلی کارهای دیگر ولی جایگزینی کانالهای بانکی کار سادهای نبود. به بیان سادهتر تحریمهای بانکی کاملاً دست ما را بسته بود.
این اظهارات قمصری نشان میدهد اصولاً مقایسه صادرات نفت در زمان جنگ با شرایط امروز به هیچ عنوان منطقی نیست و اساساً جنس کار متفاوت است. چنانچه وزیر نفت قصد دارد برای توجیه شرایط سخت دست به مقایسه بزند بهتر است عملکرد خود را با دورهای در نظر بگیرد که فروش نفت هیچگاه زیر ۷۰۰ هزار بشکه سقوط نکرد و نه روزهایی که مشکل تحریمی خاص و بزرگی وجود نداشت.