به گزارش مشرق، تحریم اقتصادی ایران فقط به این زمانه اختصاص ندارد؛ هرگاه ملت حق قانونی و مشروعش را خواستار شده و دست زورمندان را از کار و زندگی خویش کوتاه کرده قلدریها هم آغازشده و تهدید تحریمها از راه رسیده است. اسفندماه سال ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت ایران تصویب شد تا عملیات اکتشاف و استخراج و بهرهبرداری از نفت در سراسر ایران در اختیار دولت قرار گیرد؛ حقی آشکار برای رها شدن از قراردادهای تحمیلی که چند دهه بود با نامهای مختلف تمدید میشد. آن زمان طبق «قرارداد ۱۹۳۳» که در سال ۱۳۱۲ شمسی بین دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس منعقد شده بود انحصار نفت ایران به مدت ۶۰ سال در اختیار آن شرکت قرار داشت بدون اینکه ملزم باشد به دولت ایران لااقل صورت عملکرد بدهد!
بیشتر بخوانید:
ذوق زدگی بولتون از توقیف نفتکش ایرانی
عکس/ توقیف نفتکش حامل محموله نفتی ایران
آیا نفتکش توقیف شده متعلق به ایران است؟ +عکس و فیلم
فیلم/ نفتکشی که انگلیسیها توقیف کردند
انگلستان چه کرد؟
دولت انگلستان اعلام کرد موضوع را در محاکم بینالمللی پیگیری میکند و البته نه همینقدر خشکوخالی؛ تهدیدهای تندوتیزی هم چاشنی کار کرد. شهریورماه ۱۳۳۰ دولت انگلستان خرید نفت ایران را تحریم کرد و اعلام کرد که هر شرکتی هم نفت ایران را بخرد تحت تعقیب قضایی قرار میگیرد! علاوه بر آن فروش تجهیزات نفتی به ایران را ممنوع اعلام کرد. هر کار دیگری هم از دستش برآمد انجام داد: ذخایر ارزی ایران را توقیف کرد، دستور داد شرکت نفت ایران و انگلیس از پرداخت بدهیهای خود به ایران امتناع کند، اموال بازرگانان ایرانی و کالاهایی که از شرکتهای انگلیسی خریده بودند توقیف شد، دولت ایران از استفاده از استرلینگ (واحد پول بریتانیا) محروم شد، تانکرهای ایران در بنادر کشورهای تحتالحمایه انگلستان توقیف شد و از ورود آهن، فولاد، شکر، چای و دیگر کالاهای اساسی به ایران جلوگیری شد.
تحریم با چاشنی تهدید نظامی
برای تهدید بیشتر و البته جلوگیری از ورود کالا به ایران یک رزمناو انگلیسی در آبادان پهلو گرفت و ماجرا ابعاد جدیدی یافت. به ۴ هزار چترباز انگلیسی در پایگاههای نظامی کشورهای حاشیه خلیجفارس آمادهباش داده شد و چند روز بعد ناوهای جنگی فلامینگو و ورِن نیز وارد آبهای خلیجفارس شدند تا انگلستان ۹ ناو نزدیک آبهای سرزمینی ایران داشته باشد. آمریکا نیز به انگلستان پیوست تا این تحریم نخستین تحریم جامع علیه ایران باشد؛ تحریمی که در دوران جولان ابرقدرتهای نظامی و فاتحان جنگ جهانی در عرصه سیاست بینالملل، اقتصاد تکمحصولی ایران را هدف گرفت. ایران با «هفتخواهران» درافتاده بود؛ ۷ شرکت بینالمللی نفتی که بیش از ۸۵ درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار داشتند. و حسرتبار اینکه ۴ شرکت از این ۷ شرکت در ایران متولد شده بودند؛ ازجمله همان شرکت نفت ایران و انگلستان که بعدها شد شرکت نفت بریتیش پترولیوم یا همان بی پی. نتیجه اینکه صادرات نفت ایران از ۶۶۰ هزار بشکه در روز در سال ۱۳۳۰ رسید به صفر بشکه در روز در سال ۱۳۳۲؛ سال کودتا.
ایران چه کرد؟
ایران با کمبود کالا، گرانی و تورم مواجه بود. در چنین شرایطی دولت ایران به نخستوزیری مصدق برای مقابله با گرانی شروع به انتشار اوراق قرضه کرد. دولت درخواست کرد هر ایرانی که توان مالی دارد ۱۰۰ ریال به دولت کمک کند و اوراق بگیرد. خیلیها پول را دادند و اوراق را نگرفتند؛ پولشان را هدیه کردند به دولت. مردم و تجار بازار و سرشناسان جامعه حدود ۵۰ میلیون تومان اوراق قرضه را خریدند تا قلدرها بفهمند تحریم اقتصادی به جایی نمیرسد. درواقع فروش این اوراق قرضه به یک پیروزی ملی تبدیل شده بود. پسازآن بود که دشمنان حربه دیگری به کار گرفتند و با اشتباهات مصدق ازجمله جداییاش از بخش بزرگی از مردم بهسرعت شرایط برای کودتای نظامی مهیا شد و وضعیت تغییر کرد. در دولت مصدق قوانینی هم برای بهبود سریع اقتصاد و کسب درآمد دولت با فوریت تصویب شد ازجمله قانونی برای سرمایهگذاری بانکها در حوزه کشاورزی و قانون تسویه مالیاتهای معوقه. چنین بود که مصدق بعدها در کتاب خاطراتش نوشت که همان موقع میتوانستند کشور را بیش از ۲ سال بدون کمک خارجی و بدون درآمد نفت اداره کنند. روزی که دولت مصدق سقوط کرد ۸۰ میلیون تومان پول نقد و ۱۲۰ میلیون تومان مطالبات و دارایی کالایی در اختیار دولت بود؛ آن روز دلار ۹ تومان بود!