به گزارش مشرق، شمالشهریها از تراکم و ترافیک، مرکزنشینها از ترافیک و تراکم و وضع بد حملونقل عمومی و جنوبشهریها هم که تقریبا از همهچیز ناراضیاند؛ این نمای کلی پایتخت با تمام فراز و فرودهایی است که در ادامه به آنها اشاره میکنم. مثل همیشه مقصد نهایی مرکز شهر بود و آمدن به سرکار و نشستن پشتمیز و نوشتن و منتشرکردن. در مسیر همین آمدن به کار، با چند نفری حرف زدم، از مسافران اتوبوس تندروی خط یک تا میدان فردوسی و عابران فردوسی تا کالج و بعد از آن هم راننده تاکسی کالج تا اواسط خیابان حافظ، یادی از سال گذشته و گزارش میدانیام هم کردم که از مردم میپرسیدم شهردار تهران را میشناسید، دوباره این پرسوجو را تکرار کردم و اینبار اوضاع از سال گذشته بهتر بود و حناچی را بیشتر از افشانی و نجفی میشناختند. سوای این مساله که شهردار کیست و آن را میشناختند یا نه، درددلهای زیادی هم داشتند که شنیدن آنها، برای نوشتن حالا لازم و کارگشا بود، خدا را چه دیدی شاید مدیران شهری این چند خط را خواندند و از مشکلات مطلع شدند.
بیشتر بخوانید:
مردم مطالبات عجیبی ندارند
چند سالی است در حوزه شهری مینویسم و با مطالبات مردم آشنا هستم. سوای آنهایی که کارشناس هستند و مطالبات صنفی از مدیران شهری دارند، عامه مردم مطالباتی دارند که در حوزه فعالیتهای عمرانی و مساله حملونقل و مبلمان و زیباسازی شهری خلاصه میشود؛ پل و خیابان یا پارک و بوستان و سینمایی افتتاح شود، اتوبوس و مترو به ناوگان حملونقل عمومی افزوده شود و سطلهای زباله و خیابانها از چیزی که هست، تمیزتر باشد. تقریبا عامه مردم همینها را میخواستند و حالا که با آنها حرف میزدیم، دل خوشی از پیشرفت در همینها هم نداشتند. اتوبوسهای خطوط مختلف، جز چند خط اصلی، نهتنها در گرمای سخت تابستان کولر نداشت که صندلی مناسبی هم برای نشستن پیدا نمیشد. از چند فرسخی سطلهای زباله نمیشود که عبور کنی، بوی تعفن انگار تمام یک خیابان را برداشته است و معلوم نیست پیمانکاران چه میکنند. خبری از پروژههای خاص مثل باغ کتاب و پل طبیعت و فرهنگسرا و... نیست. به قول یکی از مسافران اتوبوس، انگار گرد مرده بر شهر پاشیدهاند. شهردار اول که زن دومش را کشته و الباقی هم که آنقدر آمدند و رفتند هنوز به مرحله ثبات نرسیدهاند. مردم اینها را میگویند و از وضعیت پایتخت راضی نیستند. عصرها باید گاهی ساعتها منتظر ماند تا به اندازه یک نفر در یکی از اتوبوسها جایی برای ایستادن پیدا کرد و به مقصد رسید. چیزی شبیه فیلمهای مهران مدیری، آنجایی که انگار همهچیز اغراقآمیز است، اما ساعت حدود 6 و 7 عصر، ایستگاههای اتوبوس و مترو، واقعیت همان چیزی است که در فیلم دیده بودیم؛ بینظم و شلوغ.
انتخاب 3 شهردار و 2 سرپرست و حواشی بسیار
هفته آینده سومین انتخابات هیاترئیسه شورای شهر تهران در دوره پنجم برگزار خواهد شد؛ انتخابات هیاترئیسهای که در دو سال گذشته محسن هاشمی را بهعنوان رئیس شورای شهر به خود دید. به همین مناسبت و پایان دومین سال فعالیت شورای شهر پنجم نگاهی گذرا به آنچه در این مدت گذشت، میاندازیم؛ اتفاقاتی که هرکدام به نوبه خود بر سیاستهای شهری و روند زندگی شهروندان اثر گذاشت. شاید اصلیترین و اولین مسالهای که حول شورای شهر تهران در این دوره مطرح است و از آن گاهی بهعنوان بیتدبیری و گاهی بهعنوان بدشانسی شورای پنجمیها یاد میشود، همان مساله تغییرات مداوم شهرداران و آمد و رفت سه شهردار و دو سرپرست در مدت حدود دو سال باشد. محمدعلی نجفی، شهردار اول، محسن افشانی دومین شهردار و پیروز حناچی سومین شهردار منتخب شورای شهر پنجم در مدت حدود دو سال مدیریت شهری بودهاند که همین مساله حواشی بسیاری را به دنبال داشته است، خصوصا وقتی این بیثباتی بعد از یک دوره 12ساله ثبات در راس هرم مدیریت در شهرداری تهران و زمان محمدباقر قالیباف بود.
همسویی با دولت؛ بستهبودن راه بهانهگیری
از اینها که بگذریم، شورای شهر پنجم از جهاتی پیش از به قدرت رسیدن و نشستن بر مسند مدیریت شهری با شعارها و میتینگها و زمینهسازیهایی که انجام میداد، اینطور وانمود میکرد که میتواند یکی از ایدهآلترین دورانهای مدیریت شهری را رقم بزند. این فرض و امید هم البته خیلی واهی نبود، به هرحال بارها شنیده و دیده بودیم که یکی از ایرادات اصلی و موانع راه پیشروی مدیران شهری ممانعت دولتها و عدمهمسویی آنها با جریان مدیران شهری است که این اتفاق در دوره پنجم حل شده بود. یعنی دقیقا مدیرانی بر مسند مدیریت شهری نشستند که از لحظات فکری و جریان سیاسی همسو با دولت بودند و برای اولینبار شهردار در جلسات هیات دولت نیز حاضر بود. همین مساله باعث میشد ایراداتی که در گذشته وجود داشت و کاستیها به عدمتوافق دولت و شهردار پیوند میخورد، در این دوره این امکان برای شورای جدید فراهم نباشد. اما هرچه پیش رفت این مساله هم همچون انتخاب پیاپی شهردار باری اضافه بر دوش مدیران شهری شد، چراکه حالا آنها دیگر همین بهانه را هم برای پوشش کاستیها نداشتند و نمیتوانستند قصورات خود را به گردن دولت بیندازند.
بیتوفیق در همه امور!
مدیریت شهری جدید سوای دو مساله قبلی یعنی انتخاب چندین شهردار و عدمثبات و همچنین بیبهره ماندن از همسویی با دولت و عدمکسب توفیق از این مسیر در سیاستهای پیادهشده هم آن چنانکه باید و شاید موفق عمل نکرد. این البته از دو دیدگاه قابلنقد و بررسی است؛ یکی سیاستهایی که با تمام فراز و نشیبها اجرایی شد و یکی هم رجوع به مصوباتی که شرح کامل آن در سامانه جامع مصوبات آمده است. همین حالا اگر چشم از خواندن این خطوط بردارید و از بغلدستی خود یا یکی از شهروندان بخواهید مشکلات و مصائب تهران را برای شما لیست کند و آنچه را از نظر او برای پایتخت الزامی است بشمارد، در همان چند مورد نخست به مساله آلودگی هوا، ترافیک، حملونقل عمومی، پوشش گیاهی، زیباسازی و مسائلی از این دست اشاره خواهد کرد؛ مسائلی که اگر به سیاستهای اجراشده توسط مدیریت شهری پنجم در این دوسال گذشته هم نگاه بیندازیم، اهتمام و توجه به آن را حداقل در موضعگیریها و اظهارات و کمتر هم در اقدامات خواهیم دید؛ طرح ترافیک جدید، نوسازی ناوگان حملونقل عمومی، تعیین نرخ کرایهها و مصوبات مربوط به باغها و... از جمله آنهاست. برای بهتر روشنشدن مساله به جای نوشتن تجربیات شخصی به اظهارنظرهای مسئولان در این حوزهها اشاره میکنیم.
بیش از 50درصد اتوبوسهای پایتخت فرسودهاند
پیمان سنندجی، مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران گفت: «در حال حاضر شرکت واحد اتوبوسرانی تهران دارای پنجهزار و 926 دستگاه اتوبوس در بخش عمومی و خصوصی است که از این تعداد، هزار و 342 دستگاه در بخش عمومی و چهارهزار و 584 دستگاه در بخش خصوصی فعال هستند. از مجموع اتوبوسهای در اختیار، سههزار و 382 دستگاه آن دیزل و تعداد دوهزار و 480 دستگاه گازسوز و 64 دستگاه برقی هستند و متوسط طول عمر ناوگان در اختیار 11.5 سال است که با این حساب سههزار و 232 دستگاه آن معادل 54 درصد ناوگان فرسودهاند. با این حال برابر برنامه پنجساله سوم توسعه شهر تهران، بهطور کلی 500 دستگاه اتوبوس برای نوسازی و 500 دستگاه اتوبوس برای توسعه ناوگان اتوبوسرانی در سال 1398 پیشبینی شده است.»
وعدههای مترویی که عملی نشد
محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران با انتقاد از وضعیت مدیریت مترو گفت: «در طول بیش از سی سال از فعالیت شرکت مترو پس از انقلاب و حتی قبل از انقلاب این وضعیت بیسابقه بوده است. حملونقل ریلی و مجموعه بزرگ مترو که باید اولویت نخست شهرداری تهران برای حل مشکل آلودگی هوا و ترافیک باشد، از اهمیت کافی برای شهردار تهران برخوردار نیست و به مسائل آن رسیدگی نمیشود. وضعیت کنونی مترو به نظم عمومی و حقوق شهروندان آسیب وارد کرده است، ما به شهروندان قول داده بودیم سفرهای ریلی از 2.5 میلیون سفر به هفتمیلیون سفر افزایش پیدا کند اما در تحقق این برنامه دچار مشکل اساسی شدهایم.»
اصرار بر طرحهای شکستخورده
سوای اینها، اقدامات دیگر مدیریت شهری جدید در حوزه حملونقل، ترافیک و مشخصا مساله طرح ترافیک جدید که محسن پورسیدآقایی، معاون حملونقل و ترافیک شهرداری تهران آن را اجرایی کرد هم بعد از دوسال و پس از ایجاد مسائل و حواشی بسیار، در آخر به مقصود نرسید. بهطوری که در آخرین اظهارنظرها در اینباره هادیانفر، رئیسپلیس راهنمایی و رانندگی ناجا با تاکید بر اینکه طرح کاهش آلودگی هوا از نظر پلیس کارساز نیست، گفت: «تهران ظرفیت چهارمیلیون خودرو را ندارد و اجرای این طرح بیشتر با هدف کسب درآمد انجام شده است.»پیش از هادیانفر برخی دیگر از مدیران شهری و کارشناسان و مسئولان نیز همچون بسیاری از مردم مخالفت خود را با اجرای طرح جدید ترافیک و تعیین محدوده دوم ترافیکی و... عنوان کرده بودند.
45درصد مصوبات عمومی مربوط به معرفی افراد!
بررسی مصوبات شورای شهر تهران یکیدیگر از راهکارهایی است که به مدد آن میتوان آنچه تا امروز در شورای شهر پنجم تهران گذشته است را مورد بررسی قرار داد. سامانه جامع مصوبات و بررسی مصوبات شورای شهر از ابتدای شهریور سال 96، یعنی ایام آغاز به کار شورای پنجمیها تا همین امروز که حدود یکهفتهای به انتخابات هیاترئیسه سوم باقی مانده است نتایج جالبی را نشان میدهد. از شهریور 96 تا امروز مجموعا 399 مصوبه در شورای شهر تهران گذشته است که از این تعداد، 254 مصوبه عمومی، 124 مصوبه مربوط به باغها و 21 مصوبه هم مرتبط با نامگذاریها بوده است.
در تحلیل این اطلاعات و با توجه به مصوبات موجود، در ارتباط با مصوبات مرتبط با نامگذاریها که خیلی از تهرانیها با آن آشنا هستند و حتی خیلیها به مزاح شورای شهر را شورای نامگذاری مینامند، حدود 97 معبر، 10 بازار میوه و ترهبار، سه ایستگاه مترو، هفت بوستان و یک شهرک توسط شورای پنجمیها در دو سال گذشته نامگذاری شده یا تغییرنام دادهاند.
اما جالبتر از 21 مصوبه مرتبط با نامگذاریها، مصوبات عمومی شورای شهر است که در آن حدود 115 مصوبه از 254 مصوبه عمومی مربوط به انتخاب و معرفی و تعیین افراد به سمتها و مسئولیتها و عضویت در کمیسیونها و... است. یعنی در یک نگاه کلی چیزی نزدیک به 45درصد مصوبات عمومی شورای شهر تهران در دو سال اخیر مربوط به معرفی افراد در جایگاههای مختلف بوده است. البته ناگفته نماند حدود 6-5 مورد از این انتخابها و معرفیها مربوط به انتخاب شهردار تهران و سرپرستهای شهرداری تهران است!
با عذرخواهی هم کاری از پیش نرفت
تقریبا وضعیت موجود در مدیریت شهری تهران، تغییرات پیاپی و عدماقدامات با ثبات و اثرگذار در پایتخت باعث شده است کسی دفاع محکمی از عملکرد شورای پنجمیها نداشته باشد. این را حتی میتوان در سخنان محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران هم دید، وقتی که چند ماه پیش از عملکرد مدیریت شهری دوره پنجم انتقاد کرد و گفت: «حرکتهای نمادین، شعار و فعالیتهای تبلیغاتی، فقط میتوانند در کوتاهمدت موثر باشند و در درازمدت اتکا به این فعالیتها، تاثیر منفی در ارزیابی مردم دارد؛ در فعالیتهای عینی ما دچار چالش جدی هستیم.» علاوهبر این محسن هاشمی قبلتر هم بابت عملکرد ضعیف شورای شهر پنجم از مردم عذرخواهی کرد و گفته بود: «از همه شهروندان عذرخواهی میکنم، چراکه آنطور که شهروندان جامعه انتظار داشتند با توجه به آن رایی که به اعضای شورای پنجم دادند، نتوانستیم پاسخگوی انتظارات آنها باشیم.»
یکدست بودن شورا به ضرر آن است
با تمام پستی و بلندیهای مسیر دوساله شورای شهر پنجم در مدیریت شهری تهران، چند روز دیگر انتخابات هیاترئیسه سوم این شورا برگزار خواهد شد و سوای نگاههای موجود، اظهارات برخی مسئولان سابق شهری و کارشناسان این حوزه هم میتواند در تشریح عملکرد شورای شهر پنجم راهگشا باشد.
محمد حقانی، عضو شورای شهر سابق تهران در ارتباط با وضعیت شورای پنجم تحتریاست محسن هاشمی اعلام این نکته که از نظر او شورای پنجم شورای موفقی بوده است، گفت: «شورای پنجم درواقع یک شاخص قابلتوجهی داشت و آن هم این بود که این شورا، شورای جوانی است. بنده همواره اعتقاد داشتم برای تصمیمسازی و تصمیمگیری از افراد با تجربه استفاده شود و برای اجرا هم از نیروهای جوان بهره بگیریم. در این دوره هم تا حدودی این اتفاق افتاد، هرچند معتقدم باید بیشتر از افراد با تجربه استفاده میشد، آقای هاشمی فردی است که در مقاطع مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی دفاعی کار کرده و متخصص است و کار سخت مدیریت شورای شهر را پیش برد و از نظر من هم این کار را به خوبی انجام داد. پاکدستی اعضا و عمل به قولهایی که به مردم دادند، از شاخصههای این شورای شهر بوده است. مدیریت شهری درواقع مسائل و موضوعات مختلف و مهمی را باید مدنظر قرار دهد و از این جهت جایگاه و اهمیت ویژهای دارد. این شورا به قول آقای هاشمی یک بدبیاری هم آورده است و تا به حال سه شهردار عوض کرده و این مساله به هرحال در روند کاری شورا اثرگذار بوده و مشکلاتی را ایجاد کرده است، البته به نظرم این تغییرات در اختیار شورا نبوده است.»
حقانی در پایان به همان مسالهای که ما در ابتدای گزارش اشاره کردیم، یعنی همسویی همه اعضای شورای شهر با هم اشاره کرد ولی آن را فرصتی برای شورای شهر ندانست و گفت: «یکدست بودن شورای شهر به نظر من به ضرر شورای پنجم بوده است. این یکدستی مانع ایجاد تضارب آرا میشود و مسائل به خوبی پیش نمیرود. یکصدایی در شورا به نظر من یک اشکال است و فرصت نیست.»
شورای پنجم چرا گزارش دقیق عملکرد 2 سالهاش را منتشر نمیکند؟
پرویز سروری، عضو شورای شهر چهارم به تشریح اقدامات شورای پنجمیها در دو سال گذشته پرداخت و با انتقاد از عدمارائه گزارش عملکرد دقیق دوساله شورای پنجمیها (مسالهای که با مراجعه به سایت شوراها هم قابل دسترسی است، چراکه از سال 95 به بعد گزارش عملکردی در سایت شوراها موجود نیست.) خاطرنشان کرد: «براساس ادعایی که شورای شهر پنجم دارد و معتقد است مهمترین موضوع و دستاوردش شفافیت است ما توقع داریم دوستانی که دم از شفافیت میزنند، بهطور شفاف گزارش عملکرد دوساله خودشان را کاملا روشن به مردم ارائه کنند. یعنی بگویند در این دوسال چه اقداماتی انجام دادهاند، بگویند چرا شهر تهران در تمام زمینهها تقریبا متوقف شده است؟ چرا خدمات به حداقل خودش رسیده است و اکثر شهردارها بعد از شورای چهارم افتخار خودشان را پرداخت حقوق به کارمندانشان میدانند؟ شهر تهران امروز با مردم صحبت میکند که آن نشاط و آن سازندگی و آن تحرک خدماتی گذشته، کاملا متوقف شده است و آثاری از آنها نیست و همان خدمات قدیمی هم امروز با عدم نگاهداشت صحیح درحال از بین رفتن است.
بهنظرم ما با دوسال سوخته در شهر تهران مواجه بودهایم. کسانی که ادعای شفافیت دارند یک بار هم حاضر نشدند بهطور دقیق مشخص کنند در این دو سال چه دستاوردی برای مردم تهران داشتهاند. اینکه حرفهای کلی بزنند و یکسری ادعاهای واهی داشته باشند و با درست کردن دشمن فرضی (شورا و شهردار سابق) ناکارآمدیهای خودشان را پوشش بدهند هیچ چیزی حل نخواهد شد. شورای پنجم امروز بهترین کاری که میتواند انجام دهد این است که بیاید مصوبات راهگشای خودش برای زندگی مردم بازگو کند. این کاری است که در دو سال گذشته ما شاهدش نبودیم.»
سروری در ادامه به مساله حسابرسیها در مدیریت شهری اشاره کرد و گفت: «من الان سوال میکنم وقتی حسابرسیهای ما با یک حرکت رسانهای سنگین و چالشهای سنگین داخل شورا مواجه میشد و نمایندگان بحثهای بسیار سنگینی را طرح میکردند، این دوستانی که ادعای شفافیت دارند در این دوسال حسابرسیهایشان به کجا رسیده و چه کسی از این حسابرسیها مطلع شده است؟ چرا این حسابرسیها پشت درهای بسته و کاملا غیرشفاف صورت میگیرد؟ یکی از موضوعات مهم شفافیت حسابرسیهاست، حسابرسیهای مدیریت شهری پنجم کجاست؟
به راحتی میتوان دید در مترو، در بافتهای فرسوده، در فضای سبز، آسیبهای اجتماعی و... کجا شفافیت و خدمت وجود دارد؟ همین انتخابات شورایاریها برگزار شد، در دوره قبل هم برگزار شد، شفافیت در کدام دوره بود؟ تا الان همچنان تکلیف شورایاران مشخص نیست. همین که احساس کردند رای لازم را نیاوردند، دارند تمام ظرفیتهای شورایاری را از آن میگیرند تا آن را بیخاصیت کنند. همه اینها برمیگردد به اینکه شورای پنجم نمیخواهد به مردم گزارش بدهد و دائما دوست دارد با حاشیهسازی مردم را از متن بیخدمتی خودش غافل کند.»
نصف بیشتر مصوبات شورا، عزل و نصب خودشان است
ابوالفضل قناعتی، دیگر عضو شورای شهر چهارم تهران بود که گفتوگو کرد و با اشاره به نزدیکی ایام سومین انتخابات هیاترئیسه شورای شهر تهران گفت: «در این دوسالی که از فعالیت شورای شهر پنجم تهران میگذرد، به نظرم اتفاق کلان و مهمی در عرصه شهر تهران صورت نگرفته است و باید تغییراتی در این رویکرد لحاظ شود در غیر اینصورت اگر بخواهند با همین دست فرمان به جلو بروند و در دوسال آینده کاری انجام نشود، اتفاقات خوبی در شهر نمیافتد. انتخابات هیاترئیسه و اعضای کمیسیونها امری قانونی است که هرساله باید انجام شود و اساس این قانون بر این است که افرادی که در هر جایگاهی تخصص، تبحر و توان مدیریتی دارند، جایگاه خود را پیدا کنند و براساس این توانمندیها خدمت کنند. با این وجود هم در بحث هیاترئیسه، هم کمیسیونها و هم مدیران شهری شرایط موجود نشان میدهد افراد در جایگاه خودشان نیستند که این مساله یا به عدمشناخت اعضا از همدیگر و تیم مدیریت شهری بازمیگردد یا خدایناکرده بحث رابطه و بحثهای شخصی آنان است که به یکدیگر مسئولیت و در اصطلاح نان قرض میدهند.
به صورت کلی این جابهجایی در هیاترئیسه به این مفهوم است که اگر تیم شهری نتوانسته است عملکرد قابلقبولی از خود نشان دهد، تغییراتی را در آن ایجاد کنیم. اما اگر بخواهند انتخابات را تشریفاتی انجام دهند و همان اعضای سابق در همان کمیسیونها بمانند، نتیجه این است که امروز در شهر شاهد آن هستیم و آسیب آن را مردم و شهر مشاهده خواهند کرد.»
قناعتی در ادامه به مصوبات شورای شهر در دوسال گذشته و درجه اهمیت آنها برای شهر و شهروند آن اشاره کرد و گفت: «شورای شهر فعلی نزدیک 300 و اندی در این دوسال مصوبه داشت که نصف بیشتر این مصوبهها به عزل و نصب خودشان برمیگردد، مانند اینکه یک نفر در جایی کاندیدا شد یا اعضای شورای شهر به کمیسیونهای مختلف معرفی شدهاند، درنتیجه بیشتر مصوبات معرفی خودشان به جایگاهها بوده و مصوبات راهگشا و خاصی برای رفاه حال مردم نداشتند. تنها مصوبه کلی و بهقولی به دردبخور این شورا برنامه پنجساله توسعه بود که در آن هم مساله خاصی دیده نمیشود و نیازمند تحول و گذر زمان است.»