به گزارش مشرق، یکسال به اضافه 83 روز از زمانی که ایالات متحده آمریکا یکجانبه از برجام خارج شد و یکی از بزرگترین توافقات سیاسی تاریخ معاصر را زمین زد، میگذرد. در این 448 روز ایران نهتنها شاهد عهدشکنی آمریکا و بازگشت تحریمها به شدیدترین حالت ممکن بوده که از جانب دیگر اعضای غربی توافق هستهای نیز کمترین اقدامی حداقل بهعنوان دلخوشکنک برای ادامه حضور در برجام ندیده است.
بیایید قبل از هر بحثی وضعیت ایران را از اردیبهشت سال 97 تا دقیقا یکسال بعد از آن مرور کنیم.
با وجود اینکه برجام در طول دو سال و چهار ماه اجرا، هنوز بندهای دستنخوردهای داشت و پیگیریهای محمدجواد ظریف و دوستانش برای اجرایی شدن بندهای متعدد رفع تحریمها علیه ایران در جریان بود، دونالد ترامپ به وعده انتخابات خود عمل کرد و با امضای یک دستور اجرایی خروج آمریکا از برجام را رسمی کرد. در این زمان با وجود اینکه طرف اصلی ایران در توافق هستهای زیر میز زده و توافق و میز مذاکره را همزمان ترک کرده بود، حسن روحانی در عین ناباوری پشت تریبون قرار گرفت و گفت ایران همچنان در برجام میماند و توافق را با 1+4 ادامه خواهد داد.
بیشتر بخوانید:
ظریف مطرح کرد: گام سوم در کاهش تعهدات برجام عملی خواهد شد
این اقدام که حاصل خوشبینی مفرط به اروپاییها و قول آنها برای تامین منافع ایران در توافق هستهای بود، بهجای همراه کردن آلمان، فرانسه و انگلیس باعث تغییر رویکرد آنها شد و بهسرعت مواضعشان از اقدام عملی برای جلوگیری از خروج ایران از برجام، به «آمریکا اجازه نمیدهد» و «شرکتها خصوصی هستند و تابع ما نیستند» تغییر کرد، چراکه مطمئن شده بودند ایران قرار نیست همسنگ با اقدام آمریکا واکنش نشان دهد.
در این دوران آمریکا با همکاری اروپاییها مجموعه اقداماتی را با هدف فروپاشی اقتصادی ایران از مسیر فشار خارجی و توسعه نارضایتی و نهایتا آشوب داخلی انجام داد. ابتدا تحریمها بازگشتند و بهسرعت توسعه یافتند، سپس طرح به صفر رساندن فروش نفت ایران عملیاتی شد، بعد از آن اخلال در بازارهای هدف و واسطهای ایران بهویژه در حوزه ارز عملیاتی و محدودیتهای گستردهای برای مبادلات ایران در نقاطی چون دبی در نظر گرفته شد، سپس با این تفکر که سپاه پاسداران بخش قابلتوجهی از اقتصاد ایران را در دست دارد، در یک اقدام غیرقانونی این نیروی رسمی نظامی ایران در لیست گروههای تروریستی قرار گرفت و دست آخر هم مجموعهاقداماتی برای ایجاد نگرانی از بابت حمله نظامی در منطقه با حمایت گسترده رسانهای اجرا شد؛ در این مدت اما دولت ایران بیشتر به پاسخهای رسانهای و نهایتا دیپلماتیک اکتفا میکرد و بهعبارتی، بدون وجود هرگونه بازدارندگی، کشور را در تیررس فشارها قرار داد. تشدید شرطیشدن مردم نسبت به کنشهای خارجی، توسعه التهابها در بازار ارز، سکه، مسکن و خودرو و نهایتا تورم افسارگسیخته و کاهش ارزش پول ملی نتیجه مدل مواجهه دولت با این حجم گسترده از فشار و تخریب خارجی بود.
تصمیم در آذر، اجرا در اردیبهشت چه کسی مقصر است؟
اینجا بد نیست نکته مهمی که همین چند روز پیش علی شمخانی در دیدار رئیس و اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس مطرح کرد، اشاره کنیم؛ جایی که دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت تصمیم برای مقابله عملی با اقدامات آمریکا و اروپا در آذرماه گذشته گرفته شد اما اجرای آن تا اردیبهشت بعد به تعویق افتاد. اظهارنظری که نشان میدهد عزم شورای عالی امنیت ملی بهعنوان مهمترین رکن تصمیمگیری درخصوص این دست موضوعات چه بوده و دولت حسن روحانی تا کجا نسبت به اجرای مصوبات رسمی کشور امتناع کرده است.
بیشتر بخوانید:
موسوی: گام سوم ایران آخرین مهلت طرف برجام است
نهایتا با ورود به اردیبهشتماه و اجراییشدن مصوبه شورای عالی امنیت ملی، وضعیت کشور و البته منطقه رو به تغییر گذاشت. از روزی که ایران اعلام کرد در گامهای 60 روزه نسبت به کاهش تعهدات خود در برجام اقدام خواهد کرد و تا جایی پیش میرود که تعهداتش با سود حاصل از حضور در توافق هستهای برابر شود، بهتدریج فضای سیاسی و بینالمللی در قبال ایران تغییر کرد. کاهش تعهدات در کنار ثبات اقتصاد ایران و عبور از بحران بدون اغتشاش که در عین ناباوری کشورهای اروپایی رقم خورد، باعث شد نمایندگان اروپا و آمریکا به انحای مختلف راهی تهران و دیدار با مقامات ایران شوند تا فرصتی برای آغاز مذاکره بیابند، آبه شینزو نخستوزیر ژاپن، امانوئل بن دستیار مکرون، یوسف بنعلوی وزیر امور خارجه عمان و عادل عبدالمهدی نخستوزیر عراق ازجمله این افراد بودند. در این ایام هر فردی که میآمد و با پاسخ قاطع ایران مواجه میشد، مواضع طرف مقابل تضعیف و پیشنهادها برای منصرفکردن ایران از ادامه حرکت به سمت خروج از برجام قویتر میشد، هرچند هنوز این پیشنهادها آنقدر مناسب نشده که ایران پذیرای آن باشد.
خلیجفارس نقطهعطف تغییر
بامداد 30 خردادماه اتفاقی در شمال خلیجفارس و در آسمان هرمزگان، شیب تغییر وضعیت منطقه را با جهشی ناگهانی ارتقا داد و بهسرعت تحولات را به سود ایران کرد. هدف قرار دادن پهپاد فوقمدرن جاسوسی آمریکا و پاسخ منفعلانه و عقبافتاده آمریکاییها که در چند توئیت دونالد ترامپ و نهایتا تشکر از سپاه پاسداران بابت هدف قرار ندادن هواپیمای دارای سرنشین آنها خلاصه شد، شرایطی را فراهم کرد که هم تنشهای سیاسی و نظامی روبه کاهش بگذارد و هم تلاشهای دیپلماتیک برای ارتباطگیری با تهران وارد فاز جدیدی شود؛ اتفاقی که بلافاصله بعد از نقطهعطف دوم یعنی توقیف نفتکش بریتانیایی استنا ایمپرو جدیتر شد. حضور چندباره مقاماتی از کشورهای حاشیه خلیجفارس در تهران و دیدار با مقامات کشورمان، آغاز همکاریهای اقتصادی امارات با تهران بهعنوان یکی از سرشاخههای درگیری با ایران و حتی اعلام آمادگی عربستان برای انجام گفتوگوها با ایران ازجمله این اتفاقات است.
چرا باید گام سوم بلند و پرقدرت برداشته شود؟
با این حال اما آمریکا و اروپاییها همچنان مصر هستند ایران را به کنجی برده و اجازه توسعه اقداماتش را ندهند. آنها میخواهند وضعیت کنونی را با کمترین هزینه ممکن حفظ کنند و نگذارند ایران بیش از این ابتکار عمل را در منطقه به دست گیرد و از این مسیر ساخت درونی قدرت خود را با تکیه بر بهبود وضعیت اقتصادی و توسعه توان بازدارندگی توسعه بخشد. از اینرو تلاش برای ایجاد تنشها همچنان ادامه دارد. یارگیری برای تشکیل تیم اسکورت دریایی در خلیجفارس اولا بهمنظور فضاسازی تبلیغاتی و ثانیا تحت فشار قرار دادن ایران از طریق محدودیت در خلیجفارس، آخرین اقدام آنهاست و قطعا اگر فرصت کنند و راهی بیابند این دست کارها را گسترش هم میدهند. در کنار این مجموعه اقدامات آنها همچنان حضور در نشستهای کمیسیون ویژه برجام را فرصتی برای تلفکردن وقت و ایجاد تردید در مقامات ایرانی در نظر میگیرند و مایلند با همین اقدامات بسیار کوچک ایران را از ادامه راه منصرف کنند و با توجه به همین وضعیت هم هست که برای تقویت و توسعه توان بازدارندگی ایران که امروز قابل توجهتر از هر زمان دیگر از سوی کشورهای منطقه نظاره میشود، باید اقدام کرد.
برداشتن گام سوم ایران که قرار است در میانه شهریورماه صورت بگیرد، میتواند بیشتر از هر زمان دیگری اروپاییها را وادار به کنار آمدن با ایران کند و پیشنهادهای ارتقایافتهای مانند آنچه را امانول بن به تهران آورد به کف خواستههای ایران نزدیک کند و علاوهبر این همکاران منطقهای و فرامنطقهای خود را نسبت به ثبات مسیر حرکتی کشور و ادامه بهبود فضا مطمئن سازد.
در این میان اما سوال مهم این است که گام سوم ایران چه باشد و چه جزئیاتی را شامل شود؟ کارشناسان و تحلیلگران سیاسی و هستهای ایدههای مختلفی را برای این گام مهم ایران دارند و از گزارههای زیادی برای اقدام نام بردهاند، گزارههایی که دامنه آنها از افزایش درصد غنیسازی تا 20 درصد تا خروج از پروتکل الحاقی را شامل میشود.