سرویس ورزش مشرق - برای مردم یک کشور، مستقل بودن به صورت ذاتی یک ایده آل دوست داشتنی است، این استقلال در ابعاد مختلف ارزشمند است و یکی از موضوعات مهم در فضای جهان شمول و تاثیرگذار ورزش، اختصاصا فوتبال، مشخصا استقلال فدراسیون فوتبال در هر کشور است. مصادیق این استقلال در چیست؟ معیارهایی که با رویت آنها می توانیم فدراسیون فوتبال یک کشور را مستقل و غیر وابسته بدانیم، چه هستند؟
تا کنون آیا در کشورهای مختلف عضو فیفا، پیش آمده که استاندارد بودن و بین المللی شدن، بهانه ای باشد برای توقف یک پروژه، یا تاخیر در شروع لیگ، یا اخراج و استخدام فردی خاص زیر سایه معیارهای فیفا؟ قطعا مثالهایی از این دست با جستجویی ساده در اینترنت به دست می آید. یکی از معروف ترین این مثالها به مقامات فوتبال برزیل به سال 2013 و در آستانه میزبانی از جام جهانی 2014 مربوط می شود. زمانی که مسئولان اتحادیه فوتبال و فدراسیون فوتبال برزیل به بهانه حساسیت بالا در میزبانی و لزوم جهانی بودن و رعایت استانداردهای فیفا، یک خانه تکانی تمام عیار و بی رحمانه در ساختار خود داشتند و عده زیادی از کارمندان و مسئولین فوتبال در بخش های مختلف برزیل را به علت هم سو نبودن با معیارهای فیفا در ظاهر، و البته به علت هم سو نبودن با سیاست های ریاست فدراسیون فوتبال در باطن، کنار گذاشتند. وقتی فساد در فیفا لو رفت و بلاتر و همراهانش دستگیر شدند، مشخص شد که بسیاری از تسویه حساب های داخل فدراسیون فوتبال برزیل ساختگی و زیر سایه بهانه زیبایی به نام رعایت استانداردهای فیفا بوده است.
بیشتر بخوانید:
تجهیز استادیوم وظیفه باشگاهها نیست/ تهدید تعطیلی لیگ برتر عملی نمیشود
شبیه همین اتفاق در کشور بحرین رخ داد و به دلیل تعویض امکانات زیرساختی چند استادیوم قدیمی فوتبال در این کشور، دو عضو اهل تشیع در فدراسیون فوتبال بحرین، با دلیلی واهی به نام کم کاری و نادیده گرفتن جدول زمان بندی شده این پروژه اخراج شدند و بعدها علت اصلی اخراج این دو نفر فاش شد و البته فیفا برخوردی با بحرین نکرد و حتی از مقامات فوتبال این کشور به خاطر حساسیت بالا در رعایت معیارهای فیفا تشکر هم کرد.
در آیین نامه فیفا زیر شاخه قوانین امنیتی و استحکامات استادیوم ها آمده است:
رعایت همه استانداردهای فیفا تنها در شرایطی الزامی است که آن استادیوم میزبان رخدادی مربوط به فیفا باشد و اگر مسابقه ای به صورت ملی و داخلی صورت می گیرد باید حداقل های استاندارد فیفا در آن رعایت شده باشد مگر آنکه کنفدراسیون فوتبال در هر قاره ای در گزارش خود از عدم رعایت همین حداقل ها گفته باشد که در این صورت حتی انجام مسابقات داخلی نیز در آن جایز نیست.
کشور آلبانی به سال 2015 این حداقل ها را دست کم در 4 استادیوم مهم خود رعایت نکرده بود و لیگ داخلی این کشور هر چند کوچک و ضعیف اما برگزار نشد تا تمام این استانداردها به تایید مستقیم نماینده اعزامی فیفا و یوفا برسد. پس از آن بود که فدراسیون فوتبال آلبانی موفق شد لیگ داخلی خود را کلید بزند.
از طرفی در همین آیین نامه در پیوست شماره 5 آمده است:
تاخیر در شروع لیگ داخلی و بی نظمی در تقویم بازی های باشگاهی یک کشور، نمی تواند بهانه ای به نام عدم رعایت استانداردها و امکانات مهم و امنیت باشد، فدراسیون فوتبال در هر کشوری موظف به تامین این امکانات در زمان مقتضی است تا اجازه ندهد، به این دلیل، برنامه از قبل تنظیم شده لیگ اصلی یک کشور با بی نظمی مواجه شود.
البته در فوتبال ایران، مشکل در عدم رعایت برخی استانداردها خلاصه نمی شود، ماجرای دولتی بودن تعداد قابل توجهی از باشگاه ها، یا در نهایت خصوصی نبودن آنها مشکل بزرگی است که فدراسیون فوتبال ایران حتی در توضیح شفاف آن به فیفا شاید دچار مشکل می شود. این تنها یک مدیرعامل بخش خصوصی نیست که قرار است از فدراسیون فوتبال ایران درباره به روزرسانی و تجهیز امکانات استادیوم خود تلاش کند و در این مورد حتی تهدید به اخراج از لیگ شود، این مدیر، گاهی همان مهره ای است که در این سمت منصوب شده و برای مدت زمان کوتاهی وارث تمام اشتباهات مدیر قبلی و پیشین است. در نتیجه مشخصا قرار نیست اتفاق استاندارد یا رخدادی هماهنگ با معیارهای فیفا در آن باشگاه خاص به ثبت برسد. بنابراین مخاطب فدراسیون فوتبال ایران گاهی یک مدیرعامل دچار بحران نیست، بلکه وزارت ورزش است، گاهی هم یگ ارگان نظامی است که حامی تیم فوتبال باشگاهی خاصی بوده است و در نهایت به سادگی نمی شود باشگاه ها را برای به روز شدن و بین المللی بودن تحت فشار گذاشت، باشگاهی که کوچکترین ویژگی های مربوط به یک باشگاه فوتبال حرفه ای را به سختی در ویترین خود می چینند. باشگاه هایی که اگر انصاف داشته باشند با صدای بلند خود را مردمی توصیف نمی کنند چرا که اگر مجبور به نمایش مردمی بودن خود شوند، دچار مشکل خواهند شد.
این البته اتفاق مبارک و خوشحال کننده است که سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال ایران نسبت به مسائل مهم فیفا، حساس شده و در این خصوص برای به روز رسانی، کاملا جدی هستند. در بیانیه منتشر شده به مواردی چون مشکلات زیر ساختی در حوزه ایمنی و امنیتی ورزشگاه و خدمات عمومی و رفتارهای هواداران برابر آئین نامه و مقررات موجود، از قبیل نصب صندلی و شماره گذاری، بلوک بندی استادیوم، ایمن سازی راهروها، ورود و خروج در شرایط عادی و اضطراری، نصب دوربینهای مدار بسته، ایجاد اتاق نظارت و کنترل، سیستم اطفا حریق، پیش بینی تخلیه اضطراری، محوطه سازی پارکینگها، ایجاد و یا تقویت امکانات رفاهی تا قبل از برگزاری مسابقات فصل پیش رو، گیت گذاری مبادی ورودی استادیومها برابر (بند ۲ مصوبه شورای امنیت کشور) و آئین نامههای ابلاغی سازمان لیگ اشاره شده است اما موضوع مهم این است که آیا عدم رعایت این نکات بسیار مهم که در ارزش آنها تردیدی نیست، باید باعث تعطیلی و تعلیق لیگ برتر فوتبال شود؟
استادیوم پیشین تیم فوتبال باشگاه چلسی در حدود سال میلادی 2002 بسیاری از معیارهای اتحادیه فوتبال انگلیس را دارا نبود اما به این باشگاه که در حال رشد و ثروتمند شدن بود، 4 سال وقت داده شد تا بسیاری از امکانات مذکور در پاراگراف پیشین را در عالی ترین حد استاندارد یوفا و فیفا به دست بیاورد و چلسی در این 4 سال مدام دست به اعتماد سازی زد تا این که در نهایت یکی از بهترین استادیوم های جهان را افتتاح کرده و به فیفا یادآوری کرد که به باشگاه خوبی مثل چلسی به درستی اعتماد کرده و به آن زمان داده است.
در این شرایط خاص از فوتبال ایران، در حالی که تحت تحریم های یک طرفه و ظالمانه آمریکا، تجهیز استادیوم ها مشخصا ساده نیست، بسیاری از امکانات حتی از نوع ایرانی و وطنی بسیارگران قیمت بوده و نیاز به زمان طولانی و فرصت منطقی دارد، شاید بد نباشد که فدراسیون فوتبال ایران به فکر فرصتی در چند فاز یا بخش تعریف شده باشد، برای باشگاه های فوتبال زمان و حتی ضرب الاجل تعیین کند اما این نواقص را به بهانه ای برای تاخیر در شروع لیگ تبدیل نکند.
این باشگاهها همان باشگاههایی هستند که اصولا از بدو پیدایش خود نباید از جاده فیفا خارج می شدند و اکنون بازگرداندن این مجموعه ها از راه های خاکی و پر از مانع به سمت جاده اصلی نه یک شبه و نه حتی یک ساله میسر خواهد بود. این پدر دلسوز بسیار دیر به فکر به روز رسانی و استانداردسازی و تامین امنیت و امکانات استادیوم ها و باشگاه ها افتاده اما همین هم بسیار ارزشمند است و ستودنی اما باید به فاکتور مهمی به نام زمان، احترام گذاشت و برای چنین برنامه مبارک و مفیدی، برنامه ریزی توام با زمان بندی تهیه کرد.