به گزارش مشرق، فوتبال ایران در لیگ نوزدهم با یک تغییر چهره اساسی مواجه خواهد بود. به غیر از سپاهان دیگر تیمهای مدعی با تغییرات اساسی روی نیمکت مواجه بوده و با سرمربیان جدید فصل را شروع میکنند. بعد از آمدن دنیزلی به تراکتور و استراماچونی به استقلال، حالا نیمکت پرسپولیس نیز در انتظار سرمربی جدید است.
جلال چراغپور کارشناس فوتبال ایران درباره موضوع تغییر چهره فوتبال ایران، مربیان جدید، برانکو و کی روش و همچنین سرنوشت مربی آینده پرسپولیس صحبت کرده است که حرفهای او را در زیر میخوانید:
رفتن مربیان به نفع فوتبالمان نیست
شاید بتوان گفت این رفتنها و آمدنها را نباید به نفع فوتبالمان بدانیم. همانطور که همه دیدیم کی روش در هشت سال و برانکو در ۴ سال توانستند استایل فکری شان در تیم ملی و پرسپولیس را کامل اجرا کنند. حتی استقلال با وینفرد شفر در این حدود دوسال به تکامل رسیده بود و بازیهای خوبی انجام میداد هرچند بازیکنان به او بی مهری کردند. حالا با رفتن این ها هم سبک بازی (style of the game) و هم دانش بازی (knowledge of the game) تغییر خواهد کرد و این به خاطر حرفهایی است که مربی میزند. کوچینگ موضوعی است که محدودیت دارد اما حرف و کلام نامحدود است. وقتی مربیان بزرگ چند سال کار میکنند یک کلاسی تعریف میشود اما در بعضی از جاهای دنیا برای اینکه به تماشاگرانشان جذابیتهای تازه ای بدهند دست به تغییر میزنند. آلمانیها چند جام گرفته بودند اما بعد گفتند ما گواردیولا را میخواهیم چون میخواستند سبک جدید و لذت تازه ای را در فوتبال به علاقمندانشان بدهند. اما خب ما در فوتبال و در حالت عادی ۵۰ سال از آن نگرش عقب هستیم.
بیشتر بخوانید:
همه مشتریان صندلی برانکو
زیربنای فوتبال بلژیک شجاعانه نیست
وقتی کی روش میرود و ویلموتس میآید نمیتوانیم توقع داشته باشیم که ویلموتس دنباله رو استایل فکری کی روش باشد چون این ها دو آدم متفاوت هستند و از دو فوتبال متفاوت می آیند. ویلموتس از بلژیک میآید و در اوج فوتبالش در آلمان بوده است. بلژیک و آلمان خیلی به هم نزدیک هستند و حتی زیربنای زبان بلژیکیها آلمانی است و فوتبالشان هم به هم شبیه است. پرتغال اما فوتبال شکستهتر و تکنیکیتری بازی کرده و در تولید بازیکن بهتر هستند. در پرتغال بازیکنانی مثل اوزه بیو، فیگو و رونالدو در زمانهای مختلف به وجود آمدند اما در فوتبال بلژیک چنین مسالهای نیست. فوتبال بلژیک خودش سبکی ندارد و به نوعی زیرشاخه ای از فوتبال آلمان است. رزومه ویلموتس هم برخلاف چیزی که میگویند واقعاً درخشان نیست و دلیل این موضوع هم این است که بلژیک نمیتواند کلاس مجزایی را در فوتبال تعریف کند. من همین تازگی داشتم ترکیب تیم بلژیک برابر مکزیک را در جام جهانی ۱۹۸۶ در مجلهای از فیفا میدیدم که بالای ترکیب تیم بلژیک نوشته بود:"economic style" و این یعنی آنها فوتبالی با سبک اقتصادی بازی میکنند. وقتی زیربنای فوتبال بلژیک را نگاه میکنید فوتبال شجاعانه ای از نظر تفکر نیست.
به کی روش و برانکو نیاز داریم
آندره آ استراماچونی مربی جوان ایتالیایی است که کلاً دوسال مربیگری کرده است و اگر برلیان مایند بود قطعاً نمیگذاشتند بیکار بماند. این رفت و آمد ها به نظر من نمیتواند به فوتبال ایران کمک کند. بازگشت خود دنیزلی نیز چنین شکلی دارد. او وقتی مربی تیم پاس شد از فوتبال آن زمان ایران سر بود اما وقتی به پرسپولیس آمد تفکراتش به زور همسطح لیگ ایران میشد و به همین دلیل نتیجه نگرفت و رفت. ما به کسانی مثل کی روش و برانکو نیاز داریم که تفکر و نگرششان جوان است و ایدههای روز دنیا را دنبال میکنند. من این رفتن و آمدها را پوست اندازی نمی دانم و فکر میکنم پوست اندازی زود هنگام و بی موقع میتواند مشکل ساز شود. امسال لیگ فوتبال ایران تحت تاثیر تحولات مالی خواهد بود. صحبتهای نمایندگان مجلس و همچنین حرفهای مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال که میگوید اگر این شرایط باشد لیگ را برگزار نمیکنیم را میتوان نوعی هشدار دانست. این در حالی است که همه میدانیم آقای تاج میانه رو است اما این حرفهایش نشان میدهد که شرایط از استاندارد عبور کرده است. بحث دیگر حضور ایجنت ها است که الان خیلی زیاد هستند و این باعث میشود که بچهها میل رفتن بیشتری پیدا کنند. همچنین خداحافظی معنادار پژمان منتظری بازیکنی که چند ماه پیش جام ملتها را بازی کرده نیز نشان میدهد که ممکن است شاهد موجی از خداحافظیها هم باشیم که با انتقالهای ارزان قیمت بازیکنان خوب لیگ به تیمهای خارجی میتواند چهره لیگ را تغییر بدهد. در این شرایط دو اتفاق میافتد؛ از طرفی رفتنها جا را برای حضور استعدادهای تازه باز میکند اما ضریب تجربه و کیفیت پایین میآید. بی تردید اگر بازیکنان با تجربه از فوتبال ایران بروند اشتباهها، خطاها، پاسهای اشتباه بیشتر خواهد شد و شاید آن رالی ۴ ضرب و ۳ ضرب که در پرسپولیس میدیدیم یا در این اواخر در استقلال هم شکل گرفته بود را نمیتوانیم ببینیم. البته که تیمی مثل بارسلونا واریته ۲۷ پاس دارد اما ما به همین ۵-۶ پاسی که پرسپولیس و استقلال به آن رسیده بودند قناعت کرده بودیم. اما وقتی خوش تجربهها میروند شاید جوانها شدت بازی را بالا ببرند اما شدت به معنای زیبایی نیست. وقتی امید ابراهیمی هافبک استقلال از این تیم رفت واریته پاسهای این تیم به عدد ۳ هم نمیرسید در حالی که در زمان او واریته شش تایی در این تیم شکل گرفته بود.
پرسپولیس او را فراموش نمیکند
پرسپولیس در این سالها به چنان بلوغ تاکتیکی رسیده بود که آدم فکر میکرد بدون برانکو هم میتواند همین کار را بکند. حرکتها و ارتباط بین بازیکنان، داخل زمین، ارتباط خطوط، وظایف بازیکنان که چه کسی باید توپ را بزند، دانستن اینکه کی باید با توپ بازی کرد و کی باید آن را دفع کرد و…همه چیز در پرسپولیس جا افتاده بود. پرسپولیس به نظر من به زودی برانکو را فراموش نمیکند. این تیم آنقدر منسجم و روان بود که در اجرا و در طول نود دقیقه برانکو دو سه بار بیشتر صحبت تاکتیکی نمیکرد و بیشتر زمان در حال تماشای بازی و ایده پردازی بود. به نظر من این ها به سرعت از بین نمیرود.
مراقبت از فرش نفیس تخصص میخواهد
این تیم باید یک مربی بیاورد که اولاً جو درون تیم را درک کرده و در روزهای اول تلاش نکند خودش را به تیم تحمیل کند. او در دل بازیکنانی جا باز کند که چهار سال به یک مربی با تفکرات و شخصیت خاص خو گرفته اند. یک عده از بزرگان و پیشکسوتان باید با آدمی که میخواهد سرمربی این تیم شود صحبت کنند و به او بگویند که این تیم چهارسال با یک آدم منضبط، ارام، با دانش و کاری بوده و نباید تغییرات اساسی در آن ایجاد شود. در بازی ایران و استرالیا ویه را مربی برزیلی به بازیکنان گفت بروید بازی ایرانی خودتان را انجام بدهید و تیم هم نتیجه گرفت. پرسپولیس الان چنین وضعیتی دارد و باید مربی بعدی بسیار محتاط عمل کند. این انتقال از تفکرات برانکو باید روانشناسانه انجام شود. هم برای تیم و هم برای طرفدار شرایط به گونهای است که انتخاب مربی آینده را بسیار حساس کرده است. مربی بعدی نباید به علایق هواداران دست بزند و خیلی آرام به دنبال معرفی خودش بوده و بتواند دل هواداران را به دست بیاورد. به نظر من مربی ایرانی که بتواند جانشین برانکو شود را نداریم. پرسپولیس در حال حاضر مثل فرش بزرگ و نفیسی است که مراقبت از آن تخصصهای لازم را نیاز دارد. مربیگری این تیم یک تخصص ویژه میخواهد و کسی که میآید نباید سبک را عوض کند. باید به نظر من از همان جامعه و تفکری که برانکو آمده یک مربی بیاورند و نروند مثلاً از آلمان مربی انتخاب کنند. مربی آلمانی بیاید ابتدا میخواهد بگوید من آلمانی هستم و مربیان بلوک شرقی را قبول ندارم. کسانی که پرسپولیسی هستند و این تیم را دوست دارند و در سطوح بالاتری قرار دارند میتوانند از مربیان مطرح و به روز دنیا کسی را به جای برانکو بیاورند. من فکر میکنم کرواسی و کشورهای اروپای شرقی مربیان بزرگی دارند که جامعه جهانی را تغذیه میکنند. ما خودمان قبل از برانکو تجربه رایکوف را داریم که منشا خدمات زیادی به فوتبال ایران بود. مربیان کروات در کنار نظم اجازه بازی با توپ را هم میدهند مثل کاری که برانکو با فرشاد احمدزاده و مهدی ترابی کرد. او به آنها اجازه دریبل زدن میداد اما این دریبل باید در اجرای کار تیمی باشد.