به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، نشست نقد و بررسی کتاب تمنای بی خزان، روایت های زهرا سلیمانی زاده از رزمنده مدافع حرم، شهید مهدی حسینی به قلم شیرین زارع پور که توسط نشر بیست و هفت بعثت منتشر شده است، در محل کافه ۲۷ برگزار شد.
در این نشست که اجرایش را محمد بحرینیان از فعالان حوزه فرهنگ و کتاب برعهده داشت، محمد قاسمی پور به عنوان منتقد ادبی در مقدمه سخنانش گفت: برای شهدا باید بهترین آثار را نوشت. مثلا برای برخی شهدا، در سی سال گذشته کتابی نوشته نشده و چه اشکالی دارد که محققین و نویسندگان، برای نوشتن درباره آن ها عجله نکنند و چند سال بر روی زندگی این شهدا دقیق شوند تا اثر شایسته تری تولید شود.
مدیر دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری مراکز استانی حوزه هنری درباره ساختار کتاب تمنای بی خزان ادامه داد: به نظر من عنوان روی جلد کتاب، بلند است و می توان برخی از بخش های آن را برای ایجاد کنجکاوی در مخاطبان، حذف کرد. طبیعی است که همسران شهید مدافع حرمِ زیادی داریم و کتاب های زیادی درباره آن ها نوشته شده. حتی در عنوان روی جلد می شود عبارت «شهید» را برداشت تا کنجکاوی برانگیز باشد. بسیاری اعتقاد دارند که شهدا زنده اند و می شود برخی از این القاب را به کار نبرد. به نظر من حتی ذکر نام همسر شهید هم در روی جلد، ضروری نیست چون عنوان روی جلد را بلند می کند و کمتر به خاطر مخاطبان می ماند.
قاسمی پور همچنین با اشاره به متن پشت جلد گفت: با توجه به معنادار کردن عکسی که پشت جلد درج شده است، متن انتخاب شده با آن ارتباطی ندارد.
وی افزود: در ساختار کتاب، دوپارگی وجود دارد؛ یعنی کتاب به رغم عنوانش که می گوید روایت هایی از همسر شهید است، اما دو راوی دارد. یکی راوی اصلی و دیگری، یک دانای کل که اطلاعات آن بر اساس مصاحبه با سایر وابستگان شهید تنظیم شده است. ضمن این که از روای دوم، در مقدمه کتاب هم نشانی نیست. به نظر من در یک سوم پایانی کتاب که راوی دانای کل کمرنگ تر می شود، متن کتاب، خوش خوان تر است.
قاسمی پور تصریح کرد: زوایه دید اول شخص، زاویه مطلوب خوانندگان در روایت ها است و حتی در رمان و داستان هم بسیاری از خوانندگان به دنبال داستان هایی از نگاه اول شخص هستند.
این کارشناس تاریخ شفاهی اضافه کرد: در مقدمه کتاب آمده است که نویسنده ۱۰ درصد از خیالش بهره گرفته است اما به نظر من، این درصد بیشتر است چون در روایت های دانای کل نمی شود حس کامل مستند را القا کرد.
جواد کلاته عربی در این بخش از مراسم به ذکر نکته ای پرداخت و گفت: بخشی از این مسائل به ناشر بر می گردد. ما خواستیم بر روی جلد کتاب از عبارت هایی استفاده کنیم که دست خورده نباشد. در حقیقت نخواستیم از برند انتشارات دیگری استفاده کنیم. ضمنا درصدد آن بودیم که آدرس دقیقی به خوانندگان بدهیم که با چه کتابی روبرو است.
قاسمی پور در ادامه سخنانش گفت: گفتگوهای این کتاب حدود ۵۰ روز بعد از شهادت شهید مهدی حسینی انجام شده و سوال اصلی این است که آیا می توانیم به این زودی، سراغ وابستگان و نزدیکان شهید رفته و مصاحبه کنیم؟
وی افزود: در مباحث آموزشی گفتگو در تاریخ شفاهی این موضوع مطرح است که وقتی افراد در بهت و شوک حادثه هستند، باید به آن ها اجازه بدهیم تا خود و خاطراتشان را پیدا کنند. مصاحبه های این کتاب نشان می دهد هنوز برانگیختگی عاطفی و احساسی وجود داشته است. شاید پس از گذشت یک سال از فراغ، بشود لایه های زیرین ذهن بازماندگان را کشف کرد.
قاسمی پور با اشاره به شهید محسن حججی گفت: همین اتفاق برای شهید حججی افتاد و رسانه ها از سراسر کشور به سراغ مادر و پدر و همسر شهید رفتند در حالی که آن ها هنوز در آن ها آمادگی این گفتگوها وجود نداشت و از سوی رسانه ها و محققان، در حق این میراث معنوی و فرهنگی جفا شد. به نظر من همان عکس معروف شهید حججی که چهره اش پر از صلابت و مظلومیت است، به اندازه همه کتاب هایی که تا به حال برای او نوشته شده، تاثیرگذار است.
وی درباره کتاب تمنای بی خزان افزود: در بسیاری از بخش های کتاب، تاریخ رویدادها مورد غفلت واقع شده است. این کتاب از نظر ویرایش نیز کتاب خوبی است و در کل آن فقط سه اشتباه دیدم که قابل اغماض است. ای کاش عکس های شهید که قرار است فقط در یک کتاب به چاپ برسد و ماندگار شود، به صورت رنگی و با کیفیت بهتری چاپ می شد.
محمد بحرینیان نیز در این بخش از مراسم گفت: روزپخش بودن در سریال های تلویزیونی نکته ای منفی است در حالی که گویا این کار برای تدوین کتاب های دفاع مقدس، با نگاه مزیت دیده می شود و مثلا گفته می شود که کتاب فلان شهید به مراسم چهلم او رسید!
شیرین زارع پور، نویسنده تمنای بی خزان هم در توضیحات کوتاهی گفت: خانواده شهید درخواست داشتند که کار تدوین کتاب با سرعت بیشتری پیش برود و هر روز، نوشته های من را پیگیری می کردند. همسر شهید می گفت وقتی می نویسی، حالم خوب می شود و دردم تسکین پیدا می کند. من با همسر شهید رفاقت داشتم و جلسات گفتگوی ما تا هفته ای چندین جلسه هم برگزار می شد.
کلاته عربی نیز در بیان توضیحی گفت: ما کتاب را به صورت کامل و پس از نگارش تحویل گرفتیم. روند پژوهش و نگارش کتاب ها در نشر بیست و هفت تا دو سال طول می کشد ولی این کتاب در شرایط خاصی نوشته شده بود و پس از نگارش به ما پیشنهاد شد. البته کتاب ویرایش هایی شد و سپس به چاپ رسید.
در انتهای مراسم نیز خبر انتخابانی کتاب به عنوان کتاب منتخب پویش تابستانی سازمان بسیج مستضعفین اعلام شد. در این پویش، هر کتاب منتخب، در اختیار بسیجیان سراسر کشور قرار می گیرد.